چین تا حد زیادی از ائتلافهای رسمی خودداری کرده است، اما در طول سالها، پکن به طور فزایندهای روابط نزدیک با روسیه را ترجیح داده است. در 4 فوریه 2022، درست چند هفته قبل از حمله روسیه به اوکراین، شی جین پینگ، رئیس جمهور چین و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در پکن ملاقات کردند و بیانیه مشترک تاریخی صادر کردند و تأکید کردند که روابط دوجانبه “هیچ محدودیتی ندارد” و “هیچ “زمینه ممنوعهای برای همکاری” بین آنها وجود ندارد.
چرا چین در چنین لحظه مهمی به این رابطه متعهد شد؟ چرا پکن با امتناع از انتقاد از حمله روسیه به اوکراین، روابط را دو چندان کرد؟ در این مطلب نشان داده میشود که چگونه این رابطه تا زمان تهاجم روسیه به اوکراین بسیار نزدیک بود. این تجزیه و تحلیل بر پنج راه کلیدی که چین از طریق آنها از این رابطه سود میبرد، متمرکز است که هر یک به تفصیل مورد بررسی قرار میگیرند:
- روسیه از منافع اصلی چین حمایت میکند؛
- ولادیمیر پوتین شخصا از شی جین پینگ و ابتکارات کلیدی او حمایت میکند؛
- روسیه به افزایش نفوذ چین در جهان کمک میکند؛
- روسیه قدرت نظامی چین را از طریق فروش تسلیحات و مانورهای نظامی مشترک افزایش میدهد؛ و
- روسیه به چین در تامین نیازهای مهم اقتصادی و انرژی کمک میکند.
حمایت از منافع اصلی چین
روابط چین و روسیه، قبل از هر چیز، بر اساس احترام متقابل و تطبیق با منافع اصلی هر یک از طرفین بنا شده است. برای چین، این به معنای پذیرش نظام سیاسی اقتدارگرایانه چین، حمایت (یا عدم مخالفت) با حاکمیت و ادعاهای ارضی چین، و کمک به چین در حفظ ثبات در پیرامون خود است. بدون این پیششرطها، رابطه بین این دو کشور به این سطح از نزدیکی که در حال حاضر هست نمیرسید.
در حالی که نظامهای سیاسی چین و روسیه به طور معناداری با هم تفاوت دارند، اما گرایشهای مشابهی نسبت به اقتدارگرایی دارند. پذیرش و حمایت مسکو از نظام سیاسی چین و تلاشهایش برای مشروعیت بخشیدن به دیدگاههای بدیل و غیرغربی از دموکراسی و حقوق بشر، این امکان را برای روسیه فراهم کرد که روابط خود را با چین عمیقتر کند، زیرا کشورهای غربی از پکن در مورد مسائل حقوق بشر انتقاد میکردند.
همچنین حمایت روسیه یا پذیرش ادعاهای مربوط به حاکمیت چین جزء منافع اصلی پکن به حساب میآید. در طول بحران تنگه تایوان در سالهای 1995-1996، مسکو تایوان و ایالات متحده را به دلیل تشدید تنشها مقصر دانست و از انتقاد چین به دلیل انجام تمرینهای نظامی و پرتاب موشک در نزدیکی تایوان خودداری کرد. در سال 2001، در معاهده حسن همجواری و همکاری دوستانه پکن و مسکو، روسیه اصل چین واحد را تایید کرد و اعلام کرد که “با هر شکلی از استقلال تایوان مخالف است.” روسیه به حمایت از موضع پکن در مورد تایوان از جمله در بیانیه مشترک 4 فوریه 2022 ادامه داده است.
فراتر از تایوان، مسکو از سیاستهای سختگیرانه پکن در قبال هنگ کنگ، تبت و سین کیانگ حمایت کرده است و حتی به نظر میرسد که نشان دهنده حمایت از ادعاهای چین در مورد جزایر مورد مناقشه سنکاکو/دیائویو است که ژاپن نیز مدعی آن است – به ویژه از طریق مانور مشترک چین و روسیه با به پرواز درآوردن بمب افکن و گشتزنی در نزدیکی جزایر در سال 2019. روسیه به طور رسمی در مورد ادعاهای مورد مناقشه چین در دریای چین جنوبی بیطرف مانده است، اما با انتقاد از “قدرتهای غیرمنطقهای” (یعنی ایالات متحده) به دلیل دخالت در منطقه، به طور ضمنی از چین حمایت کرده است. و روسیه حتی در سال 2016 پس از اینکه یک دادگاه بینالمللی در کنار فیلیپین قرار گرفت و علیه ادعاهای چین در دریای چین جنوبی حکم داد، در یک رزمایش دریایی در دریای چین جنوبی به چین پیوست.
