سیر حیات تجاری ایران و چین

از اوایل قرن بیست و یکم، محور روابط تهران و پکن بر پاشنه اقتصاد چرخیده و تمرکز دو کشور عمدتا بر تجارت نفت و کالاهای مصرفی بوده است. چین نفت ایران را برای تامین انرژی صنعتی شدن خود خریداری می‌کرد و در مقابل، ماشین آلات، لوازم الکترونیکی و لوازم خانگی خود را به ایران می‌فروخت تا بازار جهانی خود را توسعه دهد. در هر صورت، یک کفه این ترازو از دیگری بسیار سنگین‌تر است.

طی سال‌های 2013 تا 2022، چین مهم‌ترین شریک تجاری ایران محسوب می‌شد، اما در سال 2022، ایران در جایگاه پنجاهمین شریک تجاری بزرگ چین قرار گرفته بود. هنری رم تحلیلگر موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک به ایران پرایمر می‌گوید: روابط اقتصادی اساسا نامتقارن هستند، فلذا من آن را یک همکاری استراتژیک یک‌طرفه می نامم که مطمئناً برای ایران استراتژیک است، زیرا چین مهم‌ترین شریک اقتصادی ایران است و حکم ریه‌ای را دارد که اقتصاد ایران از طریق آن نفس می‌کشد، اما ایران، تنها یکی از بسیار منابع انرژی و تجارت چین است.

نکته: به ادعای اندیشکده آمریکایی، چین از زمان اعمال مجدد تحریم‌های آمریکا علیه ایران از سال 2018 و لغو معافیت‌ها در سال 2019، واردات نفت از ایران را کمتر از حجم واقعی گزارش می‌دهد. این ارقام با در نظر گرفتن نرخ تورم دلار در سال 2023 تعدیل شده است.

یکی از تضادهای موجود در مورد روابط ایران و چین، رابطه چین با ایالات متحده است که جمهوری اسلامی آن را «شیطان بزرگ» می‌نامد. رابطه با آمریکا، دیر زمانی است که یکی از مهم‌ترین روابط اقتصادی چین است. بیشتر رقبای منطقه‌ای ایران، از جمله اسرائیل هم تجارت بسیار گسترده‌تری با چین دارند. اندازه تجارت روسیه با چین در سال 2022، 12 برابر تجارت ایران با چین است.

ایران مدت‌هاست به دنبال برقراری روابط عمیق‌تری با چین است. ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور ایران در سفر به پکن در فوریه 2023 به رئیس‌جمهور شی جین پینگ گفت: «توسعه روابط ایران و چین در حال پیشرفت رو به جلو است. اما آنچه انجام شده با آنچه باید انجام شود فاصله زیادی دارد و برای جبران این عقب ماندگی باید گام‌های بزرگ‌تری برداریم.»

بخشی از تقاضای ایران در توسعه روابط اقتصادی با چین، جذب سرمایه‌ است. رم می‌گوید: «شکاف بین انتظارات ایرانیان و واقعیت بسیار زیاد است، به‌ویژه وقتی صحبت از تمایل چین برای سرمایه‌گذاری در بازار ایران در میان باشد». در سال 2022، روسیه، چین را پشت سر گذاشت و به بزرگترین سرمایه‌گذار جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد. مسکو در سال مالی ایرانی (از اواسط مارس 2022 تا اواسط مارس 2023) 2.76 میلیارد دلار در تهران سرمایه‌گذاری کرد. در مقایسه چین در همان سال به 131 میلیون دلار سرمایه‌گذاری در ایران بسنده کرده بود.

تجارت با چین از سال 2018 که ایالات متحده از توافق هسته‌ای خارج شد و بیش از 1500 تحریم اقتصادی علیه تهران اعمال کرد، اهمیت ویژه‌ای برای ایران یافته است.

الکس واتانکا از موسسه خاورمیانه به ایران پرایمر گفت که از آن زمان، خرید نفت ایران توسط چین، درآمد کافی برای ادامه و بقا در اختیار ایران قرار داده است.

