به دلیل موقعیت ژئو استراتژیک ایران پروژههایی همچون ابتکار کمربند، جاده که بیش از 65 کشور را از طریق خشکی و دریا به سرعت و با سهولت به یکدیگر متصل میکند. ایران همانطور که در گذشته در کانون جاده ابریشم بوده باز هم میتواند از طریق این طرح نقش خود را بهخوبی ایفا کند.
غلامعلی خوشرو، سفیر سابق و نماینده دائم ایران در سازمان ملل در رابطه با سند همکاری ایران و چین معتقد است که اقتصاد ایران و چین میتوانند مکمل یکدیگر باشند. او در رابطه با منتشرنشدن متن کامل این سند، میگوید: متن سند بنا به رسم معمول و نیز خواست طرف چینی منتشر نشده ولی مفاد اصلی این همکاری آشکار است. گفتوگوی خبرنگار همشهری با خوشرو را میخوانید:
- اهميت سند همكاري ايران و چين و دلایل هر دو طرف در مقطع كنوني چيست؟
این سند، برنامه جامع همکاری بلند مدت بین چین و ایران است و چشمانداز آینده را ترسیم میکند، به همین دلیل سند دارای اهمیت راهبردی است. اقتصاد ایران و چین به گونهای است که میتواند مکمل یکدیگر باشند. مثلا چین به دسترسی با ثبات به انرژی و نفت نیاز مبرم دارد و ما یکی از تولیدکنندگان اصلی نفت و گاز و پتروشیمی هستیم. پس این نکته مهمی است که ما اگر بازار باثباتی داشته باشیم میتوانیم پروژههای توسعهای خود را با برنامهریزی مطمئنتری دنبال کنیم.
موضوع بعدی سند همکاری در زمینههای فناوری، علمی، هوش مصنوعی، سایبری و دانش بنیان هاست. اینها همه زمینههای نوینی است که با همکاری چین میتوانیم توسعه همه جانبه کشور را سرعت بخشیم. به همین دلیل من این سند را، سند همکاری بلند مدت برای توسعه راهبردی ایران میدانم. اگر در آغاز 1400، توسعه همه جانبه کشور اولویت ایران است، سند همکاری ایران و چین چشمانداز مثبتی برای آینده است.
- اهمیت این همکاری جامع در حوزه انرژی را چگونه ارزیابی میکنید؟
همکاری در پروژههای بالادستی و پاییندستی صنایع نفت ایران بسیار مهم است و شرکت های چینی میتوانند در پروژههای انرژی مثل توسعه میادین نفت و گاز، اکتشاف، احیا چاههای نفت که بسیار هزینهبر هستند، با طرفهای ایران مشارکت کنند.
چین بزرگترین ذخایر ارزی جهان را داراست به نحوی که آمریکا بیش از یک تریلیون دلار مقروض به چین است. پس چین میتواند سرمایهگذاری مناسبی در پروژههای نفت و گاز داشته باشد تا این صنایع شکوفا شود و ما هم میتوانیم از طریق قراردادهای بلند مدت پس از به بهرهبرداری رسیدن پروژه، بدهیهای خود را به چین بازپرداخت نماییم. به این ترتیب برای احیا و زنده کردن میادین نفتی خود میتوان از سرمایهگذاری چین استفاده کرد. باید از این فرصت همکاری در جهت توسعه و ارتقای زیرساختها و فناوریها بهره برده و از خام فروشی و وابستگی و مصرفگرایی دوری کنیم.
- آیا ایران از پروژه کمربند- جاده بهرهمند خواهد شد؟
ابتكار «یك کمربند، یك راه» در سال 2013، برای بهرهبرداری همگانی و همکاریهای سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا مطرح شد و مهمترین هدف آن توسعه همکاریها در زمینه تسهیل تجارت، همکاریهای مالی و تبادلات مردمی است.
«یك کمربند، یك راه» فقط به حوزه جاده و زیرساختهای حملونقل محدود نمیشود، بلكه دربرگیرنده پروژههای سخت افزاری و نرم افزاری مانند راهها، بندرگاهها، بنادر خشک، فرودگاهها، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، ارتباطات و فناوری، گردشگری و حتی تبادلات پولی و مالی و ارتباطات است.
چین از لحاظ توسعه زیرساختها پیشرفت چشمگیری داشته که آنرا به جایگاه نخست دنیا تبدیل کرده است. با توجه به موقعیت جغرافیایی کشورمان، اگر راههای ارتباطی خود را تقویت کنیم میتوانیم واسطه میان شرق و غرب باشیم. اگر ما در این مسیر قرار بگیریم و با توجه به اینکه تهران و پکن در خط و مدار جغرافیایی یکسان قرار دارند، میتوانیم بهره زیادی ببریم. به دلیل موقعیت ژئو استراتژیک ایران پروژههایی همچون ابتکار کمربند، جاده که بیش از 65 کشور را از طریق خشکی و دریا به سرعت و با سهولت به یکدیگر متصل میکند. میتواند دسترسی ایران به جهان را ارتقا بخشد. ایران همانطور که در گذشته در کانون جاده ابریشم بوده باز هم میتواند از طریق این طرح نقش خود را بهخوبی ایفا کند.