چین متقابلاً با حمایت یا عدم مخالفت با فعالیتها و ادعاهای روسیه واکنش نشان داده است. پکن تا حد زیادی از انتقاد از فعالیتهای نظامی روسیه در چچن، گرجستان، سوریه و اوکراین اجتناب کرده است و به طور ضمنی از ادعاهای روسیه در مورد جزایر کوریل که ژاپن با آن مخالفت میکند جانبداری کرده است.
روسیه از طریق همکاری با چین برای شکل دادن به پویاییهای امنیتی مطلوب در امتداد محیط مشترک پیرامونی، از منافع اصلی پکن حمایت کرده است. دو کشور در دهههای 1990 و 2000 برای حل و فصل اختلافات مرزی چند دههای خود همکاری کردند، که باعث از بین رفتن یک عامل تحریککننده دیرینه در روابط دوجانبه شد و زمینه را فراهم کرد تا دو همسایه هستهای یکدیگر را بهعنوان شرکای استراتژیک به جای رقیب ببینند. این اقدام همچنین توجه سیاسی و منابع نظامی پکن را برای تمرکز بر سایر نگرانیهای مبرم در امتداد محیط پیرامونی خود آزاد کرد.
روسیه یکی از اعضای اصلی سازمان همکاری شانگهای (SCO) است که مقر آن در چین است و شامل هشت کشور عضو (چین، هند، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه، پاکستان، تاجیکستان و ازبکستان) و همچنین چهار کشور ناظر است. سازمان همکاری شانگهای بستری را برای چین و روسیه فراهم کرده است تا منافع خود را هماهنگ کرده و رقابت را در آسیای مرکزی و مناطق پیرامونی مدیریت کنند. دو کشور همچنین از سازمان همکاری شانگهای به عنوان بستری برای همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم و مقابله با فعالیتهای جدایی طلبانه، از جمله از طریق مانورهای نظامی چندجانبه استفاده کردهاند.
چین و روسیه هر دو به دنبال امنیت و ثبات در آسیای مرکزی هستند و نسبت به آنچه که به نظر آنها «مداخله بالقوه غرب» است، محتاط هستند. مقامات چینی از همکاری با روسیه برای مبارزه با «انقلابهای رنگی» بالقوه در کشورهای همسایه حمایت کردهاند، زیرا پکن نگران است که بیثباتی به مناطق غربی آن یعنی سینکیانگ و تبت سرایت کند. از دیدگاه پکن، روسیه به لطف روابط نزدیک خود با کشورهای شوروی سابق در منطقه، نقش مهمی در شکلدهی پویاییهای امنیتی منطقهای ایفا میکند. روسیه توانایی خود را برای شکل دادن به منطقه در ژانویه 2022 نشان داد، زمانی که نیروهای خود را به قزاقستان اعزام کرد تا اعتراضات خشونت آمیزی را که به دلیل قیمت بالای انرژی به راه افتاده بود، سرکوب کند. چین و روسیه نیز هر دو منافع مشترکی را در همکاری با طالبان در افغانستان برای کاهش خطر فعالیتهای تروریستی در آنجا و در سراسر منطقه میبینند.
در سایر نقاط منطقه، پکن همکاری با مسکو را در مدیریت موضوع هستهای کره شمالی دنبال کرده است. هر دو کشور از درخواستهای ایالات متحده و شرکای آن برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه کره شمالی عقب نشینی کردهاند و لغو برخی تحریمها را توصیه کردهاند. در عین حال، پکن از تمایل پیونگ یانگ برای مانور بین دو همسایه بزرگ خود آگاه است، زیرا در برخی مواقع سعی کرده است پکن را در مقابل مسکو قرار دهد. چین برای حفظ هرگونه سیاست اصلی در قبال کره شمالی، به حمایت روسیه یا حداقل اطمینان از اینکه مسکو نقشی مخرب بازی نمیکند، نیاز دارد.
