در بستر دگرشهای اقتصادی معاصر که عمدتا بهوسیله پیشرفت فناوری هایتک و تلاش برای برتری جهانی در حوزه ابتکارات فناوری هدایت می شود، طی سالهای اخیر تقاضا برای عناصر کمیاب و فلزات آهنی و غیرآهنی که قابلیت کاربرد در زمینههای پیشگفته را دارند، به طرز آشکاری افزایش یافته است؛ بهطوریکه عناصر کمیاب گرانبهاتر شده و اهمیت ژئواستراتژی پیدا کرده است. بانک جهانی عمدتا بهدلیل هدایت شدن دگرش انرژی به سمت انرژیهای سبز و منابع تجدیدپذیر، افزایش تقاضا برای عناصر کمیاب را پیشبینی کرده است. در واقع برای مثال، موفقیت گسترش ماشینهای هیبریدی و فناوری مورد نیاز برای تولید و بهرهبرداری از انرژیهای خورشیدی و بادی تا حد زیادی وابسته به استفاده از عناصر کمیاب شده است.
عناصر کمیاب بهرغم اسمشان ولی نسبتا فراوان هستند. برای مثال عناصر کمیاب در مقایسه با مواد آهنی و غیرآهنی مثل مس یا نیکل در طبیعت بیشتر یافت میشوند با وجود این درواقع چه چیزی این عناصر را در هر دو عرصه توزیع جغرافیایی و فرآیند استخراج کمیاب کرده است؟ چنانکه باعث تاثیرات مهم و نامطلوب بر محیط زیست میشود. در واقع، عناصر کمیاب در طبیعت بهصورت مخلوط با دیگر مواد معدنی و در ترکیبهای گوناگون یافت میشوند. بنابراین عناصر کمیاب نیازمند این هستند که از دیگر مواد معدنی جداسازی شوند. با این حال بهمنظور جداسازی فلزات و مواد معدنی از همدیگر، مواد اسیدی و حلالهای آلی مورد نیاز است و این مواد بهدلیل انتشار گازکربنیک، مواد رادیو اکتیو و پسماندهای شیمیایی (که طی فرآیند استخراج بهصورت زباله در محیط باقی میمانند) برای محیط زیست خطرناک هستند. علاوه بر آن بر اساس نوع فلزات، روشهای متفاوت استخراج بهکار گرفته می شود؛ در نتیجه فناوریهای مخصوص برای استخراج هر نوع خاصی از فلز مورد نیاز است. فرآیند استخراج عناصر کمیاب که شامل پالایش فلزات وخالصسازی آنهاست نیازمند مراحل گوناگون مخلوطسازی و صاف کردن است که این مراحل هم وقتگیر است و هم نیازمند تسهیلات و امکاناتی است که این امکانات امروزه عمدتا در چین واقع شده است. اغلب میادین معدنی عناصر کمیاب در چین یافت میشود که این میادین تقریبا یکسوم ذخایر جهانی را دربرمیگیرد. پس از چین کشورهای ویتنام، برزیل، روسیه، هند، استرالیا، گرینلند و آمریکا دارای بیشترین میادین معدنی عناصر کمیاب هستند. فعلا چین در صدر این بخش از اقتصاد قرار گرفته است؛ بهطوریکه اداره ۹۰درصد از کل تولیدات جهانی را در دست دارد. بنابراین تقریبا کنترل انحصاری این صنعت را از آن خود کرده است. تسلط چین در این عرصه وابسته به عوامل گوناگون است؛ نظیر وجود فلزات و مواد معدنی در قلمرو این کشور، فقدان قوانین سفت و سخت دست و پاگیر حفاظت از محیط زیست و یک فرآیند تولید موثر.