در سال 2021، ایران و چین یک توافقنامه همکاری استراتژیک 25 ساله برای تعمیق روابط اقتصادی و امنیتی امضا کردند، اما تا کنون بخش اندکی از آن اجرایی شده است. در سال 2023، دو کشور 20 یادداشت تفاهم دیگر در زمینه تجارت، حمل و نقل، فناوری، گردشگری، کشاورزی و مدیریت بحران امضا کرده‌اند تا گام‌های مشخص‌تری در راستای این توافق بردارند.

به گفته داون مورفی از دانشگاه دفاع ملی به ایران پرایمر علیرغم اقدامات انجام شده تا کنون، جمهوری اسلامی هنوز به یک شریک تجاری مهم برای چین تبدیل نشده است. در عین حال، چین هم به طور فزاینده‌ای به منابع واردات نفت خود تنوع بخشیده است؛ دلایل این تصمیم چین علاوه بر کاهش خطرات مراورده با ایران تحت تحریم‌های ایالات متحده، پیشگیری از “اتکای بیش از حد به هر یک از تامین کنندگان” انرژی است.

حالا شرکت‌های چینی به همان میزانی که قبلا از آنگولا نفت می‌خریدند و مقادیر بیشتری از عربستان سعودی، عراق، روسیه، عمان، کویت، امارات متحده عربی نفت خریداری می‌کنند.

سیر تکاملی تجارت بین تهران و پکن

تجارت بین تهران و پکن از زمان انقلاب اسلامی در 1979 در پنج مرحله نوساناتی را تجربه کرده است. این تجارت از 944 میلیون دلار در سال 1992 به 66 میلیارد دلار در سال 2014 (با نرخ تورم سال 2023) افزایش یافته است. نقطه عطف روابط اقتصادی ایران و چین در سال 2007 و به دلیل خرید بیشتر ایران از چین بود.

بر اساس آمار دولت چین، روابط اقتصادی دو کشور بین سال‌های 2015 تا 2022 کاهش یافت. قیمت جهانی نفت هم کاهش یافت و در نتیجه سود حاصل از فروش فرآورده‌های نفتی ایران کم شد. به ادعای اندیشکده آمریکایی «موسسه صلح ایالات متحده»، پس از اعمال مجدد تحریم‌های واشنگتن در سال 2018، پکن واردات نفت خود از ایران را کمتر از اندازه واقعی گزارش می‌کرد تا از تحریم‌های ایالات متحده علیه شرکای ثالثی که با ایران معامله می‌کردند، در امان باشد و به همین منظور، در ارقام و داده‌های واردات دولتی دست برد.

از سال 2019، بازار چین ابزار بسیار مهمی برای تولید ارز مورد نیاز ایران و دور زدن تحریم‌های آمریکا بوده است. بر اساس گزارش گروه سیاستگذار«اتحاد علیه ایران هسته‌ای» مستقر در نیویورک، بین ژانویه تا ماه می 2023، ایران به طور متوسط تقریباً یک میلیون بشکه در روز نفت به چین صادر کرده است.

شرکت‌های چینی برای پیشگیری از مجازات نقض تحریم‌های ایالات متحده‌، نفت ایران را اغلب از طریق واسطه‌هایی در مالزی و امارات می‌خریدند. طبق گزارش‌ها در اوایل سال 2023، نفت ایران با نرخی بسیار کمتر از قیمت واقعی -در حدود 40 درصد کمتر از قیمت‌های بازار- معامله می‌شد.

صادرات ماهانه نفت ایران به چین در سا‌ل‌های 2018 تا 2023 (بشکه در روز)

بین ژانویه تا می 2023، تجارت غیرنفتی بین ایران و چین مشابه سال 2022 و همچنان نامتقارن بود. ایران در مقایسه با مدت مشابه در سال 2022، 40 درصد بیشتر از چین – به ارزش 4.6 میلیارد دلار- کالا وارد کرد. اما صادرات ایران به چین (بدون احتساب نفت که از آمارهای رسمی حذف شده بود) 68 درصد کاهش یافت.