حمایت از اولویتهای شی جین پینگ
روسیه از نظر تمایل به پذیرش یا حمایت از منافع اصلی چین منحصر به فرد نیست. بسیاری از کشورها مایل به انجام این کار هستند. یک عامل کلیدی که روسیه را متمایز می کند، حمایت سیاسی در سطح بالا از پکن است که از روابط شخصی نزدیک شی جین پینگ و ولادیمیر پوتین نشات میگیرد. روابط شخصی آنها به ایجاد همگرایی استراتژیک در سطح بالا و غلبه بر هرگونه بیاعتمادی یا اختلاف در سطوح پایین کمک میکند.
شی بارها از پوتین ستایش کرده و او را «بهترین دوست و همکار» و «رفیق صمیمی» خود خوانده است. این در دستور کار دیپلماتیک شی منعکس شده است. تا مارس 2023، شی 41 بار با پوتین ملاقات کرده است – بیش از دو برابر بیشتر از دیدارهای او با رهبر هر کشور دیگری. شی همچنین از سال 2013 9 بار به روسیه سفر کرده است که بیش از دو برابر تعداد سفرهای او به هر کشور دیگری است.
روابط شخصی بین دو رهبر، کشورهایشان را در چندین زمینه کلیدی نزدیکتر کرده است. در دوران پوتین، روسیه عملاً از مهمترین اولویتهای شی جین پینگ در صحنه جهانی حمایت کرده است. روسیه حداقل به صورت لفاظی از ابتکار کمربند و جاده (BRI)، سیاست خارجی اصلی شی جین پینگ که به دنبال گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی جهانی چین از طریق افزایش ارتباطات اقتصادی و فیزیکی است حمایت کرده است. رهبران روسیه و چین بارها درخواستهای مشترک برای پیوند ابتکار کمربند و جاده با همتای روسی خود، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، ابراز کردهاند. با این حال، پیشرفت در همگام سازی این دو ابتکار کم رنگ بوده است.
روسیه به بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیایی تحت حمایت چین ملحق شد، بانکی چندجانبه که مقر آن در چین است و جایگزینی برای بانک جهانی و بانک توسعه آسیایی فراهم میکند. روسیه همچنین از ابتکار توسعه جهانی چین، که شی در بحبوحه همهگیری کووید-19 برای تمرکز بر موضوعاتی مانند کاهش فقر، امنیت غذایی، واکنش به کووید-19 و سایر زمینهها پیشنهاد کرد، حمایت کرده است. علاوه بر این، شی جین پینگ به احتمال زیاد سفر پوتین به چین برای شرکت در المپیک زمستانی 2022 پکن را یک ژست حسن نیت میدانست، به ویژه با توجه به اینکه اکثر رهبران غربی به دلیل نگرانی از نقض حقوق بشر در سین کیانگ تصمیم به شرکت نکردن یا تحریم دیپلماتیک این بازیها گرفتند.
تقویت دسترسی جهانی چین
سومین نیروی مهمی که روابط را نزدیکتر میکند، تمایل مشترک پکن و مسکو برای گسترش نفوذ خود در صحنه جهانی به ضرر ایالات متحده و متحدان دموکراتیک آن است. در حالی که قدرت روسیه در مناطق حیاتی رو به افول است، بسیاری در چین معتقدند مسکو میتواند در مواقع حساس حضور خود را تقویت کند. پکن مزایای قابل توجهی را در قابلیت و تمایل روسیه برای استفاده از قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی و گفتمانی خود به شیوههایی که با منافع چین همسو باشد، میبیند.
چین و روسیه هر دو نسبت به نظم بین المللی تحت سلطه ایالات متحده که به اعتقاد آنها منافعشان را تضعیف میکند، محتاط هستند. این دو، ارزیابیهای همگرایانهای از تهدید را دارند مبنی بر اینکه واشنگتن، با حمایت متحدانش، به دنبال محاصره و انزوای نظامی آنهاست، در حالی که سیستمهای سیاسی آنها را تضعیف و «انقلابهای رنگی» را ترویج میکند. آنها تحریمهای اقتصادی غرب، جداسازی فناوری و دیگر تلاشها را بهعنوان تضعیف توسعه خود میدانند.
