تلاشهای دیپلماتیک چین در خاورمیانه، از میانجیگری در توافق بین عربستان سعودی و ایران گرفته تا پیشنهاد مداخله در بحران اسرائیل و فلسطین، بر وجهه پکن به عنوان یک بازیگر مهم در منطقه افزوده است. این تلاشها در سطح دولتی و از طریق وزارت خارجه و رهبران دولتی چین انجام شده است.
اما چین در سطح دیگری نیز با خاورمیانه در تعامل قرار گرفته است و تلاش میکند تا با تقویت تعاملات میان حزب کمونیست و سازمانهای سیاسی جهان عرب، مدل حکومتی خود را به عنوان جایگزینی برای مدل غربی ترویج کند.
ناظران میگویند دیپلماسی حزب به حزب میتواند به چین کمک کند تا از طریق تعامل با احزاب حاکم و احزاب اپوزیسیون در کشورهای عربی و در عین حال گسترش تأثیر منطقهای چین، سیستم حاکمیتی خود را صادر کند و با حمایت از موضوعات مورد مناقشهای چون مشروعیت تک حزبی و سیاستهای پکن در منطقه خودمختار شین جیانگ، به نفوذ پایدار و بلندمدت در کشورهای عربی دست یابد.
جسی مارکس، پژوهشگر سابق فولبرایت در مرکز مطالعات استراتژیک اردن، میگوید هدف اصلی حزب کمونیست چین در خاورمیانه ایجاد همسویی و هماهنگی است.
وی افزود: «دیپلماسی حزب به حزب چندین هدف دارد، از عادیسازی سیستم تک حزبی در میان شرکای چین تا پرورش و توسعه شرکای سیاسی ایدئولوژیک در کشورهایی با منافع استراتژیک. در مورد خاورمیانه، دیپلماسی حزب به حزب برای پرورش شرکای ایدئولوژیک یا دستکم، تقویت احترام متقابل به اصول اساسی چین، به ویژه حکومت تک حزبی، به کار گرفته شده است.»
بخش بینالملل کمیته مرکزی، بالاترین نهاد رهبری حزب کمونیست، بر دیپلماسی حزب نظارت دارد. این بخش در سال 1951 تأسیس شد و اصولاً مسئولیتهای مرتبط با برقراری ارتباط با احزاب کمونیستی کشورهای دیگر – به ویژه اتحاد جماهیر شوروی – را بر عهده داشت.
پس از جدایی پکن و مسکو بر سر اختلافات ایدئولوژیک در دهه 1960، مأموریت این بخش به تدریج تغییر کرد و با تبدیل شدن چین به یک قدرت اقتصادی، شروع به تعامل با احزاب بیشتری در تمام طیفهای سیاسی کرد.
یکی از آخرین تلاشهای دیپلماتیک حزب کمونیست چین در جهان عرب، برگزاری گفتوگوی حزب به حزب در پایتخت منطقه خودمختار هوئی نینگشیا (منطقهای در شمال غربی چین که در آن مسلمانان حدود یک سوم جمعیت را تشکیل میدهند) در ماه ژوئن امسال بود.
بیش از شصت نفر از رهبران حزب و نمایندگان اتاقهای فکر از نوزده کشور عربی به این نشست که از سال 2016 هر دو سال یک بار برگزار میشود، دعوت شده بودند.
بر خلاف حکومتهای پادشاهی حوزه خلیج فارس، که در آنها سیاستهای حزبی تا حد زیادی ممنوع است، کشورهای عربی در حال توسعه – از شرق مدیترانه تا شمال آفریقا – از دعوت حزب کمونیست استقبال کردند و نمایندگانی از سوریه، مصر، الجزایر، مراکش و جیبوتی در این نشست حاضر شدند.
یکی از موضوعات مورد بحث در این گفتگوها، “ابتکار تمدن جهانی شی جین پینگ”، رئیس جمهور چین بود که در ماه مارس مطرح شده بود و هدف آن “جایگزینی درگیری و منازعه با بحث وگفتگو” و “مخالفت با هژمونی و سیاستهای قدرتطلبانه” بود – ایده هایی که به گفته بخش بینالملل کمیته مرکزی، از سوی بسیاری از شرکتکنندگان مورد تحسین و استقبال قرار گرفت.
به گفته سان دگانگ، پژوهشگر دانشگاه فودان، تبادل ایدهها نمونهای از تعامل دیپلماتیک این حزب با جهان عرب است.