به گفته واتانکا، امیدهای ایران به توسعه تجارت با چین، تا حدودی هم به دلیل چالش‌های بوروکراتیک، سوء‌مدیریت و فساد و همچنین “فقدان واقعی چشم انداز اقتصادی” محقق نشدند. همچنین، اندازه تجارت میان دو کشور نیز افزایش نیافته است زیرا بسیاری از افراد در جامعه تجاری و عمومی ایران همچنان کالاهای غربی را به کالاهای چینی ترجیح می‌دهند. پیگیری‌ چینی‌ها در خصوص اجرای توافقات نیز کم و بیش برای مقامات ایرانی  رضایت‌بخش نبوده است.

یکی دیگر از علل افزایش نیافتن تجارت میان ایران و چین، حمایت پکن از برخی تحریم‌های سازمان ملل بر سر برنامه هسته‌ای بحث‌برانگیز تهران و امتناع از تخطی از محدودیت‌های ایالات متحده است. مورفی در این خصوص می‌گوید: «چین به دلیل ترس از اعمال تحریم‌های ثانویه علیه شرکت‌های چینی، تلاش کرده تا به این قانون پایبند باشد. پکن عمیقاً برای روابط خود با ایالات متحده ارزش قائل بود و نمی‌خواست به عنوان “ناقض منافع حیاتی ایالات متحده در خاورمیانه” شناخته شود. چین از تجارت با ایران استقبال می‌کرد، اما تحریم‌ها قطعا واردات و صادرات دوجانبه را کاهش دادند.»

بازار مصرف ایران هم در مقایسه با کشورهای دیگر با درآمد سرانه تولید ناخالص داخلی بالاتر، جذابیت کمتری دارد. شرکت‌های چینی به دنبال صادرات اقلامی مانند لوازم الکترونیکی پیشرفته و خودرو با حاشیه سود زیاد به ایران بودند. اما قدرت خرید خانوارهای ایرانی به دلیل تحریم‌های آمریکا تا حد زیادی کاهش یافته است. طبق گزارش‌ها، تا سال 2022 حدود 60 درصد از ایرانیان مماس یا زیر خط فقر زندگی می‌کردند. واتانکا افزود: «چین به فرصت‌های اقتصادی دیگر در خاورمیانه چشم داشت» و«کشورهای خلیج، به دلیل خطرات ضمنی کمتر و چشم انداز تجاری بهتر برای چین در اولویت بودند.» پکن «عجله هم نداشت» زیرا «تهران در صحنه جهانی منزوی شده بود». از سوی دیگر، جمهوری اسلامی هم گزینه‌های کمی برای جایگزین‌ کردن به جای چین داشت و در نتیجه، چین لزومی به «دنبال کردن» بازار ایران نمی‌دید.

تجارت ایران و چین و قیمت جهانی نفت طی سال‌های 1992 تا 2022

فاز اول: 1979 تا 2000

تجارت بین ایران و چین در دو دهه اول پس از انقلاب اسلامی به حداقل خود رسید. ایران در دهه هشتاد میلادی طی جنگ هشت ساله با عراق، میلیاردها دلار تسلیحات چینی خریداری کرد. هواپیماهای جنگی، تسلیحات و تانک‌ها شامل هواپیماهای جنگنده J-6، تانک‌های T-59 و T-69 و موشک‌های ضد کشتی کرم ابریشم که علیه کشتی‌های آمریکایی و کویتی در خلیج فارس استفاده شد. اما تجارت غیرنظامی دو کشور محدود و در سال 1992 کمتر از یک میلیارد دلار بود.