دو کشور در بیانیههای مشترک خود بارها از آمریکا و شرکای آن انتقاد کردهاند. بیانیه مشترک آنها در 4 فوریه 2022 – که نزدیکی آنها را در آستانه حمله روسیه به اوکراین برجسته کرد – 9 بار از ایالات متحده انتقاد کرد، از جمله شکایات در مورد استراتژی ایالات متحده در حوزه هند و اقیانوس آرام، مشارکت امنیتی سه جانبه AUKUS، و تحولات ایالات متحده مرتبط با استقرار موشک، دفاع موشکی و سلاحهای بیولوژیکی و شیمیایی.
جهت مبارزه با نفوذ غرب، پکن از توانایی روسیه برای شکل دادن به تحولات بینالمللی و اعمال اهرم قدرت خود بر کشورها – به ویژه در کشورهای در حال توسعه – سود میبرد.
در جبهه سیاسی، روسیه در سازمانهای بینالمللی مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد (UNSC) موقعیتهای مهمی دارد، جایی که (مانند چین) به عنوان یک عضو دائمی از حق وتو برخوردار است. چین و روسیه از طریق شورای امنیت سازمان ملل به دنبال هدایت تحولات بینالمللی به نفع خود بودهاند. چین و روسیه مشترکاً استفاده ناتو از زور در یوگسلاوی و حمله آمریکا به عراق را محکوم کردند. در سال 2020، چین و روسیه کمپین موفقیت آمیزی را در شورای امنیت سازمان ملل برای متوقف کردن تلاشهای تحت رهبری ایالات متحده برای اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل علیه ایران در پی خروج دولت ترامپ از توافق هستهای ایران رهبری کردند.
13 وتوی اخیر چین در شورای امنیت سازمان ملل همگی با وتوهای روسیه همسو هستند. ده مورد از این موارد مربوط به مخالفت با تلاشهای ایالات متحده و متحدانش برای رسیدگی به درگیری و بحران انسانی در سوریه بوده است. چین همچنین از رای دادن به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل که در تضاد با منافع روسیه است، خودداری کرده است، از جمله قطعنامه سال 2014 که همهپرسی را که منجر به استقلال کریمه شد و قطعنامهای که روسیه را به دلیل حمله به اوکراین در سال 2022 محکوم میکند، نامعتبر اعلام کرد.
پکن و مسکو به طور خاص به دنبال همکاری در سازمانهای بینالمللی برای تضعیف هنجارهای غربی در مورد دموکراسی و حقوق بشر بودهاند. از اواخر دهه 1990، چین و روسیه ائتلافی از کشورهای عمدتاً مستبد را شکل دادهاند که در سازمان ملل متحد برای تضعیف رژیم بینالمللی حقوق بشر و تعریف مجدد حقوق بشر با یکدیگر همکاری میکنند. دو کشور به طور مشترک بیش از 40 بیانیه را در شورای حقوق بشر سازمان ملل امضا کردهاند تا دیدگاههای بدیل در مورد حقوق بشر را تایید کنند.
فراتر از سازمان ملل، چین و روسیه در دیگر عرصههای مهم چندجانبه برای خنثی کردن نفوذ غرب با یکدیگر همکاری کردهاند. در سال 2009، روسیه از صندوق بینالمللی پول (IMF) حمایت کرد تا به عنوان بخشی از اصلاحات فراگیر در این صندوق، روبل و یوان را به سبد ارزی خود اضافه کنند. دو کشور همچنین از منافع مشترک خود در اجلاس سران بریکس – نشستهای سالانه اقتصادهای در حال توسعه جهان (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) – دفاع کردهاند و همچنان خواستار همکاری بیشتر در چارچوب بریکس هستند.
