انستیتوی مطالعات امنیت ملی اسراییل گزارشی را در خصوص روابط دفاعی چین و ایران ارائه کرده است.
به گزارش چیننگار–انستیتوی مطالعات امنیت ملی اسراییل گزارشی را در خصوص روابط دفاعی چین و ایران به رشته تحریر درآورده است که خدمت شما مخاطبان گرامی عرضه میشود:
روابط نظامی تهران و پکن از دهه ۱۹۸۰ میلادی به این سو آغاز شده و بیشتر در سه بخش صادرات سلاح، بحث برنامه اتمی و مسئله تمرینهای مشترک نظامی ادامه داشته است.
در بحث فروش سلاح روابط دو طرف در زمان جنگ ایران و عراق آغاز شد و چین به هر دو طرف درگیر سلاح میفروخت.
یکی از اولین محصولات دفاعی چین که به دست جمهوری اسلامی رسید، راکت های کوتاه برد ۱۰۷ میلی متری بود که در ایران به اسم فجر ۱ تولید شدند و هنوز هم در خط تولید قرار دارند.
ایران در طول جنگ و چند سال بعد از آن تانک، هواپیمای جنگی و دیگر جنگ افزارها را از چین خرید.
بر اساس اعداد موجود در طول سالهای جنگ جمهوری اسلامی چیزی در حدود ۲ میلیارد دلار اسلحه از چین خریداری کرده است.
بعد از سالهای جنگ ایران به صورت خاص به دنبال موشکهای کروز ضد کشتی چینی رفته و با کمک این کشور خط تولید این موشکها در جمهوری اسلامی به راه افتاد و از دهه ۹۰ به بعد چندین مدل موشکهای ضد کشتی چینی در ایران به صورت انبوه تولید شد.
از این میان میتوان به موشکهای سری C-802 اشاره کرد که در ایران به اسم نور تولید میشوند.
موشک C-701 به اسم کوثر و موشکهای سری C-704 به اسم نصر در ایران تولید می شوند.
در کنار بحث موشکهای ضد کشتی، چینیها بحث کمک به تولید نفربرهای زرهی، موشکهای دوش پرتاب ضد هوایی و همچنین سیستمهای ضد هوایی اف ام ۸۰ و رادارهای جستجوگر هوایی در ایران دخیل بودند.
بخشی از تسلیحات چینی که در ایران تولید میشود به دست نیروهای حزب الله و حماس رسیده است و برای نمونه در جریان جنگ ۳۳ روزه حزب الله با اسراییل آنچه یک فروند ناوچه ساعر ۵ اسراییلی را هدف قرار داد در حقیقت یک موشک کروز نور ساخت جمهوری اسلامی بود که بر پایه سی ۸۰۲ چینی توسعه یافته بود.
در یک مورد اسراییلیها کپی ایرانی موشک C-704 را که در حال ارسال به نوار غزه بود را کشف کرده و یا نیروهای حوثی در یمن با موشکهای رسیده از طریق ایران موفق به از کار انداختن یک شناور اماراتی شدند.
این نیروها همچنین با استفاده از این موشکها که احتمالا از سری نور بودند به سمت ناوشکنهای آمریکایی نیز در نزدیکی آبهای یمن شلیک شدند.
در دهه گذشته میلادی صادرات نظامی چین ( فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ میلادی ) در حدود ۱۶۶ میلیون دلار بوده است که این به معنای ۱۶ درصد کل صادرات چین به منطقه خاورمیانه در حوزه تسلیحاتی و ۱ درصد از کل صادرات سلاح چین در این باز میشود.
باید به این مسئله اشاره کرد که در همین بازه زمانی روسیه ۵۲۱ میلیون دلار سلاح به ایران صادر کرده است و در رتبه بالاتر از چین قرار میگیرد.
چینیها بعد از توافق برجام صادرات سلاح به ایران را متوقف کردند، اما روسها به فروش سلاح ادامه دادند که مهمترین فروش آنها به ایران سامانه دفاع هوایی اس ۳۰۰ پی ام یو ۲ بود.
بعد از این دو کشور، بلاروس دیگر فروشنده سلاح به ایران حساب می شود.
اما چین در عین حال در همین دهه فروش خود را منطقه خاورمیانه در حوزه سلاح افزایش داد و از جمله خریداران سلاحهای ساخت این کشور در این منطقه امارات متحده عربی و عربستان سعودی بودند که این مسئله از آنجایی حائز اهمیت است که دو کشور مورد نظر از جمله متحدان درجه ۱ آمریکا به حساب میآیند.
در این دهه میلادی گذشته، ۱۸ درصد از کل صادرات تسلیحاتی این کشور به منطقه خاورمیانه به عربستان و ۱۷ درصد آن نیز به امارات متحده عربی بوده است.
در حالی که بخش عمده خریدهای ایران در این سالها در حوزه موشکهای ضد کشتی بوده است، این دو کشور عربی حاشیه خلیج فارس به دنبال خرید پرندههای بدون سرنشین مسلح چینی بودند که آمریکا به آنها نمیفروخت و در حجم بالایی نیز در جریان جنگ یمن از این پهپادها توسط این دو کشور استفاده شد.
البته با توجه به قرارداد صلح امارات با اسراییل و خرید پهپادهای آمریکایی توسط امارات از نوع MQ-9B احتمالا این کشور فناوری غربی را به چینی ترجیح داده و وارد کردن پهپادهای چینی را متوقف کرده است.