بر خلاف دیپلماسی دولتی چین با کشورهای عربی، دیپلماسی حزب به حزب در محدوده پروتکلهای دیپلماتیک محدود نمیشود. او در مقالهای که در مجله چینی مطالعات جهان عرب منتشر شد، نوشت: “دیپلماسی حزب به حزب تاکید بیشتری بر تبادل سیاستها و ایدهها دارد.”
در سال 2019، سونگ تائو، رئیس وقت بخش بینالملل، در مقاله منتشر شده در پیپلز دیلی، رسانه رسمی حزب تصریح کرد که حزب باید «همه قدرتهایی را که میتوانند متحد شوند را متحد کند».
سونگ در کیوشی، مجله نظری معتبر حزب، در سال 2021 چنین مینویسد: «فعالیت خارجی حزب باید برای [حزب کمونیست] و سیستم سوسیالیستی با ویژگیهای چینی، درک، حامیان و همتایان بیشتری فراهم کند».
حزب کمونیست همراه با احزاب کشورهای عربی بیانیههای مشترک متعددی را منتشر کرده است که به موضوعات حساسی چون هنگکنگ، سینکیانگ، تایوان و دریای چین جنوبی میپردازد.
بخش بینالملل کمیته مرکزی، به همراه بیست و هشت حزب سیاسی و سازمان اجتماعی در جهان عرب در آگوست2021، خواستار مخالفت با “سیاسی کردن قابلیت ردیابی ویروس کرونا” در برابر فشارهای غرب شد.
چهار ماه بعد، زمانی که ایالات متحده قانون پیشگیری از کار اجباری اویغورها را تصویب کرد، این بخش دوباره به جمع سی و سه حزب سیاسی و سازمان اجتماعی از پانزده کشور خاورمیانه پیوست تا مخالفت خود را ابراز کنند.
حزب کمونیست الگوی حاکمیتی خود را نیز به عنوان مسیر توسعه به کشورهای عربی معرفی میکند. به گفته سان، اکثر کشورهای منطقه با سیاستهای حزبی فعال، با موانع توسعه اقتصادی و سیاسی مشابه آنچه زمانی در چین وجود داشت، مواجه هستند و همین امر، مدل حاکمیت حزب کمونیست را برای آنها جذاب میکند.
از آنجا که چین و کشورهای عربی در زمره کشورهای در حال توسعه قرار دارند، همگی با چالشهای دشواری از جمله اصلاحات، توسعه و ثبات روبرو هستند. در مقاله روزنامه سان آمده است که حزب کمونیست به عنوان حزب حاکم، تجربیاتی غنی در مدیریت کشور به دست آورده است و این تجربیات مهم بسیار مناسب احوالات کشورهای عربی است.
وی افزود: برخی از کشورهای جهان عرب مانند سوریه و لیبی هنوز درگیر آشفتگی و تنش هستند، در حالی که برخی کشورهای دیگر مانند عراق و مصر در دوران گذار به سر میبرند و با مسائلی چون کاهش ارزش پول، کسری بودجه و بیثباتی سیاسی مواجهند.
احزاب کشورهای عربی از موریتانی و تونس گرفته تا لبنان و سوریه در وبینارهایی که توسط حزب کمونیست برگزار میشود، شرکت کردهاند تا درباره حاکمیت حزب بیشتر بدانند.
به گفته لینا بن عبدالله، دانشیار دانشگاه ویک فارست وپژوهشگر در حوزه دیپلماسی حزبی چین، نسل جدید رهبران احزاب سیاسی در کشورهای در حال توسعه، به حزب کمونیست به عنوان یک الگو نگاه میکنند. نسل دیگری از رهبران احزاب سیاسی نیز از رهبری، کارایی توسعه و مشروعیت حزب کمونیست الهام گرفتهاند و فرصتهای واقعی برای برقراری ارتباطات بسیار قوی از سوی چین با این نخبگان سیاسی(که اکنون در مسند قدرت قرار دارند یا – یا ممکن است بعداً به قدرت برسند) فراهم شده است.»
اما کشورهای عربی برای بهرهمندی از مدل حاکمیتی حزب کمونیست چین، هنوز راه درازی در پیش دارندکه وی، این روند را با عنوان « کنترل متمرکز اقتصاد و مقررات اجتماعی قوی» توصیف میکند.