در جبهه اقتصادی، روسیه از طریق تامین منابع انرژی، اهرم قابل توجهی بر چندین کشور دارد. در سال 2020، 10 کشور اروپایی و آسیای مرکزی بیش از 60 درصد نفت خام وارداتی خود را از روسیه خریداری کردند و استونی، قرقیزستان، اسلواکی و قزاقستان تقریباً تمام نفت خام وارداتی خود را از روسیه خریداری کردند. این کشورها در کنار برخی دیگر از کشورها نیز به شدت به واردات نفت، گاز و زغال سنگ پالایش شده روسیه وابسته هستند.
روسیه سابقه استفاده از اهمیتش در بازارهای انرژی را به نفع خود دارد. در سال 2014، غول انرژی روسیه، گازپروم، تحویل گاز به اسلواکی، اتریش، لهستان و رومانی را به منظور مختل کردن انتقال نفت به اوکراین قطع کرد. اتحادیه اروپا برای یافتن منابع جایگزین انرژی تلاش کرد، اما مجبور شد برای این کار هزینه بیشتری بپردازد. بسیاری از همین تحولات در اروپا و در بحبوحه تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 به وقوع پیوست و خط لوله نورد استریم روسیه منبع اصلی اختلاف بود. برای پکن، توانایی روسیه برای استفاده از چنین نفوذی، دارایی مهمی برای محدود کردن و مقابله با کشورها در موضوعات کلیدی است.
مسکو همچنین از طریق قدرت نظامی خود، به ویژه فروش تسلیحات، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه نفوذ زیادی دارد. نفوذ روسیه بر ویتنام و هند برای پکن که با هر دو روابط پر تنشی دارد حائز اهمیت است. از سال 2010، ویتنام حدود 80 درصد از واردات تسلیحات خود را از روسیه دریافت کرده است. هند نیز در آن دوره 62 درصد از واردات تسلیحات خود را به روسیه سفارش داد و امروز نزدیک به 70 درصد تجهیزات نظامی هند ساخت روسیه است. مسکو ممکن است بتواند از اهرم فشار خود بر این دو کشور استفاده کند تا آنها را از همسویی بیشتر با غرب (و علیه منافع روسیه و چین) منصرف کند.
نفوذ بینالمللی روسیه در قلمرو نظامی فقط از فروش تسلیحات ناشی نمیشود. مسکو از طریق استقرار نظامی بر کشورهای در حال توسعه تسلط دارد. در چند دهه گذشته، روسیه جای پای نظامی قابل توجهی در سراسر جهان از جمله در قفقاز و سوریه، و در مناطق دورتر در جمهوری آفریقای مرکزی، مصر، لیبی، سودان و حتی ونزوئلا به دست آورده است. اخیراً، روسیه به دنبال گسترش نفوذ خود در کشور آفریقایی مالی از طریق استقرار پیمانکاران نظامی خصوصی روسی بوده است.
در نهایت، چین مزایایی را در توانایی و تمایل روسیه برای شکل دادن به گفتمان جهانی از طریق اطلاعات نادرست و تبلیغاتی که با پیامهای ضدغربی خود چین همسو میشود، میبیند. دولت روسیه مدتهاست که از ابزارهای آنلاین برای انتشار روایتهای روسی و ضدغرب استفاده میکند. برای مثال، سازمانی که توسط دولت حمایت مالی میشود، راشا تودی، مرتباً اطلاعات نادرست ضدغربی و تفرقهانگیز را به نزدیک به 7.5 میلیون دنبالکننده فیسبوک و 3 میلیون دنبالکننده توییتر در سراسر جهان منتشر میکند.
در بحبوحه همهگیری کووید-19، روسیه و چین از پلتفرمهای آنلاین مرتبط با دولت خود برای شکلدهی گفتمان جهانی و انتشار اطلاعات نادرست استفاده کردهاند. روسیه به شدت بر تضعیف اعتماد به واکسنهای غربی و تشدید اختلافات داخلی در کشورهای غربی بر سر مسائلی مانند الزام تزریق واکسن تمرکز کرده است. در اوایل همهگیری، چین دیپلماتها و رسانههای مرتبط با دولت خود را برای پخش تبلیغات در دفاع از واکنش چین به همهگیری به کار گرفت، اما با گذشت زمان بیشتر بر انتقاد از مدیریت غرب در مورد کووید-19 تمرکز کرد. مطالعات نشان میدهد که دو کشور در انتشار اطلاعات نادرست با یکدیگر همکاری کرده و از تلاشهای مشترک برای تضعیف وجهه ایالات متحده و متحدانش سود بردهاند.