چین در مسلح کردن ایران در جنگ دو ملاحظه داشت که کمتر به انتفاع و بیشتر به فرصت‌های استراتژیک مربوط می‌شد. بیتس گیل، کارشناس متخصص چین برای مجله بین‌المللی مطالعات خاورمیانه در تحلیلی که در سال 1998 نوشته بود، به این ملاحظات اشاره می‌کند؛ نخست اینکه پکن با سیاست‌های ضد آمریکایی شدید تهران پس از انقلاب اتفاق نظر داشت و دوم اینکه به دنبال مقابله با نفوذ استراتژیک اتحاد جماهیر شوروی در خاورمیانه بود.

اما چین علاوه بر ایران به عراق هم در طول جنگی که طولانی‌ترین جنگ مدرن منطقه در زمان خودش به حساب می‌آمد، تسلیحات می‌داد. پکن مدعی بی‌طرفی در جنگ ایران و عراق بود  اما در واقع به هر دو طرف کمک کرد. مورفی در این خصوص می‌گوید: «تفاوت زیادی در کیفیت تسلیحات ارائه شده به هر دو طرف وجود نداشت. چینی‌ها فقط به دنبال این بودند که آنچه دو طرف برای جنگ نیاز داشتند را فراهم کنند.»

در می 1989، رئیس جمهور وقت آیت‌الله علی خامنه‌ای (درست چند هفته قبل از رسیدن به مقام رهبری) در اولین سفر خارجی خود به عنوان عالی‌ترین مقام ایران از چین بازدید به عمل آورد. ایشان بر نیاز به مبادلات بیشتر برای تحقق “فرصت‌های استفاده نشده” در روابط دوجانبه تاکید کردند و پس از بازگشت به تهران به کابینه خود گفتند: «روابط نباید فقط به حوزه‌های ارتباطات و تبادلات صنعتی، فناوری و علمی محدود شود».

هاشمی رفسنجانی هم در سال 1992 به پکن سفر کرد تا از تعهد چین برای تامین دو نیروگاه هسته‌ای ایران اطمینان حاصل کند. علیرغم سخن وی مبنی اینکه «همکاری ما با چین به طور مداوم در حال افزایش است»، فروش موارد مذکور به تاخیر افتاد و در نهایت در سال 1995 هم متوقف شد.

در پایان دهه 1990، تجارت بین دو کشور به دلیل صنعتی شدن چین -که به واردات نفت برای تامین منابع انرژی مورد نیاز برای ساخت و ساز و تولید وابسته بود- افزایش یافت. مصرف نفت این کشور بین سال‌های 1990 و 2000 تقریباً دو برابر شد و در سال 2000، تجارت سالانه چین با ایران به 4 میلیارد دلار رسید.

فاز دوم: 2000 تا 2006

در ژوئن 2000، محمد خاتمی به عنوان سومین رئیس جمهور ایران برای تقویت روابط در حوزه‌های انرژی، اقتصادی، سیاسی و نظامی به پکن سفر کرد. در بیانیه‌ای مشترک آمده بود که دو کشور با وجود تغییرات عظیم در وضعیت بین‌المللی پس از پایان جنگ سرد، در مسیری پویا قرار دارند. در این بیانیه تفاهمی مشترک برای تقویت همکاری در قرن بیست و یکم ترسیم شده بود. دو کشور توافق داشتندکه «جاده ابریشم بستر محکمی برای تبادلات فرهنگی میان تمدن‌های باستانی چین و ایران در شرق و غرب آسیا ایجاد کرده است» و احیای جاده ابریشم «به تحکیم و توسعه تبادلات فرهنگی، هنری، گردشگری و ارتباطات دو ملت، کمک شایانی خواهد کرد».

در آوریل 2002، رئیس جمهور جیانگ زمین در پاسخ به سفر خاتمی، به تهران سفر کرد. این سفر تا حدودی نمایش همبستگی چین با ایران بود و تنها چند هفته پس از آن، جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور وقت امریکا، ایران را به عنوان یکی از سه «محور شرارت» در منطقه نامید. اما منافع استراتژیک اصلی چین افزایش دسترسی به نفت بود. در فاز دوم، با خرید بیشتر نفت ایران، تجارت بین دو کشور افزایش یافت. ایران نیز به نوبه خود کالاهای مصرفی بیشتری را از چین وارد کرد.