چین طی دهه ۸۰ میلادی یعنی زمانی که دولت این کشور شروع به سرمایهگذاری به نفع پژوهش و فناوری استخراج فلزات کرد، جایگاه مهمی در بازار جهانی عناصر کمیاب از آن خود کرد. به لطف کارگر ارزان و قوانین آسانگیر در حفاظت از محیط زیست، پکن توانسته است تا تقاضای جهانی عناصر کمیاب را در قیمتی رقابتی برآورده کند؛ بهطوریکه در سال ۲۰۱۰ چین در صدر تولید جهانی عناصر کمیاب قرار گرفت. پیشرفت و کارآمدی صنعت پالایش سبب شد تا چین به قطب اصلی جهانی در استخراج فلزات تبدیل شود؛ این موضوع همچنین شامل فلزاتی می شد که در دیگر نقاط دنیا به وسیله شرکتهای غیر چینی استخراج میشد. پیشتازی و سرآمدی چین از جمله عواملی بوده است که سبب دلسردی دیگر کشورها برای سرمایهگذاری در این بخش میشد؛ بهطوریکه بسیاری از کشورها ترجیح دادند به جای تولید عناصر کمیاب، آنها را از چین وارد کنند.
بههر حال، انحصار به پکن اجازه داد تا از بازرگانی عناصر کمیاب بهعنوان سلاح ژئوپلیتیک استفاده کند. برای مثال چین در سال ۲۰۱۰ از صادرات عناصر کمیاب به ژاپن بهعنوان اقدامی تلافیجویانه جلوگیری به عمل آورد. اختلاف میان چین و ژاپن متعاقب دستگیری ناخدای کشتی چینی توسط ژاپن در جزایر مورد اختلاف دو کشور رخ داد. در کوتاهمدت تولیدات ژاپن بهدلیل توقف واردات عناصر کمیاب از چین تحت تاثیر قرار گرفت؛ در نتیجه ژاپن مجبور به کاستن از اتکای خود به واردات عناصر کمیاب از چین شد؛ بهطوریکه رقم واردات از چین از ۹۱درصد به ۵۸درصد در سالهای پس از بحران یادشده کاهش یافت. ۸۰درصد نیاز آمریکا به عناصر کمیاب متکی به واردات از چین بوده است. اخیرا آمریکا تصمیم به کاستن از وابستگی خود به چین در واردات عناصر کمیاب گرفته است. عناصر کمیاب برای اقتصاد و پیشرفت فناوری آمریکا همچنین صنایع دفاعی آمریکا اهمیت حیاتی دارد. صنایع دفاعی آمریکا برای ساختن لیزر، پهپاد، موشکهای هدایتشونده، سیستمهای کنترلکننده، تجهیزات ارتباطی، موتورهای جت و سیستمهای موشکی بهشدت وابسته به عناصر کمیاب است؛ به همین دلیل بخشهای دفاعی و انرژی آمریکا اقدام به تامین مالی برای بازیافت و برنامههای استخراج محلی عناصر کمیاب با هدف تقویت توان ملی برای فراهم کردن این مواد و کاستن از وابستگی به واردات عناصر کمیاب از چین کردهاند. قبلا وابستگی بازار جهانی عناصر کمیاب به چین سبب آسیبپذیری این بازار در مقابل سیاستهای خاص چین میشد؛ بهعنوان مثال در سال ۲۰۱۰ بهدلیل سیاستهای انقباضی پکن در حوزه عناصر کمیاب که منجر به کاهش صادرات این کالا از چین شد.
قیمت جهانی عناصر کمیاب از ۹۴۶ دلار برای هر تن در سال ۲۰۰۹ به رقم ۶۶۹۶ دلار در هر تن در سال ۲۰۱۱ رسید. چین به لطف بهرهبرداری از عناصر کمیاب توانست در سال ۲۰۱۵ هدفگذاری دستیابی به خوداتکایی و برتری فناوری تا سال ۲۰۲۵ را تعیین کند؛ هدفگذاری که تاکنون بسیاری از اهداف آن برآورده شده است.
این روزها روسیه هم سعی میکند خودش را وارد حوزه عناصر کمیاب کند. روسیه با وجود اینکه چهارمین کشور دارنده میادین معدنی عناصر کمیاب در دنیا است، ولی تنها تولیدکننده ۳/ ۱ از کل تولیدات جهانی در این زمینه است. روسها اخیرا با انجام سرمایهگذاری بیشتر در این حوزه، هدفگذاری تولید ۱۰درصد از عناصر کمیاب تا قبل از ۲۰۳۰ را تعیین کردهاند تا به این ترتیب تبدیل به دومین تولیدکننده عناصر کمیاب در دنیا شوند. فعالیتهای استرالیا هم در این زمینه مهم است. استرالیا طی ۳ سال گذشته تولید عناصر کمیاب خود را دو برابر کرده است.
با وجود اینکه ممکن است چین نتواند به اهداف بلندپروازانه خود در تولید داخلی عناصر کمیاب دست یابد، ولی پکن تلاش میکند برای تحقق اهداف خود برخی تسهیلات راهبردی در خارج از مرزهای خود را فراهم کند. فرضا آفریقا جایی است که چین قبلا توانسته است کنترلهای گستردهای را در آنجا اعمال کند. چین طی سالها اقدام به انعقاد قراردهای زیادی با کشورهای آفریقایی کرده است تا به این ترتیب برای بهرهبرداری پیوسته از معادن و تولید عناصر کمیاب (از طریق صنایع هایتک) خیالش راحت شود. مثلا شرکتهای چینی قبلا در کشورهای موزامبیک، ماداگاسکار، گینه، جمهوری دموکراتیک کنگو و مالاوی کار کردهاند؛ کشورهایی که با استخراج مواد اولیه از آنجا و پالایش این مواد اولیه با استفاده از امکانات و تسهیلات محلی اقدام به تولید عناصر کمیاب میکنند. چین تنها بازیگر در حوزه مواد معدنی در آقریقا نیست که به این منطقه هجوم آورده است، با افزایش اهمیت عناصر کمیاب در بازار جهانی، روسیه و آمریکا هم در این هجوم به آفریقا در همان راه رقابت جدید ژئوپلیتیک قرار گرفتهاند. روسیه درصدد افزایش نقش خود در بخش معادن آفریقا برآمده است. فرضا شرکتهای روسی در ماداگاسکار و زیمبابوه یعنی جایی که محل ذخایر عنصر پلاتینیوم است و جایی که حدس زده می شود منبع عظیم ذخایر لانتانوم و سریوم باشد حاضر شدهاند. همزمان آمریکا شروع به نزدیک شدن به قاره آفریقا کرده است تا به این ترتیب از دستیابی به منابع بادوام عناصر کمیاب مطمئن شود. آمریکا مذاکرات خود را با بوروندی و مالاوی بهمنظور دستیابی به حق استخراج عناصر کمیاب و برتری یافتن در این بازار شروع کرده است.
دیگر کشورها و سازمانها هم حرکت خود را به سمت آفریقا برای کسب اطمینان بابت دستیابی به منابع معدنی را شروع کردهاند. اتحادیه اروپا که ۹۸درصد واردات خود در حوزه عناصر کمیاب را از چین انجام میدهد طرح خود را برای کاهش وابستگی در این حوزه به چین منتشر کرده است. کمیسیون اروپایی در این زمینه تمایل خود را برای انعقاد شراکت راهبردی با کشورهای آفریقایی بهمنظور تامین مواد معدنی اتحادیه اعلام کرده است.
چین هنوز برتری و مزیت خود را در حوزه عناصر کمیاب حفظ کرده است. در میانمدت بعید است جایگاه چین در بازار عناصر کمیاب تنزل یابد. چین عناصر کمیاب را نه تنها در حوزه امنیت ملی خود تعریف کرده است، بلکه هر نوع عنصر معدنی دیگری را که در اقتصاد آینده جهانی موثر باشد نیز در این حوزه گنجانده است.
منبع: Ce.s.i/ Italy