«ایده یک اقتصاد تحت کنترل متمرکز برای بسیاری از کشورهای منطقه مطلوب است، اما چالش اصلی این است که دولتهای عربی – به استثنای چند کشور – به اندازه کافی برای مدیریت چنین اقتصادی مهیا نیستند. هزینه کنترل اجتماعی نیز گران است و دولتها با کمبود منابع مالی مواجه هستند.»
در سال 2017، شی اعلام کرد که حزب میخواهد با سایر احزاب سیاسی همکاری کند تا نقش فعالتری در مقابله با مشکلات جهانی داشته باشند، نه اینکه «الگوی چین» را صادر کند.
شی گفت: «[چین] فعالانه ساختار شبکه جهانی شرکای خود را پیش خواهد برد و فعالانه برای یافتن راهحل های سیاسی برای برطرف کردن مسائل مهم و مشکلات دشوار بینالمللی تلاش خواهد کرد. » وی تاکید کرد: «ما از کشورهای دیگر نخواهیم خواست که آنچه ما انجام دادهایم را تکرار کنند.»
شی در سخنرانی خود در ماه مارس که در نشست بلندپایه حزب کمونیست با احزاب سیاسی جهان (که مجمعی بزرگ برای دیپلماسی حزب به حزب است) ایراد کرد، گفت کشورهای در حال توسعه حق و توانایی این را دارند که به طور مستقل مسیر مدرنیزه شدن را بر اساس واقعیت های ملی خود، بررسی و تعیین کنند.
به عقیده پنگ پنگ، مدیر اجرایی انجمن تحقیقات اصلاح سیستم گوانگدونگ که یک اندیشکده چینی است، حزب کمونیست با برقراری ارتباط با احزاب مختلف میتواند گرایشهای ضد چینی در کشورهای عربی را کاهش دهد. «برخی از احزاب سیاسی ضد چین یا ضد کمونیست هستند، بنابراین تعاملات با بیش از یک حزب سیاسی [در یک کشور] میتواند به عنوان یک نیروی بازدارنده استفاده شود و همچنین برای درک متقابل مفید است.»
از زمانی که موج استقلال ملی جهان عرب را در قرن گذشته فرا گرفت، تغییرات ایدئولوژیک قابل توجهی در منطقه رخ داده است، زیرا این کشورها در جستجوی بهترین مسیر برای توسعه خود هستند.
در نتیجه، احزاب تمام طیفهای سیاسی- از ناسیونالیسم گرفته تا کمونیسم تا سیاستهای اسلامی محافظهکارانه – قدرت را در این کشورها تقسیم کردهاند.
یک استاد دانشگاه چینی که به دلیل حساسیت موضوع خواست نامش فاش نشود، بر این باور است که دیپلماسی حزبی چین قصد دارد از ایجاد خلاء قدرت در کشورهای منطقه که ممکن است توسط غرب مورد سوءاستفاده قرار گیرد، پیشگیری کند.
به گفته وی، حزبهای چپگرا و طرفدار سوسیالیست دیگر کانون اصلی تمرکز حزب کمونیست چین برای ایجاد روابط حزب به حزب نیستند، اما همچنان نزدیکترین شرکای دیپلماتیک آن به شمار میآیند.
او افزود: «احزاب زیادی در کشورهای عربی وجود دارند که طرفدار سوسیالیسم هستند، اما در نهایت میبینیم که این احزاب محافظهکار و اسلامی هستند که در این کشورها تأثیر واقعی دارند. اگر شما آنها را درنیابید، غرب به جای شما این کار را خواهد کرد. »
وانگ جین، استادیار مؤسسه مطالعات خاورمیانه در دانشگاه شمال غربی چین، عقیده دارد دیپلماسی حزب به حزب میتواند نفوذ فرامرزی در جهان عرب داشته باشد. در کشورهای عربی، حزبهای سیاسی وجود دارند که نه تنها در یک کشور، بلکه در چندین کشور نفوذ دارند. ممکن است چندین کشور همان حزب سیاسی یا سازمان حزبی مرتبط به آن را داشته باشند. چین با میانجیگری برای عادیسازی روابط بین عربستان سعودی و ایران، نقش فعالانهتری در خاورمیانه بر عهده گرفته و پیشنهاد کرده است تا نقشی مشابه در مناقشه فلسطین و اسرائیل ایفا کند.
به گفته وانگ، چین با برقراری ارتباط با حزبهای مختلف در منطقه، میتواند امکانات بیشتری برای مدیریت تنشها در اختیار داشته باشد.
منبع: scmp