تا پایان سال 2006، تجارت بین دو کشور ایران و چین به عنوان دو کشور قدرتمند آسیا بر 22 میلیارد دلار بالغ شد. چین بیش از 15 میلیارد دلار از ایران و تهران بیش از 5 میلیارد دلار از پکن واردات داشتند.

فاز سوم: 2007 تا 2014

در فاز سوم، تجارت بین دو کشور به دلیل نوسانات قیمت نفت و رکود جهانی در 2008-2009 در نوسان بود. در این دوره، تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران پس از خودداری ایران از توقف غنی‌سازی اورانیوم و همکاری با ناظر هسته‌ای سازمان ملل تشدید شد. اما تجارت بین دو کشور روندی افزایشی یافت، زیرا تهران به چین به عنوان یکی از کشورهای محدودی که به ایجاد روابط اقتصادی با ایران تمایل داشت بود، روی آورده بود. شرکت‌های چینی هم بلافاصله جایگزین شرکت‌های غربی شدند که در اواخر دهه 2000 به دلیل تحریم‌های بین‌المللی سرمایه‌های خود را از ایران بیرون کشیده بودند. در سال 2011، چین برای اولین بار از کشورهای اتحادیه اروپا به عنوان بزرگترین واردکننده نفت ایران پیشی گرفت. میانگین واردات نفت ایران در این دوره  2.5 میلیون بشکه در روز بود.

از آغاز سال 2013، ایران و شش قدرت بزرگ جهان مذاکرات دو ساله‌ای را برای پایان دادن به بحران بین‌المللی بر سر برنامه هسته‌‌ای تهران آغاز کردند. با اجرایی شدن برجام (JPOA) در ژانویه 2014 و در راستای دیپلماسی اعتمادسازی، برخی از تحریم‌های آمریکا و اروپا علیه ایران به حالت تعلیق درآمد.

لغو نسبی تحریم‌ها به چین اجازه داد تا خرید نفت از ایران به صورت قانونی و بدون پنهان‌کاری را تا 28 درصد افزایش دهد. بازگرداندن دارایی‌های مالی ایران – که قبلاً به دلیل تحریم‌ها مسدود شده بود – هم به ایران اجازه داد تا کالاهای بیشتری از چین وارد کند. برای اولین بار، واردات ایران از چین تقریباً با صادرات این کشور به چین برابر شد.

در فاز سوم بالاترین سطح تجارت بین دو قدرت آسیایی را رقم خورد. در سال 2007 تجارت بین دو کشور به 30 میلیارد دلار رسید. تا سال 2014، این رقم دو برابر شد و به 66 میلیارد دلار رسید.

فاز چهارم: 2015 تا 2020

تجارت بین ایران و چین در فاز چهارم به شدت کاهش یافت، زیرا قیمت نفت در سال 2015 سقوط کرد و پکن هم نفت کمتری از ایران خرید. در سال 2015، تجارت بین دو کشور بر 43 میلیارد دلار بالغ شد. این رقم تا سال 2020، به کمتر از 18 میلیارد دلار کاهش یافت و به سطح سال 2005 بازگشت.

در سال 2016، برداشته شدن تحریم‌های سازمان ملل در پایان دو سال دیپلماسی سخت میان ایران و شش قدرت بزرگ جهان که برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را تهیه کردند، امکانات جدیدی برای تجارت با ایران فراهم کرد. توافق هسته‌ای به ایران اجازه داد به بازار جهانی بازگردد.