به غیر از بحث تسلیحاتی، چین در توسعه برنامه هستهای ایران نیز نقش داشت و این همکاری از دهه ۱۹۸۰ تا سال ۱۹۹۷ به صورت جدی ادامه داشت.
چین به ایران کمک کرد تا مرکز هستهای اصفهان را توسعه داده و افتتاح کند.
چین همچنین مهندسین ایرانی را در بحث کشف و استخراج اورانیوم کمک کرد.
در سال ۱۹۹۰ دو طرف با یکدیگر توافقی امضاء کردند و در سال ۱۹۹۱ چین یک ماده یو اف ۶ به ایران ارسال کرد و بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲ این مواد در سانتریفیوژهای ایرانی مورد استفاده قرار می گرفت.
در سال ۱۹۹۷ میلادی و با تیره شدن روابط چین و آمریکا بر سر تایوان، پکن متوجه شد که نمیخواهد بیش از این روابط اقتصادی خود با غرب را دچار مشکل کند و به همین دلیل روابط با ایران محدود شده و کمک چین به برنامه هستهای ایران نیز قطع شد.
از زمان تاسیس سازمان فضایی ایران در سال ۲۰۰۳ میلادی، این کشور از این برنامه به عنوان یک پوشش برای توسعه برنامه موشکهای بالستیک خود بهره میبرد.
ایران از طریق عضویت در گروه همکاری فضایی آسیا و اقیانوسه تجربیات فضایی بدست آورده است.
ایران در سال ۲۰۱۵ میلادی قراردادی را با چین به امضاء رسانده و بر اساس آن از سیستم مکانیابی “بیدو” برای مصارف نظامی و دفاعی استفاده خود را آغاز کرده است.
این مسئله می تواند به افزایش استفاده ایران از بحث هدایت ماهوارهای در موشکهای آن منجر شود.
همچنین شرکتهای چینی نقش مهمی را در برنامههای اشاعه موشکی و مدرنسازی دفاعی ایران داشتند و تا به امروز تعداد زیادی از افراد و شرکتهای این کشور به دلیل این همکاریها با ایران تحت تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند.
مشخص نیست که آیا دولت چین از فعالیت این شرکتها و اشخاص آگاه است و آنها را حمایت کرده یا آگاهی دارد و صرفا سعی دارد به آنها بیتوجه باشد.
بعد از انتخاب شی جیانگ پینگ به عنوان رییس جمهور جدید چین در سال 2012 میلادی ، وی یک سری تغییرات گسترده در سیستم نظامی این کشور را آغاز کرده و یکی از مسائل مهم در این رابطه تغییر ذهن زمین اندیش به سمت بحثهای دریایی و حضور نیروی دریایی این کشور در آبهای دور از خانه به منظور حفاظت از منافع چین در مناطق دور دست بوده است.
بر همین اساس چینیها اعزام به ناوگروههای زیادی به نقاط مختلف جهان از جمله تعداد فراوانی به منطقه آسیا و آفریقا کردند و این ناو گروهها خصوصا در ماموریت مقابله با دزدهای دریایی در منطقه خلیج عدن بسیار فعال بودند.
این ناو گروهها همچنین در بنادر کشورهای نزدیک به چین نیز توقفهای زیادی داشتند، ایران نیز از جمله کشورهایی بوده که تا به حال در چندین مورد در سواحل جنوبی خود میزبان ناو گروههای چینی بوده است.
در مقابل شناورهای جنگی ایرانی نیز در چندین مورد به بنادر چینی سفر کردهاند.
رنگ زرد ملاقات مقامات دفاعی دو کشور، رنگ سبز زمان حضور شناورهای دو کشور در بنادر یک دیگر و رنگ قرمز هم زمان تمرینهای مشترک نظامی
بحث مهم دیگر در روابط دو جانبه نظامی دو طرف، ملاقاتهای دو جانبه مقامات بلند پایه دفاعی دو کشور بوده است.
برای نمونه در نوامبر سال 2016 میلادی وزیر دفاع چین در یک بازدید سه روزه به ایران آمد و با همتای خود دیدار کرد. در سپتامبر 2018 نیز وزیر دفاع ایران به پکن سفر کرده و با مقامات بلند پایه چینی از جمله وزیر دفاع این کشور دیدار داشت.
همچنین در این مدت چندین رزمایش مشترک کوچک و بزرگ بین نیروهای دریایی دو کشور برگزار شده است که یک مورد آن با حضور مشترک نیروی دریایی روسیه به یک مانور سه جانبه در مناطق شمال اقیانوس هند، دریای عرب و سواحل مکران بدل شده و توجهات زیادی را به خود جلب کرد.
مسئله مهم برای اسراییل این است که با وجود روابط نزدیک چین با اسراییل و کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس در سالهای اخیر، پکن همچنان روابط بسیار نزدیک خود با تهران را به نوعی حفظ کرده و به این کشور در افزایش توان تهاجمی خود کمک کرده است.
همچنین اخیرا دو کشور پیمان همکاریهای استراتژیک 25 ساله را نیز به امضاء رساندهاند.
در حال حاضر شاید برای برآورد نتایج این قرارداد زود باشد، اما بایستی گفت اسراییل نیاز دارد تا روابط بین چین و ایران را به دقت رصد کند، چرا که کمکهای چین میتواند توان تهاجمی ایران را افزایش داده و باعث تهدید اسراییل شود.