پیشبرد قدرت نظامی چین
همکاری نظامی در طول این سالها یک عنصر حیاتی در روابط چین و روسیه بوده است. دو طرف سطح بالایی از همکاری در زمینه فناوری نظامی – به ویژه از طریق فروش تسلیحات – و همچنین همکاری نظامی از طریق تمرینهای مشترک را نشان دادهاند.
پس از عادیسازی روابط بین پکن و مسکو در سال 1989، فروش تسلیحات شوروی و روسیه به چین برای تلاش چین به منظور مدرنسازی و تجهیز ارتش آزادیبخش خلق (PLA) حیاتی بود، زیرا کشورهای غربی ارائه تسلیحات خود را به چین محدود کردند. در دهه 1990، چین میلیاردها دلار برای سفارش دهها هواپیمای سوخو27 و سو-30 روسی و تضمین مجوز تولید صدها هواپیمای دیگر در چین هزینه کرد. در طول دهههای 1990 و 2000، چین سیستمهای مهم دیگری از روسیه را سفارش داد، از جمله دوازده زیردریایی دیزلی، چهار ناوشکن کلاس Sovremenny، و موشکهای ضد هوایی S300 PMU2، و همچنین تعداد زیادی هواپیمای دیگر. در مجموع، بین سالهای 1990 تا 2005، چین بیش از 83 درصد از واردات تسلیحات خود را از روسیه خریداری کرد.
سالهای بعد شاهد کاهش قابل توجهی در خرید تسلیحات چینی از روسیه و سایر کشورها بودیم. این تا حدی ناشی از نگرانی روسیه در مورد کپی برداری چینی و سرقت IP از فناوریهای نظامی روسیه و همچنین توانایی رو به رشد صنعت دفاعی چین برای تولید تجهیزات بیشتر به صورت بومی است. خرید تسلیحات چین از سال 2011 تا 2021 نسبت به دوره 2000-2010، 46 درصد کاهش یافت و خرید از روسیه به عنوان درصدی از کل واردات تسلیحات چین به حدود 67 درصد کاهش یافت.
در دوران شی جین پینگ و ولادیمیر پوتین، چین و روسیه تلاش کردند تا این روند کاهشی را متوقف کرده و فروش تسلیحات را به عنوان بخش مهمی از روابط احیا کنند. ذیل مجموعهای از معاملات در سال 2015، چین هواپیماهای جنگی Su-35 و سیستمهای دفاع هوایی S-400 به ارزش 5 میلیارد دلار خریداری کرد. در سال 2019، رئیس جمهور روسیه اعلام کرد روسیه به چین برای ایجاد یک سیستم هشدار حمله موشکی کمک میکند، که حاکی از ادامه همکاریهای فنی نظامی در سطح بالایی است.
علاوه بر فروش تسلیحات، چین و روسیه از طریق مانورهای نظامی مشترک به پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه همکاری دست یافتهاند. دو کشور اولین رزمایش مشترک دوجانبه خود را در سال 2005 انجام دادند. در این رزمایش که به “ماموریت صلح 2005” معروف است، 10000 سرباز چینی و روسیه در عملیات زمینی، دریایی و هوایی در ولادی وستوک روسیه و شبه جزیره شاندونگ در چین شرکت کردند. مانند بسیاری از مانورهای نظامی مشترک چین و روسیه که پس از آن انجام شد، این رزمایش عمدتاً با هدف عملیات ضد تروریسم توصیف شد. با این حال، گنجاندن تسلیحات نظامی عمده مانند بمبافکنهای استراتژیک توسط بسیاری به عنوان نشانهای از عرصه وسیعتر همکاری و همچنین هشداری برای ایالات متحده و تایوان در نظر گرفته شد.
در چند سال بعد، دو کشور به طور متوسط تقریباً یک تا دو تمرین مشترک در سال برگزار کردند. با این حال، از سال 2013، چین و روسیه به طور قابل توجهی تمرینات دوجانبه و چندجانبه خود را با یکدیگر افزایش دادند. تا اواسط سال 2022، آنها حداقل 78 رزمایش نظامی (و شبه نظامی) برگزار کردهاند.