در ژانویه 2016، تنها چند روز پس از اجرای توافق رئیس جمهور شی جین پینگ به همراه یک هیئت تجاری بزرگ به تهران سفر کرد. حسن روحانی رئیس جمهور ایران در دیدار با رئیس جمهور شی به عنوان اولین رئیس جمهور چین که طی ۱۴ سال اخیر به ایران سفر کرده بود، گفت: «چین همیشه در روزهای سخت در کنار ملت ایران ایستاده است و این رفتار دوستانه سرمایه‌ای است که باید برای توسعه روابط دوجانبه از آن بیش از گذشته استفاده کنیم.»

وی گفت: ایران از نظر جغرافیایی ظرفیت دارد به مرکزی برای فعالیت‌های اقتصادی چین در خاورمیانه و آسیای مرکزی و قفقاز تبدیل شود. مقامات ایرانی و چینی 17 توافقنامه در حوزه انرژی، صنعت، حمل و نقل، فناوری و سایر حوزه‌ها امضا کردند.

با این حال، تجارت دوجانبه در سال 2019، یعنی یک سال پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا از توافق هسته‌ای و اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران، کاهش بیشتری یافت. معافیت چین برای خرید نفت ایران در ماه می 2019 به پایان رسید و این کشور را در معرض جریمه‌های مالی آمریکا برای واردات نفت از جمهوری اسلامی قرار داد. سیاست «فشار حداکثری» ترامپ، تهران را به تمرکز فزاینده بر سیاست خارجی شرق سوق داد.

در سال 2020، شیوع کووید-19 نیز باعث کاهش قیمت نفت شد. شیوع این ویروس از ووهان چین شروع شد. همزمان با قرنطینه شدن صنایع و جامعه، واردات جهانی نفت خام چین در شوک اولیه همه‌گیری یعنی فاصله ژانویه تا آوریل 2020 در مقایسه با مدت مشابه در سال 2019 حدود هشت درصد کاهش یافت. صادرات نفت ایران به چین هم به بیش از نصف کاهش پیدا کرد و میانگین 619000 بشکه در روز در فاصله ژانویه تا آوریل 2019 به 307000 بشکه در روز در مدت مشابه در سال 2020 رسید.

فاز پنجم: 2021 تا اکنون

از سال 2021 به بعد، بررسی تجارت میان دو کشور، دشوارتر شد چرا که چین برای گریز از تحریم‌های ایالات متحده، خرید نفت خود از ایران را کمتر از مقدار واقعی گزارش می‌کرد. طبق گزارش‌ها، شرکت‌های چینی از طریق واسطه‌هایی که اکثرا در مالزی و امارات متحده عربی مستقر بودند، به خرید نفت ایران ادامه دادند. صادرات نفت ایران به چین در فاز پنج به طور چشمگیری روند صعودی داشت. اما تهران مجبور شد نفت صادراتی خود را به قیمت کمتر بفروشد تا شرکتهای چینی که از جریمه‌های مالی ایالات متحده علیه اشخاص ثالث بیم داشتند را جذب کند.

در ماه مارس 2021 و در ماه‌های پایانی ریاست جمهوری روحانی، ایران یک سند راهبردی 25 ساله – که عمدتاً بر تقویت همکاری‌های اقتصادی و امنیتی متمرکز بود – با چین امضا کرد. محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در این خصوص گفت: چین دوست روزهای سخت است. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین هم گفت: چین قاطعانه از ایران در حفاظت از حاکمیت دولتی و اقتدار ملی حمایت می‌کند. وی در زمان اعلام توافق در تهران، طی بیانیه‌ای از آمریکا خواست تحریم‌های ایران را لغو کند و «دست اقدامات قضایی برعلیه کشورها که از جمله به سمت چین هم دراز شده است را کوتاه کند».

چرخش ایران به شرق پس از انتخاب ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری شتاب بیشتری گرفت. ناصر هادیان، کارشناس علوم سیاسی دانشگاه تهران به ایران پرایمر گفت: رئیسی و تیمش بر این باورند که قرن بیست و یکم متعلق به آسیا و قدرت‌های در حال ظهور در آنجاست. آنها در بحبوحه این تغییر نظم جهانی، چین را رهبر بلوک شرقی در حال ظهور شامل روسیه، پاکستان و ایران می‌بینند.