- آیا این سند همکاری در شرایط تحریمی هم محقق خواهد شد؟
چین یکچهارم جمعیت جهان را داراست و اقتصاد دوم جهان است و تا چند سال آینده میتواند جایگاه نخست اقتصاد را از آن خود کند. عضو دائم شورای امنیت و طرف تجاری نخست 150 کشور در جهان است. در نتیجه با همکاری بلند مدت با چنین کشوری میتوانیم تحریمها را بهتر مدیریت کنیم. تحریمهای آمریکا یک جانبه است که علیه شرکت ها و اشخاص طرف همکاری با ایران در جهان وضع شده است. ما باید با همکاریهای بینالمللی تلاش کنیم تا تحریمها کم اثر شود. این تحریمها ظالمانه و دشمن توسعه، اقتصاد و سلامت مردم است و ایران باید روابط خود را نه فقط با چین که با سایر کشورها نیز بهبود بخشیده و گسترش دهد تا تحریمها را مدیریت کند و البته امیدوارم تحریمها هم به وسیله اقدامات خوبی که در عرصه دیپلماسی در دست اجراست به زودی مرتفع شود.
- آیا میتوان به چین برای مقابله با آمریکا اعتماد کرد؟
در روابط بینالملل، هر کشوری منافع خود را دنبال میکند. ما نباید به این سند همکاری صرفا نگاه ابزاری داشته باشیم، بلکه باید بدانیم هرچه روابط خود با دیگران را تقویت کنیم، بهتر میتوانیم در مقابل فشارهای یک جانبه ایستادگی کنیم. آمریکا با خروج یک جانبه از برجام نه فقط تعهد خود نسبت به ایران را نادیده گرفت، که عملاً تعهد خود نسبت به همه کشورهای مشارکتکننده در برجام را پایمال کرد و آنها را مورد تحریمهای فرامرزی قرار داد. تاکنون بیش از یکصد شرکت چینی با همین بهانه تحریم شده اند، بنابراین جامعه جهانی و به خصوص کشورهای دوست نظیر چین و روسیه وظیفه بزرگی در حفظ مقررات بینالمللی و مقابله با یک جانبه گرایی دارند.
- اصولا این اولین باری است که چین با کشوری چنین توافق بلندمدتی میبندد يا نمونههای ديگري هم دارد؟
از آنجا که چین، توسعه خود را بر اساس برنامههای بلندمدت دنبال میکند، همواره در پی ترسیم برنامه همکاریهای بلندمدت با کشورهای مختلف بوده است. برای نمونه با کشورهایی نظیر امارات، عربستان، مصر و آفریقای جنوبی برنامههای بلندمدت همکاری داشته است. اینکه گفته میشود چرا محتوای سند آشکار نشده است. سخن درستی نیست. محتوای سند همان گزاره برگی است که وزارت خارجه منتشر کرد. متن سند بنا به رسم معمول و نیز خواست طرف چینی منتشر نشده است ولی مفاد اصلی این همکاری آشکار است.
- آمريكا و رژيم صهيونيستي صراحتا از سند همكاري ايران و چين اظهار نگراني كرده اند به نظر شما اين موضعگیری علني از چه ناشي ميشود؟
آمریکا با وضع تحریمهای یک جانبه علیه ایران و سیاست فشار حداکثری در پی تسلیم نظام یا تغییر رژیم بود و طبیعتا از اینکه میبیند ایران با یک ابرقدرت اقتصادی وارد همکاریهای بلندمدت توسعهای میشود، سیاست های خود را برای انزوا و تسلیم ایران شکستخورده مییابد. بنابراین از آنها نباید انتظاری جز مخالفت با این همکاریهای جامع داشت. طنز تلخ تاریخ این بود که پمپئو دشمن فرومایه ایران، این همکاری را به ترکمانچای 2 تعبیر کرد. درحالیکه او در واقع مرثیهخوان شکست سیاست های ظالمانه آمریکا علیه ایران بود.
- آيا ميتوان سند همكاري ايران و چين را نمونهای از اقدام ديپلماتيك تحت اجماع سياسي داخلي دانست؟
از آنجا که این سند همکاریهای جامع و بلندمدت ایران با چین را ترسیم میکند بنابراین باید به صورت ملی به آن نگریسته شود. حوزه روابط راهبردی خارجی را باید از رقابتهای جناحی داخلی تفکیک کرد. اگر تکثر و رقابت در داخل میتواند به بهبود شرایط سیاسی و اجتماعی کمک کند، ولی در عرصه سیاست خارجی، وحدت رویه و منافع ملی و مصالح نظام باید توسط همه نهادها و جناحها رعایت شود.