این تمرینات نظامی نه تنها از نظر تعداد بلکه از نظر پیچیدگی نیز ارتقا یافته است. در اکتبر 2021، چین و روسیه مانورهای دریایی مشترک را در دریای ژاپن به پایان رساندند و بلافاصله پس از آن اولین گشت دریایی مشترکشان در غرب اقیانوس آرام انجام شد. گشت دریایی مشترک متشکل از 10 کشتی جنگی چینی و روسی و همچنین 6 هلیکوپتر بود و مانورهای مشترک و تمرینهای شلیک مستقیم را به نمایش گذاشت.
این تمرینهای مکرر فواید زیادی برای چین دارد. پیش از این، آنها فرصتی را برای PLA فراهم کردند تا از ارتش با تجربهتر و پیشرفتهتر روسیه بیاموزد. در رزمایشهای اخیر، کارشناسان دفاعی چین خاطرنشان کردهاند که PLA اکنون نقشی برابر یا بالاتر در برنامهریزی و عملیات ایفا میکند. این رزمایشها همچنین به عنوان ابزار مهمی برای نهادینه کردن روابط نظامی دوجانبه، ارتقای قابلیت همکاری و اعتمادسازی و ارسال سیگنالهای بازدارنده به طرفهای ثالث مانند ایالات متحده عمل میکند.
مکملهای اقتصادی و منابع معدنی
در نهایت، روابط چین با روسیه مزایای قابل توجهی در جبهه اقتصادی به همراه دارد. دو دهه گذشته شاهد رشد عظیم تجارت بین دو کشور بوده است. بین سالهای 2000 تا 2021، تجارت سالانه چین با روسیه بیش از 18 برابر شد و از 8 میلیارد دلار به بیش از 147 میلیارد دلار رسید.
در حالی که این تنها حدود 2 درصد از کل تجارت چین با جهان را نشان میدهد، محتوای روابط تجاری – نه اندازه – است که برای چین بسیار مهم است. محصولات عمده انرژی مانند نفت، زغال سنگ و گاز تقریباً دو سوم واردات چین از روسیه را تشکیل میدهند. نفت خام به تنهایی بیش از نیمی از واردات چین از روسیه را تشکیل میدهد. در سال 2021، چین حدود 40.5 میلیارد دلار نفت خام روسیه را وارد کرد که تقریباً 16 درصد از کل واردات نفت این کشور است و روسیه را به دومین تامین کننده بزرگ نفت پس از عربستان سعودی تبدیل کرد.
تجارت روسیه با چین نیز تأثیر نامتناسبی بر برخی از اقتصادهای محلی در چین دارد. تجارت با روسیه به ویژه در میان استانهای شمال شرقی هم مرز با روسیه مهم است. بر اساس دادههای گمرک چین، 24 درصد از صادرات استان هیلونگجیانگ چین در سال 2021 به روسیه و 78 درصد از واردات این استان از روسیه بوده است. جیلین و مغولستان داخلی – که هر دو با روسیه همسایه هستند – به همین ترتیب بیش از سایر استانها به تجارت روسیه وابسته هستند (البته به میزان کمتری از هیلونگجیانگ).
از دیدگاه پکن، روسیه نقش مهمی در ارتقای رشد اقتصادی در یک منطقه عقب مانده دارد. جیلین و هیلونگجیانگ هر دو بخشی از «کمربند زنگزدگی» شمال شرقی چین هستند، منطقهای از چین که برای غلبه بر تأثیرات صنعتیزدایی تلاش کرده است. چین با ایجاد مناطق آزاد تجاری آزمایشی در هیلونگجیانگ و امکان دسترسی صادراتی جیلین به بندر روسیه، به دنبال به حداکثر رساندن منافع تجارت روسیه در منطقه است. علاوه بر این، دو بندر زمینی در هونچون، شهری در جیلین، به عنوان بنادر رسمی واردات غذاهای دریایی از روسیه تایید شدند که به صادرات غذاهای دریایی روسیه اجازه میدهد مستقیماً به هانچون برسد و هزینهها را کاهش داده و کیفیت را بهبود بخشد.
منبع: csis