مجموعهی علیبابا و شخص «جک ما»، موسس این فروشگاه اینترنتی در میان علاقمندان به حوزهی تکنولوژی و فناوری اطلاعات حسابی طرفدار دارند.
دنیای علیبابا داستان یک معلم مدرسه و هفده نفر از دوستانش است که در کمال گمنامی برخاستند و بر موانع عظیم فائق آمدند تا در حوزه تجارت الکترونیک تیم پرقدرتی را بنا کنند که اکنون در حال دگرگونکردن تجارت جهانی است.
کتاب دنیای علیبابا ۱۴ بخش دارد. البته بهخاطر طولانی بودن کتاب فصلهای کتاب به چندین بخش تقسیم شده است.
بخش سیزدهم/ جهان علیبابا
علیبابا طی پانزده سال اول فعالیت خود بهرغم تأثیر عمیقی که بر چین گذاشت، در جهان غرب مورد توجه نبود؛ اما این وضعیت با عرضهی عمومی سهام گروه علیبابا به آن شکل وسیع تغییر کرد. غربیها سعی میکردند علیبابا را درک کنند و تحلیلگران و مفسران میکوشیدند، مقایسهای درست انجام دهند. آیا طرح تجاری علیبابا “آمازونِ چین” بود یا “ایبیِ چین” یا “پیپلِ چین” یا “گوگلِ چین” یا تمام موارد فوق؟
تمام این مقایسهها به درک وضعیت علیبابا کمک میکرد؛ اما تمام جزئیات را شامل نمیشد. دلیلش این است که طرح تجاری علیبابا بهرغم اینکه شامل برخی ویژگیهای همتایان غربی میشود؛ ولی منحصربهفرد و به بهترین معنای کلمه نوآورانه است.
علیبابا چیست؟ چطور میشود آن را فهمید؟ چطور رشد میکند؟ تأثیرات آن در آینده بر تجارت الکترونیک در دنیا چیست؟ به منظور درک علیبابا بهتر است نگاهی دقیق به هستهی تجارتهای علیبابا بیندازیم.
وضعیت امروز گروه علیبابا
گروه علیبابا امروزه محیط تجارت الکترونیک وسیعی است که خریداران را با فروشندگان مرتبط میکند و آنها را قادر میسازد تا خدمات و کالاهای بسیار متنوعی دریافت کنند.
گروه علیبابا امروزه محیط تجارت الکترونیک وسیعی است که خریداران را با فروشندگان مرتبط میکند و آنها را قادر میسازد تا خدمات و کالاهای بسیار متنوعی دریافت کنند. هم خردهفروشی دارد و هم عمدهفروشی و روی هم خدمات پشتیبانی علیبابا که از پرداخت آنلاین تا ترابری را شامل میشود، دائماً در حال کمکرسانی به زیرساخت اقتصاد نوین چین است. علیبابا تبدیل به اکوسیستمی شده که در آن کلیّت، بسیار بزرگتر از مجموعِ اجزاست؛ چون عناصر در ارتباط با یکدیگر به تولید میپردازند. اکوسیستم علیبابا شامل سه عنصر اصلی است:
– عمدهفروشی
– خردهفروشی
– خدمات پشتیبانی که فعالان اکوسیستم فراهم میآورند
عمدهفروشی
علیبابا چین
علیبابا چین از خیلی جهات دُرِّ نهانِ گروه علیباباست. گفتم نهان چون در خارج از چین بسیار مهجور است. علیبابا چین، یکی از دو محیطی است که در سال ۱۹۹۹ به کمک علیبابا تأسیس شد؛ ولی غربیها به آن بسیار بیتوجه بودهاند و اغلب فراتر از وبسایت انگلیسی علیبابا، یعنی Alibaba.com نرفتهاند؛ اما علیبابا چین در این کشور پدیدهای عظیم است و برای اقتصاد چین نقشی مهم دارد.
علیبابا چین بزرگترین بازار عرضهی عمدهی چین و مخصوص تجارت داخلی است. اجتماعی است که میلیونها تولیدکننده و شرکت تجاری کوچک و متوسط در آن در مقیاس عمده خریدوفروش میکنند. اعضا سایت، از آن برای نمایش کالا، مذاکره از طریق چت زنده و ارسال پیام و انجام مبادلات مالی از طریق علیپی استفاده میکنند. اگر میخواهید نمونهای خارجی داشته باشید، به عمدهفروشی به شیوهی ایبی فکر کنید که در بازار چین انجام میشود. بهشکل عمومی خدمات این سایت پولی هستند؛ اعضا مبلغی را بهصورت سالانه پرداخت میکنند تا عضو ویژه شوند و به تمام خدمات علیبابا چین دسترسی داشته باشند. منبع دیگر سایت برای درآمد تبلیغات پرداخت براساس عملکرد است. فروشندگان مبلغی میپردازند تا با جستوجوی کلمهای خاص اسم شرکت آنها در سایت نمایش داده شود.
این طرح تجاری منحصربهفرد است و هیچ طرح مشابهی در هیچجای دنیا ندارد؛ البته در بعضی از کشورهای درحالتوسعه که میزان تولیدکنندهی فراوانی دارند و شبکهی عمدهفروشی ضعیف است، مشابههایی باید وجود داشته باشد.
وقتی علیبابا در سال ۲۰۱۴ سهامش را عرضه کرد، علیبابا چین بیش از ۷۰۰ هزار عضو ویژه داشت و سالانه ۲۲.۷ میلیارد دلار از طریق معاملات انجامشده روی علیپی کسب میکرد. این مبلغ تنها کسری از مبلغی است که علیبابا چین کسب میکند. این اعداد و ارقام گویای همهچیز نیست. علیبابا از خیلی جهات چیزی بیش از یک وبسایت است. جامعهای بسیار غنی و پویاست که اعضای آن دائماً پیامها و توصیههایی برای هم ارسال میکنند و بهصورت آفلاین هم دیدار میکنند تا دوستیهایشان را صمیمیتر و راجع به تجارت صحبت کنند. چین چنان سریع به اقتصاد بازارمحور تغییر جهت داد که علیبابا چین در نقش گردآورندهی صنایع خاص دور هم عمل کرد. این نقش در غرب برعهدهی انجمنهای صنعتی بوده که طی چندین دهه رشد کردهاند.
اهمیت علیبابا چین در جهان بزرگ علیبابا را نباید بیش از حد بزرگ جلوه داد. عمدهفروشان در علیبابا چین میتوانند بسیاری از کالاهایی را بفروشند که خردهفروشان در تائوبائو و صادرکنندگان در Alibaba.com عرضه میکنند. ارتباط عمیق علیبابا چین با دیگر بازارهای علیبابا باعث میشود مشوقهایی برای ماندن در اکوسیستم علیبابا پدید آید. علیبابا چین همچنین محیطی جذاب برای جلب مشتریها به خدمات مالی علیباباست. چون علیبابا دارد در زمینههای خردهاعتبار، بانکداری و مدیریت منابع هم کارهایی میکند.
علیبابا بینالملل
علیبابا بینالملل که به اسم Alibaba.com هم شناخته میشود، بزرگترین بازار فروش عمده بهمنظور تجارت جهانی است که واردکنندگان و صادرکنندگان را در بیش از ۲۴۰ کشور و منطقهی دنیا به هم مرتبط میکند. وقتی غربیها روی Alibaba.com کلیک میکنند، اولین چیزی که میبینند همین سایت است و از خیلی جهات گل سرسبد گروه علیبابا همین سایت است. Alibaba.com بهخاطر هستهی مرکزیاش که به مصرفکنندگان و عمدهُفروشان مرتبط است، نه مصرفکنندگان نهایی، نامی نیست که مصرفکنندگان خانگی بشناسند؛ اما تقریباً هر کسی در دنیا از کالاهایی استفاده کرده که از Alibaba.com میآمدهاند. این سایت به عمدهفروشان سرتاسر دنیا کالاهایی از بلبرینگ تا ماگ قهوه تا قاب آیفون عرضه میکند.
علیبابا از روز اول میخواست فروشندگان و خریداران را در سرتاسر دنیا با هم مرتبط کند و اولین شرکت اینترنتی بود که از چین سر برآورد. خیلی وقتها بهاشتباه میگویند، وبسایتی است که تولیدکنندگان چینی را با خریداران بینالمللی مرتبط میکند. درحقیقت با وجود اینکه صادرکنندگان چینی بخشی عمده از درآمد سایت را تأمین میکنند؛ ولی فروشندگانی از سرتاسر جهان در سایت حضور دارند. برای همین مثلاً ممکن است خریداری در فرانسه به تولیدکنندهای در هند سفارش کفش دهد. خریداری در کنیا ممکن است از فروشندهای در پاکستان فرش بخرد. تا تاریخ عرضهی عمومی سهام علیبابا، Alibaba.com بیش از ۱۲۰ هزار عضو ویژه و میلیونها عضو دیگر که از خدمات رایگان وبسایت استفاده میکردند داشت.
خردهفروشی
Taobao.com
تائوبائو یا همان جستوجوی گنج، بزرگترین سایت مصرفکنندهبهمصرفکننده چین است. وقتی سهام علیبابا بهصورت عمومی عرضه شد، Alexa.com تائوبائو را یکی از ده وبسایت پربازدید دنیا معرفی میکرد. هر روز بیش از ۱۰۰ میلیون نفر از تائوبائو دیدن میکردند تا آنلاین خدمات و کالاهای بیشماری را خرید و فروش کنند. این میزان در کنار حجم معاملات سایت خواهر تائوبائو، یعنی تیمال، برابر بود با ۸۰درصد از معاملات خردهفروشی آنلاین در چین. تائوبائو به بخشی از زندگی روزمرهی چینیها تبدیل شده است که از آن برای خرید هر چیزی استفاده میکنند. از لباس گرفته تا بلیتهای سینما یا خردهریزهایی از سوپرمارکتهای محلهشان. با افزایش استفادهی گوشیهای هوشمند در چین، نرمافزار تائوبائو هم حجم زیادی از معاملات را به خود اختصاص داده است.
تائوبائو را اغلب با ایبی مقایسه میکنند، ولی تائوبائو در اقتصاد چین نقش بسیار مهمتری ایفا میکند تا همتای او در اقتصاد آمریکا. بیشتر کالاهایی که در تائوبائو بهفروش میرسند، کالاهایی نو هستند که قیمتی ثابت دارند. این درست برخلاف ایبی است که آن را سایتی برای حراج کالاهای دستدوم یا اقلام کلکسیونی میدانند. این تفاوت به روزهای اول تائوبائو برمیگردد. محیط خردهفروشی آن دوران چین متشکل از میلیونها بنگاه کوچک و متوسط بود و مغازههایی را دربرمیگرفت که مادرها و پدرها آن را میگرداندند و در کنار آنها هم فروشگاههای خردهفروشی بزرگ و زنجیرهای هم حضور داشتند. تائوبائو بهخوبی توانست به این خردهفروشان کوچک جایی در بازار بدهد تا کالاهای خود را آنلاین بفروشند و تجربهی خرید آفلاین را هم از طریق ایجاد خدماتی نظیر پیغام فوری و سیستم امتیازدهی به فروشندگان ایجاد کرد که این خود باعث افزایش راحتی، میزان ارتباط و اعتماد بین طرفین میشد.
وبسایت تائوبائو نشاندهندهی فرهنگ بومی و عادت خرید مصرفکنندگان چینی است. تائوبائو در مقایسه با صفحات وبسایتهای غربی زیادی شلوغ بهنظر میرسد. آیکونها و تصاویر نقاشیشده پرزرقوبرقی دارد که سفارشهای ویژه را تبلیغ میکنند. اگر کلیککردن در ایبی مثل قدمزدن در خیابانی اصلی در آمریکا باشد، کلیککردن در تائوبائو مثل راهرفتن در خیابان شلوغ نانژینگلو در شانگهای است که خریدار از هر طرف در احاطهی تصاویر و صداهاست. صفحهی اصلی تائوبائو برای غربیها شاید زیادی بانمک و شلوغ و حتی حواسپرتکن بهنظر برسد؛ ولی کاربر چینی آن را همینطور که هست میپسندد و میپذیرد.
تائوبائو ویژگی مهم دیگری دارد که آن را از بسیاری همتایان غربیاش متمایز میکند. خریداران میتوانند فوراً با کلیک به فروشنده متصل شوند و گفتوگویی زنده آغاز کنند. این ویژگی نامعمول نیست؛ چون چینیها عادت دارند پیش از انجام خرید، با فروشنده ارتباط برقرار کنند و در فرهنگ چینی خرید چکوچانه و مذاکره جزو روال معمول است. قیمتها در ایبی معمولاً از پایین شروع میشوند و کمکم بالا میروند؛ ولی در تائوبائو قیمتها معمولاً از زیاد شروع میشوند و اندکاندک پایین میآيند. درحقیقت تصور رشد تجارت الکترونیک در چین بدون درنظرداشتن چت زنده وانگوانگ تائوبائو بسیار دشوار است.
مهمترین ویژگیهای تائوبائو همانهایی است که به خریداران و فروشندگان اجازه میدهد رابطهای مبتنی بر اعتماد ایجاد کنند. تائوبائو هم مانند ایبی به خریداران اجازه میدهد تا خدمات فروشندگان را بعد از انجام پرداخت، امتیاز دهند. سازوکار نمرهدهی تائوبائو بسیار گسترده است و به خریداران اجازه میدهد در بسیاری زمینهها به فروشنده نمره دهند. این مسئله نشاندهنده فقدان زیرساختهای اعتباری در چین است و باعث شده تا تائوبائو این خلاء را در چین پر کند. این مشکل در آمریکای شمالی با شرکتهای خصوصی و سازمانهای غیرانتفاعی نظیر “اداره تجارت بهتر” حل شده بود. تائوبائو در کنار علیپی به بهترین منبع امتیازدهی و اعتبارسنجی بنگاههای تجاری کوچک در چین تبدیل شده است.
مدل قانونیسازی تائوبائو این شرکت را از همتایان غربیاش متمایز میکند. تائوبائو بهجای کسرکردن مبلغی از هر تراکنش از این طریق که به فروشندگان راههایی برای عرضهی بهتر محصولات پیشنهاد میدهد، کسب درآمد میکند؛ مثلاً محصولاتشان را در ویترینهای ویژه به نمایش میگذارد، در جستوجوی واژگان کلیدی کالاها را نمایش میدهد و دیگر فرصتهای تبلیغاتی از این دست را عرضه میکند. تائوبائو که مدت طولانی خدمات رایگان ارائه میداد، طی مدت زمان زیادی اندکاندک قیمتهای خود را بالا برده است و «نرخ بهره» محافظهکارانهتری نسبت به ایبی دارد. در تائوبائو این نرخ حدود ۲.۵درصد است، درحالیکه در ایبی این نرخ حدود ۸.۵درصد است. ارتباط تائوبائو با باقی اکوسیستم علیبابا بسیار قدرتمند است. تائوبائو ارتباط تنگاتنگی بین مشتریها ایجاد میکند و آنها را بهسمت علیبابا سوق میدهد. آنها در علیبابا و دیگر خدمات آن مانند تیمال یا علیپی بیشتر سودآوری دارند.
تیمال
کارآفرینهای کوچک هستند که در چین با ساختن ویترینهایشان در تائوبائو به ساخت تجارت آنلاین کمک میکنند. دانشجویان یا خردهفروشهای کوچک انگیزهی بیشتری برای آنلاینشدن دارند تا دانهدرشتهای تجارت؛ چون اینترنت میتواند توجه خریداران را از سرتاسر چین به آنها جلب کند. علیرغم اینکه خردهفروشان کوچک در پذیرش تجارت الکترونیک بسیار پیشرو بودند، برندها و خردهفروشان بزرگ بهکندی آن را پذیرفتند؛ چون تجارت الکترونیک در ابتدا سهم بسیار اندکی از فروش کل آنها را به خود اختصاص میداد. هرچند وقتی تائوبائو بهعنوان بزرگترین محل خرید چین تثبیت شد، برندها و خردهفروشان بزرگ هم به آن توجه کردند. در همان زمان بسیاری از مصرفکنندگان، خدمات نامتوازنی از خردهفروشان کوچک دریافت میکردند و ترجیح میدادند مستقیماً با خردهفروشان بزرگ یا صاحبان برند در تماس باشند. با خود میگفتند: «چرا وقتی میتونم مستقیم از یه شرکت بزرگ و معتبر خرید کنم، برم همون جنس را از یه مغازهی کوچک بخرم؟ تازه ممکنه خراب هم باشه.»
گروه علیبابا که از این وضعیت آگاه بود، Tmall.com را معرفی کرد. بازاری که بسیاری از خردهفروشان و برندهای بزرگ را مستقیماً با مصرفکننده مرتبط میکرد. سایت در ماه آوریل سال ۲۰۰۸ تأسیس شد و بخشی از تائوبائو بود و بعد در سال ۲۰۱۱ مستقل شد. تا تاریخ ۳۰ ژوئن سال ۲۰۱۴، صدوده هزار برند در آن حضور داشتند و خود را اینطور معرفی میکرد: «ما خود را وقف فراهمکردن تجربهی منحصربهفرد خرید برای مصرفکنندگان چینی کردهایم که به دنبال کالاهای برند و باکیفیت هستند.» اگر تائوبائو را بازاری شلوغ آکنده از کارآفرینهای خردهپا بدانیم که کالاهای خود را تبلیغ میکنند، تیمال فروشگاهی بزرگ و پرزرقوبرق است که ویترینهایش میدرخشند و هدف آن فروش و ارائهی خدمات پس از فروش است.
یکی از اصلیترین مزایای تیمال برای گروه علیبابا قانونیسازی بوده است. بسیاری از فروشندگان مستقل و مقتصد تائوبائو در برابر پرداخت مبالغ، صورتحساب یا هر چیزی که شبیه مالیات باشد، مقاومت میکنند؛ ولی برندها و خردهفروشان بزرگ در تیمال عمدتاً مشتاقانه حدود ۵درصد از هر فروش خود را به گروه علیبابا میپردازند. از نظر این شرکتهای بزرگ پرداخت درصد اندکی از درآمد میارزد به دسترسیداشتن به صدها میلیون نفر مصرفکننده در محیطی آنلاین که بهراحتی زیرساختهای گرانقیمت خردهفروشی و حملونقل و نگهداری دنیای آفلاین را دور میزنند.
تیمال کانال مهمی برای برندهای خارجی شده تا از طریق آن در چین حضور داشته باشند و به محیط زندگی مشتریهای چینی دست یابند. در این محیط هنوز زیرساختهای خردهفروشی آفلاین رشد نکرده است. برندهایی نظیر Gap، Levis، Adidas و Ray Ban در تیمال فروشگاه دارند و معمولاً از مغازههای تیمال خود استفاده میکنند تا رفتار مشتریها را درک کنند و بفهمند چطور باید حضور خود را در این بازار افزایش دهند.
تیمال اعتبار خود را از پیشروبودن در گسترش ۱۱ نوامبر روز تخفیف مجردها میگیرد. روزی که در آن خریدها همه تخفیف دارند. در روز ۱۱ نوامبر سال ۲۰۱۴ تیمال و تائوبائو رویهمرفته ۹.۳ میلیارد دلار جنس فروختند. گروه علیبابا جهانیشدن را تم اصلی تیمال قرار داده و به شکل فزایندهای برندهای خارجی را در سایت خود اضافه میکند.
ژوهواسوا
پیش از آنکه گروپان وجود داشته باشد، ویژگی خرید گروهی تائوبائو وجود داشت که اجازه میداد گروه دوستان حجمی از تخفیف را به فروشنده درخواست دهند. خرید گروهی، ماهیت تجارت را در چین نشان میداد. فرهنگ عمومیگرای چین را با فرهنگ چکوچانهزدن درهم میآمیخت تا درنتیجه برای کالاها قیمت بهتری ارائه دهد.
حرکت تخفیفدادن روی خریدهای گروهی چنان قدرت گرفت که تائوبائو در سال ۲۰۱۰ ژوهواسوان را بهعنوان بازار خرید گروهی جداگانه معرفی کرد که در آن قیمتهای تخفیفخورده را از طرف مصرفکنندگان متفاوت نمایش میداد و عمدتاً از طریق فروشهای سریع این کار را میکرد. وقتی گروپان در غرب مورد توجه واقع شد، صدها سایت مشابه سر برآوردند و رقیب ژوهواسوان شدند؛ ولی ژوهواسوان بهرغم این رقابتها محبوبترین سایت خرید گروهی در چین باقی ماند. عمده دلیل باقیماندن ژوهواسوان در این سطح از محبوبیت، ارتباطی بود که گروه علیبابا با مشتریها در تائوبائو و علیپی داشت.
علیاکسپرس
علیاکسپرس اولین تلاش علیباباست برای مرتبطکردن فروشندگان چینی بهشکل مستقیم با مصرفکنندگان در بازار بینالمللی.
علیاکسپرس اولین تلاش علیباباست برای مرتبطکردن فروشندگان چینی بهشکل مستقیم با مصرفکنندگان در بازار بینالمللی. این حرکت که در ماه آوریل سال ۲۰۱۰ شروع شد، نشاندهندهی گستردگی کالاهایی است که با قیمت عمده از جانب عمدهفروشان و تولیدکنندگان چینی عرضه میشوند. تا تاریخ ۳۰ ژوئن سال ۲۰۱۴ علیاکسپرس سالانه ۴.۵ میلیارد دلار فروش داشت و بیشتر این مبلغ به بازارهای درحالرشد نظیر روسیه، برزیل و نیجریه مربوط بود.
خدمات پشتیبانی که فعالان اکوسیستم فراهم میآورند.
گروه خدمات مالی انت
گروه علیبابا در ماه اکتبر سال ۲۰۱۴ گروه خدمات مالی انت را راهاندازی کرد و علیپی و بسیاری دیگر از خدمات مالی و اعتباری مرتبط با آن را تحت پوشش آن قرار داد. اسم “انت” (بهمعنی مورچه) از آن جهت روی گروه گذاشته شده بود تا به کوچکی آن و کوچکی شرکتهایی که گروه به آنها خدمات میداد اشاره کند. این حوزهای بود که بانکهای دولتی چین به آن بیتوجه بودند و بیشتر به شرکتهای دولتی خدمات میرساندند. علیپی در بین خدمات گروه خدمات مالی انت ستارهای درخشان و بزرگترین شرکت طرف سوم پرداخت آنلاین در جهان است و سالانه حجم یک تریلیون دلار تراکنش مالی در آن انجام میشود. پرداخت، هم بهصورت مستقیم انجام میشود و هم بهصورت غیرمستقیم و هم در داخل کشور ممکن است انجام شود، هم خارج از مرزهای چین. علیپی انجام تراکنش را با گروه علیبابا و همچنین تاجران طرف ثالث و ارائهدهندگان خدمات تسهیل میکند. کاربران میتوانند مبلغی بابت خدمات، هزینههای تلفن همراه، اجاره، دستمزد، حق ثابت و جابهجایی پول مشخص کنند.
کیفپول علیپی، یعنی همان خدمات موبایلی علیپی، دارد جای پول نقد در چین را میگیرد و چون کاربران را قادر میسازد از طریق کدهای QR بهصورت آفلاین پول جابهجا کنن، پرداختهای آفلاین را هم پشتیبانی میکند. مردم از کیفپول علیپی در مغازههای آفلاین، رستوران، ماشینهای فروش خودکار، تاکسی و سینماهای زنجیرهای استفاده میکنند. این عمل در حال تبدیلشدن به امری روزمره در چین است و به دوستان اجازه میدهد بعد از رفتن به رستوران صورتحساب را بهصورت مساوی از طریق گزینه Go Dutch بین خود تقسیم کنند.
سیستم دولتی ناکارآمد بانکی چین به گروه خدمات مالی انت اجازه داده است تا با شدت فراوان به حوزههای دیگری غیر از سیستمهای پرداخت ورود کنند و مثل پیپل در غرب شوند؛ برای مثال وقتی شرکت یوئهبائو، بهمعنای “گنجینه باقیمانده” را در ماه ژوئن سال ۲۰۱۳ تأسیس کرد، بهسرعت ۱۲۵ میلیون نفر عضو جمع کرد و نرخ بهرهای که از آنها میگرفت، بیش از مبلغی بود که بانکهای چین دریافت میکردند. این کاربران ۵۷۰ میلیارد رنمینبی سرمایهگذاری کردند. برای همین وقتی علیپی بهعنوان سیستم پرداختی رونمایی شد، دامنهی خدماتش بسیار گسترده و ارائهدهندهی خدمات مالی شده بود.
گروه علیبابا، خدمات مالی انت را شرکت مرتبط میداند؛ چون ساختار مالکیت آن طوری طراحی شده است تا منطبق بر اصول بسیار ضابطهمند صنعت مالی چین باشد. هرچند ساختار آن پیچیده است؛ ولی گروه علیبابا شرایط منصفانهای بر خدمات علیپی گذاشته است و مالکیت خود را بر آن حفظ کرده؛ یعنی سهمی از سود علیپی و خدمات مالی انت متعلق به گروه علیباباست.
ترابری
ناکارآمدی بخش ترابری در چین، برای تجارت الکترونیک هم فرصت است و هم تهدید. در بازارهای غربی نظیر ایالات متحده، عرضهکنندگان ملی خدمات ترابری، نظیر DHL، UPS و FedEx در خدمت بازار هستند؛ ولی در چین بخش ترابری بسیار آشفتهتر از این حرفهاست و بازار در بین چندین شرکت متفاوت تقسیم شده که هریک از پس کارهای مختلفی برمیآیند و خدمات گوناگونی ارائه میدهند. برای همین اصلاً مایهی تعجب نیست که ارائهکنندگان خدمات ترابری هم میکوشیدند، بهسرعت همپای تجارت الکترونیک رشد کنند. در سال ۲۰۱۴ و روز مجردها تجارت الکترونیک چین ۲۵۰ میلیون مرسولهی پستی ارسال کرد.
علیبابا برای حلکردن چالشهای ترابری بر سر راه تجارت الکترونیک چین که دائماً بزرگتر هم میشد، پنج شرکت بزرگ تحویل فوری چین را گرد هم آورد و در واحدی جداگانه تحت نظارت علیبابا ادغام کرد و نام آن را شبکهی ترابری هوشمند چین گذاشت که ۴۸درصد مالکیت آن هم از آن علیباباست. هدف این کار این بود که ارائهدهندگان خدمات ترابری را بیشتر با فروشندگان همسو کنند تا بتوانند هرچه سریعتر به سفارشها رسیدگی کنند.
رویکرد علیبابا با رویکرد دیگر سایت بزرگ خردهُفروشی چین، Jingdong.com، بهکلی متفاوت است. آن سایت خودش شبکهی ترابری خود را راهاندازی کرده است و تجربهی مشتری را از ابتدا تا انتها کنترل میکند. این مسئله بین شبکهی نهچندان هماهنگ علیبابا و شبکهی ژینگدونگ که عمودی در سازوکار شرکت ادغام شده، باعث پدیدآمدن رقابت شده است؛ اما رقابت بزرگتر بر سر زیرساختهای تحویل کالاهای فیزیکی و زیرساختهای دیجیتال است. زیرساختهای دیجیتال چنان سریع رشد میکنند که شبکهی ترابری چین را با مشکل مواجه کردهاند و احتمالش هست در آینده و برای کوتاهمدت همین رشد سریعتر زیرساخت دیجیتال، جلوی رشد تجارت الکترونیک را بگیرد.
رسانه و سرگرمی
جک ما که خودش فرزند یک نوازندهی پینگتن است، جنم اجرا و بازیگری را در خود دارد. برای همین اصلاً مایهی تعجب نیست که علیبابا با شدت فراوان وارد بازار رسانه و سرگرمی شده است و در وبسایت یوکو تودو که وبسایت بهاشتراکگذاری ویدیوست سرمایهگذاری کرده و خودش شرکت علیبابا پیکچرز، یک شرکت تولید فیلم، تأسیس کرده است. از نگاه ناظران بیرونی این حرکت ممکن است دور از نقاط قدرت اصلی علیبابا باشد؛ اما در متن وضعیت کنونی چین، این کار بسیار منطقی است.
منطق ورود علیبابا به دنیای فیلم و سرگرمی این است: اگر بحث کالایی در جریان است که میشود آن را آنلاین خرید و فروش کرد، پس منطقی است که انتظار داشته باشیم علیبابا هم وارد کار شود. فیلم و ویدیو هم کالاهایی هستند که میتوان آنها را آنلاین خرید و فروخت. تجارت الکترونیک بهشکل سنتی کالاهای فیزیکی را خرید و فروش کرده است؛ اما این فضا بهشکل فزایندهای در حال بدلشدن به محیطی برای خریدوفروش محصولات دیجیتالی است: کالاهایی نظیر کتاب، فیلم، بلیت و کالاهای مجازی که در بازیها استفاده میشوند. برای همین اصلاً تعجبآور نیست که گروه علیبابا تمایل دارد از طریق زمینههای دیجیتال خود کالاهای ویدیویی را بهشکل آنلاین به فروش برساند.
حرکت بلندپروازانهتر علیبابا ورود به عرصه تولید محتواست. جک در گفتوگو با روزنامه سَوث چاینا مورنینگ پست دربارهی ورود به عرصهی تولید فیلم گفت: «در چین کیف پول مردم داره از چاقی میترکه؛ ولی دستهاشون خالیه.» این حوزه کاملاً برای جک تازه نیست؛ چون او ریاست هیئت مدیرهی تولیدات رسانهای برادران هوآی را برعهده دارد که فیلمهای بسیار پرفروش چینی، تلفن همراه و جهان بدون دزدان را ساختهاند. حالا که چین بزرگترین گردش مالی دنیا را بعد از آمریکا در زمینهی سینما دارد، صنعت تولید فیلم، صنعتی پولساز شده که بازگشت سرمایهی چشمگیری دارد. از این گذشته جک همیشه علاقه داشته فیلم را به زندگی مردم چین وارد کند. یک بار به من گفت: تجارت الکترونیک میتونه رو جیب مردم تأثیر بذاره؛ ولی فیلم میتونه رو مغزشون اثرگذار باشه
دیگر خدمات پشتیبانی
علیبابا در کنار این کالاها و خدمات اصلی، در بسیاری از صنایع و بنگاهها صاحب سهم یا سرمایهگذار است. علیکلود بازوی خانگی محاسبات ابری کامپیوتری اوست که قدرت کامپیوتری را برای توسعهی نرمافزارها و بازارها فراهم میآورد. علیماما هم تحلیلهایی از بیگ دیتا برای بازاریابها فراهم میکند. گروه علیبابا همچنین صاحب شرکتهایی شده و در بسیاری دیگر سرمایهگذاری کرده که در زمینههای بسیار متفاوتی فعالاند، از ساخت مرورگرهای اینترنتی برای موبایل تا خردهفروشی تا ریزبلاگنویسی. علیبابا امیدوار است با این توسعه و سرمایهگذاریهای سنگین بتواند بعداً بین شرکتهای مرتبط ارتباط برقرار کند و نهایتاً تأثیر شبکهای آنها به اکوسیستم اضافه شود؛ اما در بعضی زمینهها تحلیلگران بهشدت با این رشد و توسعه مخالف بودهاند و اعتقاد داشتهاند، علیبابا زیادی از اهداف خود دور میشود. سرمایهگذاری دویست میلیون دلاری در اورگراند، تیم فوتبال گوانگژو، یکی از این موارد است.
فردای گروه علیبابا
وقتی سهام علیبابا بهصورت عمومی عرضه شد، شرکت پانزدهساله بود. برای بسیاری از شرکتها این سن، سن بلوغ است؛ اما با توجه به هدف مطرحشده علیبابا شرکت هنوز نوجوان است. جک که فکر میکرد هدف اولیهاش برای برجایماندن شرکت بهمدت هشتاد سال بسیار محافظهکارانه بوده، بعداً این رقم را به ۱۰۲ افزایش داد و گفت اگر چنین شود، علیبابا سه قرن را به چشم خواهد دید. اگر قرار باشد به این هدف بلندپروازانه رسید، علیبابا هنوز ۸۵ سال دیگر باید برجا بماند. اگر علیبابا بتواند تمام این مدت را دوام بیاورد، چگونه رشد خواهد کرد؟ در آینده علیبابا چگونه چیزی خواهد بود؟
هدف طرحشده علیبابا این است که زیرساخت آیندهی تجارت را بسازد و به رسالت خود عمل کند که میگوید: «انجام تجارت را برای همهکس در همهجا آسان کنیم.» میخواهد جایی بسازد که مردم با هم ملاقات کنند، کار کنند و حتی آنلاین زندگی کنند و بر همین اساس محصولات شرکت و خدمات آن به هستهی مرکزی زندگی روزمرهی مشتریها بدل شوند. با درنظرگرفتن این اهداف و سابقهی علیبابا اینها برخی از ترندهایی هستند که ممکن است در آینده ببینیم، علیبابا بر آنها متمرکز شده است.
«انجام تجارت را برای همهکس در همهجا آسان کنیم.»
گسترش تجارتهای مرکزی علیبابا
وقتی علیبابا عمومی شد، تنها نیمی از جمعیت ۱.۳۶ میلیارد نفری چین به اینترنت دسترسی داشتند. از بین این کاربران هم تنها نیمی از آنها آنلاین خرید میکردند. وقتی به این فکر میکنیم که علیبابا تنها با ۲۵درصد جمعیت چین، یعنی حدود ۳۰۲ میلیون نفر خریدار آنلاین، توانسته از مجموع فروش ایبی و آمازون فراتر رود، شگفتزده میشویم. آدم حتی نمیتواند تصور کند این اعداد و ارقام سر به کجا خواهند گذاشت؛ چون هر روز مردم چین بیشتر و بیشتر به اینترنت دسترسی مییابند و آنلاین خرید میکنند. منطقی بهنظر میرسد که بگوییم تجارت الکترونیک چین هنوز در دروان نوزادی بهسر میبرد و علیبابا در آینده با توسعهدادن تجارتهای مرکزیاش یعنی Alibaba.com، علیبابا چین، تائوبائو، تیمال و علیپی، بیشتر بر بازار خود چین متمرکز خواهد بود.
علیبابا درحالیکه این تجارتهای مرکزی را توسعه میدهد، باید حواسش را به موج بزرگی که در راه است جمع کند. در چین خرید آنلاین از طریق کامپیوتر کم میشود و از طریق تلفن در حال زیادشدن است. هرچند علیبابا دیرتر از رقبای خود سراغ گوشیهای تلفن همراه رفت؛ ولی توانست موقعیت رهبری خود را در تجارت تلفن همراه هم تثبیت کند. نگهداشتن این موقعیت و داشتن برنامه برای موبایل بسیار حیاتی خواهد بود.
رشد اکوسیستم علیبابا
میتوانیم انتظار داشته باشیم، اکوسیستم علیبابا رشد کند و خدمات بیشتری عرضه کند؛ مثلاً محاسبات کلود، ترابری، راهبری و نقشهسازی. شرکت برای اینکه اکوسیستم خود را گسترش دهد و از تجارتهای مرکزی خود دور نشود، باید تناسب دقیقی برقرار کند. علیبابا اگر موفق شود، خواهد توانست جهانی بسازد که در آن، بین تمام خدماتش ارتباط برقرار است؛ اما بهمنظور حصول به این نتیجه باید از رشد بیرویه جلوگیری کند؛ چون ممکن است خدمات اصلیاش تضعیف شوند و فضا برای رقبای تخصصیکارتر باز شود تا سهم علیبابا از بازار را به خود اختصاص دهند.
گسترش به مرزهای صنایع جدید
احتمالاً آخرین حوزههایی که علیبابا میتوانست در آنها ورود کند و موفق شود، دو حوزهی بسیار بزرگی هستند که هر دو در چین در حال مقرراتزداییاند. این دو فرصت عبارتاند از خدمات مالی و رسانه.
هر کس که در چین زندگی کرده، شهادت میدهد بانکها از ارائه خدمات ناتواناند. هرکس نگاه کوتاهی به سالن انتظار بانکها بیندازد، بهسهولت این را میفهمد. مردم گاه حتی یک ساعت در صف میایستند تا بالاخره نوبتشان شود و اجارهشان را بپردازند. مسلماً هر تجارتی که سالن انتظاری پر از صندلی داشته باشد، بهشکل اصولی خدمات ارائه نمیدهد.
موفقیت سریع علیبابا و یوئهبائو در بازار پول، نشان داد که بازیگران عرصه تجارت الکترونیک تا چه اندازه میتوانند در بانکداری موفق عمل کنند. بهسهولت میتوان تصور کرد که شرکتهای اینترنتی نظیر علیبابا و تنسنت، رقیب علیبابا، میتوانند بهسرعت مشتریهای تجارت الکترونیک خود را به مشتریهای خدمات مالی تبدیل کنند و به آنها تمام خدمات را از بانکداری و وام گرفته تا صدور بیمهنامه و مدیریت سرمایه ارائه دهند. پرسش اصلی این است که دولت چین چه زمان بانکها را مقرراتزدایی خواهد کرد. چیزی که مایهی امیدواری علیبابا شد، در پاییز سال ۲۰۱۴ فرا رسید. شرکت در آن زمان از کمیسیون مقررات بانکداری چین تأییدیهای دریافت کرد تا بتواند بانک خصوصی تأسیس کند.
یکی دیگر از حوزههایی که علیبابا میتواند بهراحتی در آن دخول کند و به فعالیت بپردازد، حوزهی رسانه و سرگرمی است. در چین رسانه هم مثل بانکداری از زمان روی کارآمدن کمونیستها در سال ۱۹۴۹ در قبضهی حکومت بوده است. نتیجهی آن هم محتوای رسانهای دولتی و کمجذابیت است که شاید رهبران حزب را راضی کند؛ ولی برای پاسخگویی به نیاز بینندگان اصلاً کافی نیست.
اینترنت در چین زمینهی بسیار گستردهتری برای تولید فیلم و محتوای ویدیویی فراهم کرده است. سانسور هنوز هم در بعضی حوزههای تولید محتوا جلوی رشد را گرفته است؛ ولی رسانههای چینی با رشد اینترنت بسیار بازارمحور شدهاند. جوانان چینی بسیار علاقه دارند زمان خود را پشت کامپیوترهای خانگی خود صرف تماشای محتوای اینترنتی کنند نه اینکه جلوی تلویزیون بنشینند و محتوای حکومتی را با والدینشان ببینند. گردش هنگفت مالی سینمای چین هم تمرکز خود را روی مخاطبان داخلی گذاشته است.
حالا که دولت کمکم نظارت خود را بر رسانه کاهش میدهد، میتوان انتظار داشت شرکتهای اینترنتی خلاء تولید محتوا را با تمرکز بیشتر بر نیازهای بازار پر کنند. با تغییر شیوهی عرضه از تلویزیون کابلی به کامپیوتر و تبلت و پخش آنلاین، شرکتهای تجارت الکترونیک نظیر علیبابا، در موقعیت خیلی خوبی قرار گرفتند تا کالاهای دیجیتال خود را درست مثل کالاهای فیزیکی عرضه کنند. جک ما بلافاصله بعد از عرضهی سهام علیبابا مدتی را در هالیوود گذراند و با مدیران اجرایی آنجا دیدار کرد و علیبابا را در مقام یکی از تأمینکنندگان بازار چین تثبیت کرد. علیبابا پیکچرز که در حال حاضر تولیدات دیگران را توزیع میکند، بهزودی خود دست به تولید محتوا خواهد زد.
توسعهی جغرافیایی
خارجیها معمولاً این حقیقت را فراموش میکنند که علیبابا از همان اولین روزهایش در سال ۱۹۹۹ همیشه تجارتی بینالمللی بوده است. ازآنجاکه خردهفروشی علیبابا در سطح چین اینقدر در تیتر روزنامهها ظاهر شده است، مردم معمولاً فراموش میکنند که علیبابا در بین تمام شرکتهای اینترنتی چینی بیش از همه حضور جهانی دارد. گروه علیبابا در آمریکا حدود ده میلیون نفر، در هند حدود سه میلیون نفر، در برزیل حدود دو میلیون نفر و نیم میلیون نفر کاربر در آلمان دارد. برای همین پرسش اصلی این نیست که علیبابا چطور در عرصهی بینالمللی فعالیت خواهد کرد؛ بلکه این است که علیبابا چطور به فعالیتش در عرصهی بینالمللی ادامه خواهد داد. مخصوصاً تجارتهای مربوط به مصرفکنندگان.
وقتی علیبابا میخواست در نیویورک سهامش را عرضه کند، تعدادی از روزنامهنگاران از من پرسیدند، علیبابا به آمریکا حمله کرده است تا مستقیماً به ایبی و آمازون هجوم بیاورد. نظر من این بود که علیبابا از اشتباهات رقبایش درس گرفته است. همانطورکه مدل آمریکایی ایبی در بازار چین پاسخ نداد، مدل تائوبائو و تیمال هم در بازار آمریکا پاسخگو نخواهد بود. سخت است بخواهیم تصور کنیم علیبابا صاف رفته وسط جهان غرب و میخواهد با همتایان غربیاش مبارزه کند. ماجرا بیشتر شبیه این است که علیبابا ابتدا بر تجارت فرامرزی فکر میکند و به شرکتهای چینی کمک میکند تا با کمک علیاکسپرس کالاهای خود را به خارج بفرستند و با تیمال به شرکتهای خارجی کمک میکند اجناس خود را داخل چین بفروشند. محتمل است که علیبابا از خزانهی بزرگش استفاده کند تا در تجارتهای الکترونیک مشابه در باقی کشورها سرمایهگذاریهایی استراتژیک انجام دهد.
من احتمال نمیدهم علیبابا برای شرکتهای بزرگ تجارت الکترونیک غربی، خطری داشته باشد؛ ولی یک احتمال مخاطرهآمیز برای این شرکتها این است که علیبابا ممکن است یکی از این غولهای آمریکایی، مثلاً ایبی را خریداری کند. تجارت این شرکتها هیچ همپوشانی ندارد. در سال ۲۰۰۳ وقتی خبرنگاران از جک پرسیدند حاضر است شرکتش را به ایبی بفروشد او پاسخ داد: «نه ولی شاید یک روز ما ایبی را بخریم.» ایبی در آن زمان سی میلیارد دلار میارزید و تائوبائو هنوز درآمدی نداشت و در آن زمان ادعایی اضافه بهنظر میرسید. ولی الآن اینگونه نیست.
چالشها
مشتریهای خردهفروشی درون اکوسیستم
علیبابا باید به نوآوری و عرضهی خدمات قدرتمند و متناسب ادامه دهد تا فروشندگان و خریداران را ترغیب کند در اکوسیستمش بمانند. جک و گروه مدیریتیاش بهرغم فرصتهای بینظیری که علیبابا امروزه از آنها بهرهمند است، خیلی خوب میدانند که جادهی پردستانداز فناوری پر از شرکتهایی است که پیش از اینکه از شرکتها و کارآفرینها و فناوریهای جدید شکست بخورند، طعم لحظهای کوتاه از موفقیت را چشیدهاند. علیبابا باید بهخوبی از یاهو!، بزرگترین شریک تجاریاش، درس بگیرد و ببیند که چطور گوگل و فیسبوک از موتور جستوجوی یاهو! جلو زدند و شبکههای اجتماعی که فرصتهایی در دست یاهو! بود از دستش رفت و اگر فقط اراده میکرد و تصویر درستی از آینده داشت، آنها را روی هوا میقاپید. وقتی تازه به علیبابا پیوسته بودم، جک ما اغلب از نقل اندی گروو، مؤسس اینتل میگفت: «فقط شکّاکها جون سالم به در میبرند.» در دنیای فناوری هر ایده یا نرمافزار یا نوآوری جدید میتواند باعث تغییرات بسیار چشمگیر در صنعت شود و مدلهای تجاری فعلی را بهسرعت قدیمی کند. داشتن مقداری شک سالم، برای مدیران ارشد علیبابا الزامی خواهد بود.
یکی از مخاطرههای اولیه برای تائوبائو این بود که امکان داشت فضای تجارت الکترونیک چین را از تواناییها و ویژگیهای خردهُفروشی آگاه سازد و بعد خردهفروشها از سایت تائوبائو جدا شوند و خودشان سایتهایشان را راهاندازی کنند و بهکلی تائوبائو را دور بزنند. معرفی وبسایت تیمال باعث شد احتمال این کار کم شود و به فروشندگان این گزینه را داد تا برای کاربران خود تجربهای خاصتر و ویژهتر از برند خود خلق کنند. در همین حین خدماتی نظیر علیپی، خریداران را تشویق کرد تا در اکوسیستم علیبابا بمانند. تا پیش از این، فروشندگان با مشکل زیادی مواجه بودند تا حسابهای بانکی خود را با زیرساخت علیبابا متصل کنند. هنوز هم برخی خردهفروشیهای تخصصی، تائوبائو و تیمال را ترک کردهاند و سایتهای خودشان را راه انداخته و مستقیم به مشتریها جنس میفروشند. علیبابا باید از این اطلاعات، فناوری و نوآوریها استفاده کند تا بهترین تجربهی خرید را در چین برای کالاهای بسیار گوناگون و برندهای متفاوت در اختیار خریداران قرار دهد.
رقابت خارجی
عقبنشینی ایبِی از بازار چین، امکان سالها فعالیت بیدغدغه برای تائوبائو را فراهم آورد تا بتواند بیدردسر جای پایی در این بازار برای خود باز کند. با فراگیرشدن تجارت الکترونیک در چین بهصورت طبیعی رقبای داخلی سر برآوردند. مهمترین این رقبای داخلی، Jingdong.com نام داشت که مغازههای تجارتبهمصرفکنندهی خردهفروشی آن در سال ۲۰۰۴ آنلاین شد و طی ده سال حدود ۲۲درصد از کل بازار B2C تجارت الکترونیک را در چین از آن خود کرد. Jingdong برخلاف مدل علیبابا که تنها صورت کالاهایش بیت و بایت سرورهای شرکت است، این شرکت از مدل Amazon.com پیروی کرد. ژینگدونگ انباری پر از محصولات و کالاها دارد و آنها را از طریق سیستم گستردهی توزیعی خود بین خریداران توزیع میکند. ژینگدونگ هم با پیروی از استراتژی سرمایهگذاری بلندمدت آمازون مبلغ هنگفتی برای توسعهی زیرساخت هزینه کرد و هرچه بزرگتر شد، بیشتر پول از دست داد. این شرکت که توانسته بود تجربهی خرید مشتری را از زمان سفارشدهی تا تحویل کالا در اختیار داشته باشد، تمام سرمایهگذاریاش بر این مسئله است که برخلاف تائوبائو و تیمال تجربهی مطمئنتری از خرید به مشتری ارائه کند. جالب است که ببینیم آیا مدل خردهفروشی ژینگدونگ دوام خواهد آورد یا در طولانیمدت مدل بازاری علیبابا پیروز خواهد شد. در حال حاضر سرمایهگذاران روی علیبابا حساب باز کردهاند. با بازاری طرفیم که حدود چهل میلیارد دلار میارزد و ژینگدونگ در زمان عرضهی عمومی سهام گروه علیبابا بخش زیادی از بازار را در چین قبضه کرده بود.
ژینگدونگ مستقیم به جنگ علیبابا میآید؛ ولی دیگر شرکتها، مخصوصاً تنسنت بهصورت غیرمستقیم و از طرفین به قلمرو علیبابا حمله میکنند. تنسنت هم مثل علیبابا شرکت بزرگ اینترنتی است که از شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای پیامرسان تا بازیهای آنلاین را شامل میشود. رهبر این شرکت پونیا ما است. شخصی سرسخت و ثابتقدم که مؤسس شرکت هم است. وقتی علیبابا سهامش را عمومی عرضه کرد، ارزش تنسنت را ۱۵۰ میلیارد دلار تخمین میزدند. نرمافزار پیامرسان WeChat که مخصوص موبایل و بسیار محبوب است، در کنار نرمافزار شبکههای اجتماعی آن، بازار چین را دربرگرفته است و تنسنت را قادر ساخته بهسهولت و با قدرت در زمینهی تجارت الکترونیک ورود کند و علیبابا را در بخش موبایل از خود عقب بیندازد. ازآنجاکه ۱۵درصد سهام ژینگدونگ متعلق به تنسنت است، علیبابا با دو رقیب بزرگ خود یکجا روبهرو شده و آنها در نبردی که در پیش خواهد بود، علیه علیبابا متحد هستند.
این سه بازیگر بزرگ، حدود ۷۵درصد بازار B2C تجارت الکترونیک چین را تشکیل میدهند و ۲۵درصد باقیمانده بین تعدادی بازیگر دیگر تقسیم شده که هیچیک بیش از ۵درصد در اختیار ندارد. با گذشت زمان تنها سناریوی محتمل این است که بازیگران عرصهی تجارت الکترونیک تلاش خواهند کرد سهم بیشتری از بازار را کسب کنند. هرچند سرمایهگذاری سنگین و رقابت شدید در زمینهی تجارت الکترونیک در چین، به نفع همه خواهد بود. بزرگترین برنده هم مصرفکننده، کارآفرین و برند خواهد بود. آنها مجرای جدیدی در اختیار خواهند داشت تا با بزرگترین بازار دنیا متعامل باشند.
ادامه دارد…