طبق گزارشات، میانگین صادرات نفت ایران به چین در سال 2021، 818000 بشکه در روز بود، اما پکن این آمارها را به صورت رسمی منتشر نکرده است. در مدت پنج ماه اول سال 2023، میانگین صادرات نفت ایران به چین حدود 1 میلیون بشکه در روز بود.

تا سال 2023 و به دلیل موقعیت چین به عنوان یک قدرت جهانی در حال رشد و شریکی بالقوه در خنثی کردن تأثیر تحریم‌های غرب، تهران همچنن به دنبال برقراری یک رابطه استراتژیک با پکن بود. اما برای چین، ایران به عنوان یکی از منابع تامین انرژی اهمیت دارد. پکن نیز تهران را به عنوان راهی برای ایجاد توازن در روابط خود – و تنوع بخشیدن به منابع تامین انرژی – در خاورمیانه ناآرام می‌دانست.

همچنین تعمیق و تقویت روابط با جمهوری اسلامی ابزاری برای تضمین ثبات درمنطقه خاورمیانه است که بیش از نیمی از نفت چین را تامین می‌کند. مورفی به ایران پرایمر گفت: پکن نگران است که «معضلات اقتصادی حاد در ایران به رفتاری تهاجمی‌تر در صحنه بین‌المللی بیانجامد» و همین، یکی از دلایل تجارت با تهران است.

آمریکا به عنوان رقیب تجاری ایران

بزرگترین مانع برای تجارت ایران با چین در قرن بیست و یکم، ایالات متحده – به دلیل قدرت و ثروت اقتصادی، بازار بزرگ مصرف و نفوذ دیپلماتیک – بوده است. ایالات متحده از نظر اقتصادی، به بزرگترین شریک تجاری چین در دهه 2000 تبدیل شد.

تا سال 2022، تجارت بین دو اقتصاد بزرگ جهان به 759 میلیارد دلار رسید که معادل 12 درصد تجارت جهانی چین است. در مقابل، اندازه تجارت چین با ایران، اندکی کمتر از 16 میلیارد دلار یا 0.25 درصد تجارت جهانی چین است.

از نظر دیپلماتیک، بیش از هزار تحریم ایالات متحده علیه ایران – به دلیل برنامه هسته‌ای، توسعه توان موشکی، حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر – وضع شده که مانع چین برای برقراری همبستگی اقتصادی عمیق‌تر با ایران شده‌ است. اگر شرکت‌های چینی که با ایران معامله می‌کنند، شناسایی شوند، با تحریم‌های شخص ثالث ایالات متحده مواجه خواهند شد.

به علت هر دو عامل مذکور، چین به طور فزاینده به تجارت با سایر کشورهای خاورمیانه روی آورده است. تجارت این کشور در سال 2022 با عربستان سعودی، بزرگترین رقیب ایران در جهان اسلام، 67 میلیارد دلار یا به عبارتی چهار برابر بیشتر از تجارت تقریبا 16 میلیارد دلاری با ایران بود.

تجارت چین با اسرائیل به عنوان دشمن ایران در خاورمیانه نیز 25 میلیارد دلار یا 60 درصد بیشتر از اندازه تجارت با ایران بوده است. مورفی می‌گوید که روابط ایران و چین «هنوز کاملاً بر تعاملات تجاری و اقتصادی استوار است». رابطه اقتصادی بین دو کشور برای چین در مقایسه با دیگر قدرت‌های منطقه، اهمیت کمتری دارد. چین از ایران می‌خواهد که خود را عضوی از جامعه جهانی تلقی کرده و از نشان دادن رفتارهای بی‌ثبات‌کننده در منطقه خودداری کند.»

منبع: usip

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *