مناطق مرزی غرب چین یعنی شینجیانگ، قلمرویی وسیع از بیابانها، کوهها و علفزارها با وسعتی تقریبا سه برابر فرانسه است که تقریبا 18 درصد از کل خاک چین را تشکیل میدهد.
به گفته گروههای حقوق بشر و یکی از کمیتههای زیر نظر سازمان ملل متحد، تقریبا یک میلیون مسلمان اویغور (که بزرگترین گروه قومی منطقه هستند) در “مراکز بازآموزی” در این منطقه بازداشت شده و مورد تلقینات اعتقادی حزب، شکنجه و کار اجباری قرار گرفتهاند.
آمریکا و کانادا سیاستهای چین در شینجیانگ را “نسلکشی” نامیده و با همراهی اتحادیه اروپا و انگلیس، پویشی برای تحریم مقامات چینی به راه انداختهاند. همچنین برخی خواستار تحریم المپیک زمستانی 2022 پکن شدهاند.
اما چین از سیاستهای خود دفاع و اعلام کرده است که تلاش دارد با تبدیل این منطقه غنی از منابع مختلف به یک مسیر تجاری به سوی آسیای مرکزی، تنشهای قومی را کنترل و با افراطگرایی مبارزه نموده و فقر را کاهش دهد.
پکن اقدامات دولتهای غربی را با تحریم کردن سیاستمداران و دانشگاهیان این کشورها پاسخ داده است، و شرکتهای غربی که در مورد ادعای کار اجباری در شینجیانگ ابراز نگرانی کرده بودند هم در واکنشی ملیگرایانه بایکوت شدهاند.
در اینجا قصد داریم مسائل محوری مربوط به این مناقشه را بررسی کنیم.
اویغورها چه کسانی هستند؟
اقوام ترک زبان مختلف حداقل از هزار سال پیش در این منطقه زندگی میکنند، و از حدود قرن شانزدهم میلادی اسلام به دین اصلی آنها تبدیل شده است.
این مردم، که زبانشان از ترکی ازبکی در یک خانواده قرار میگیرد، اکثر جمعیت شینجیانگ را تشکیل میدهند و امروزه به مجموعه آنها اویغور گفته میشود.
از قرن سوم قبل از میلاد، در اسناد چینی از شینجیانگ با نام “مناطق غربی” یاد شده است. اقوام هان چینی، اویغورها، مغولان و اقوام دیگر در دورههای مختلف برای کنترل این منطقه با هم متحد شده یا علیه هم جنگیدهاند، تا آن که سلسله چینگ در قرن هجدهم کنترل آن را در اختیار گرفت.
شی شینیو، مدرس روابط آسیای مرکزی در دانشگاه ملی چینهوا در تایوان میگوید گروههای قبیلهای در مناطق مختلف شینجیانگ، مانند کاشغر و ختن، ممکن است در طول تاریخ به هویت جمعی اویغور تن نداده باشند.
در سال ۱۹۴۹ قوم اویغور تقریبا ۷۶ درصد و قوم هان تنها ۶ درصد جمعیت شینجیانگ را تشکیل میدادند؛ در حالی که طبق آمار رسمی تا سال ۲۰۱۸ جمعیت قوم هان به حدود ۹ میلیون نفر یعنی ۴۰ درصد کل جمعیت منطقه رسیده است
اصطلاح “اویغور” اولین بار در قرن چهارم ظاهر شد و ریشههای آن به گروه ترکان موسوم به توغوز اوغوز میرسد. این اصطلاح در دورهای که منطقه تحت نفوذ اتحاد جماهیر شوروی قرار داشت (دهه 1930) به شکل رسمی مورد استفاده قرار گرفت و در نتیجه همین اسم برای نامیدن ساکنان این منطقه هم به کار رفت.
حزب کمونیست هم پس از پیروزی در جنگ داخلی در سال 1949، هنگامی که کنترل منطقه غربی را در دست گرفت به استفاده از نام اویغور ادامه داد. حزب در سال 1955 بر اساس الگوی شوروی که در آن حداقل از نظر تئوری به اقلیتهای قومی در امور خودشان استقلال داده میشد، منطقه خودمختار شینجیانگ اویغور را تاسیس کرد.
ریشه تنشهای قومی چیست؟
پس از تاسیس منطقه خودمختار، روند مهاجرت چینیهای هان که چندین قرن سابقه داشت تسریع گردید. این کار در اوایل دوران جمهوری خلق با پشتیبانی دولت و با هدف تقویت كنترل پكن، و بعدها برای مقابله با تهدید توسعهطلبی شوروی پس از حمله به افغانستان انجام شد.
پکن در سال 1954 سپاه تولید و ساخت شینجیانگ یا XPCC (Xinjiang Production and Construction Corp) را تاسیس کرد که یک نهاد شبهنظامی است و در طیفی بسیار گسترده از صنایع مختلف، از ساخت و ساز تا کشاورزی، فعالیت دارد و از سنت باستانی چین موسوم به تونتیان (tuntian) تبعیت میکند که بر اساس آن سربازان اعزام شده برای محافظت از مناطق مرزی، به کشاورزی و کار بر روی اراضی هم میپرداختند.
XPCC که در سال 2020 توسط آمریکا تحریم شد، در استخدام کارگران هان در این منطقه نقشی کلیدی دارد. در سال 2014 حدود 86 درصد کارگران XPCC از چینیهای هان بودهاند.
بر اساس بردآوردها در سال 1949 قوم اویغور تقریبا 76 درصد و قوم هان تنها 6 درصد جمعیت شینجیانگ را تشکیل میدادند؛ در حالی که طبق آمار رسمی تا سال 2018 جمعیت قوم هان به حدود 9 میلیون نفر یعنی 40 درصد کل جمعیت منطقه رسیده و در مقابل نسبت اویغورها به 51 درصد (12/7 میلیون نفر) کاهش یافته است.
XPCC و سایر شرکتهای دولتی (مانند شرکت نفتی ساینوپک) نقش قابل توجهی در توسعه منابع طبیعی منطقه مانند نفت خام، گاز طبیعی و کشاورزی ایفا کردهاند، اما منافع توسعه اقتصادی به شکل برابر و عادلانه بین هانها و اویغورها تقسیم نشده است.
بررسیها نشان میدهد اویغورها عمدتا از مشاغل پردرآمد بخشهای حرفهای و بخش انرژی محروم هستند که این مساله حس استعمارگری هانها را در ذهن مردم اویغور تقویت نموده است.
همچنین اویغورها از این موضوع شکایت دارند که بویژه از حدود یک دهه پیش و در پی شورشهای قومی و برخی حملات تروریستی، گاهی اوقات در سایر مناطق چین با تبعیض و پیشداوری روبرو میشوند و از داشتن شغل یا اقامت در هتلها محروم میگردند.
از لحاظ تاریخی، رویکرد پکن در مواجهه با اقلیتهای قومی در دوره رهبران مختلف، متفاوت بوده است. مائو تسهتونگ منتقد ناسیونالیسم هان بود و میگفت که حزب کمونیست باید رابطه خوب با اقلیتهای قومی را تقویت کند. در دهه 1980 هو یائوبانگ، رئیس اصلاحطلب حزب، دورانی لیبرالتر را آغاز کرد که در آن مناطق اقلیتنشین استقلال بیشتری به دست آوردند.
اما سرکوب نظامی خشن اعتراضات سال 1989 میدان تیانآنمن، که با مرگ هو رقم خورد، نشانهای از شروع دوران تشدید کنترل دولتی بود.
پکن مدعیاست که با چه نوع تروریسمی مقابله میکند؟
از زمان حملات 11 سپتامبر در آمریکا، چین با پیوند دادن سیاستهای خود در شینجیانگ به تلاشهای جهانی برای مقابله با تروریسم، از این سیاستها دفاع کرده است.
پکن مدعیاست در شینجیانگ خطر فعالیت نیروهای جداییطلب متاثر از قوای خارجی وجود دارد که امنیت ملی را تهدید میکنند. دولت به سازمانهایی مانند جنبش اسلامی ترکستان شرقی استناد میکند که توسط شبهنظامیان در شینجیانگ به راه افتاد و سازمان ملل متحد آن را یک سازمان تروریستی میداند.
تهدید دیگر از نظر دولت، “مجاهدانی” هستند که پس از جنگ در سوریه سعی دارند به چین بازگردند. در سال 2018 جی ژییه، مشاور دولت، بدون ارائه عددی مشخص اعلام کرد در سال 2017 تعداد مجاهدان دستگیر شده هنگام بازگشت به چین 10 برابر افزایش یافته است.
در دهه 1990 و اوایل دهه 2000 در شینجیانگ اعتراضاتی پراکنده درباره حقوق اویغورها و درگیریهایی با پلیس محلی رخ داد.
در سال 2009 درگیری بین کارگران اویغور و هان یک کارخانه در شائوگوان استان گوانگدونگ به مرگ دو اویغور منجر گردید و همین امر باعث شد صدها نفر در اورومچی، پایتخت شینجیانگ به خیابانها بریزند.
این اعتراضات به شورش تبدیل شد و اویغورها به هانهای ساکن در منطقه حمله کردند که چند روز بعد با حمله به اویغورها تلافی گردید.
نیروهای نظامی برای سرکوب ناآرامی اعزام شدند و به گفته مقامات حدود 200 نفر که بیشتر آنها هان بودند، در شورشها جان خود را از دست دادند.
در آوریل 2014 بمبگذاری و حمله با چاقو در یک ایستگاه راه آهن اورومچی سه کشته و 79 زخمی بر جای گذاشت. یک ماه بعد، دو مهاجم در بازار با خودرو خریداران را زیر گرفتند و بعد مواد منفجره همراه خود را منفجر کردند که این حمله 31 نفر را به کام مرگ فرستاد.
حملات تروریستی در خارج از شینجیانگ هم انجام شده است. در سال 2013 یک گروه تندرو مرتبط با جنبش اسلامی ترکستان شرقی از حمله با خودرو به گردشگران در میدان تیانآنمن پکن خبر داد که به مرگ دو نفر و زخمی شدن 38 نفر منجر شد. حمله سال 2014 با چاقو در کونمینگ نیز که به مرگ 31 نفر انجامید، بعدا به جداییطلبان شینجیانگ نسبت داده شد.
چیزی که پکن نمیخواهد به آن اعتراف کند این است که مشکل شینجیانگ در اثر فقر طولانی مدت به وجود آمده، نه تروریسم. به عبارت دیگر، آنچه که افراطگرایی مینامند ناشی از فقر، و از جمله ناشی از سرمایهگذاری ناکافی برای ایجاد زیرساختها، آموزش و غیره در منطقه است.
پکن در برابر این حوادث چه واکنشی نشان داده است؟
حمله آوریل اورومچی در آخرین روز سفر رئیس جمهور شی جین پینگ به شینجیانگ رخ داد. این حادثه و حمله سال 2013 پکن باعث شد که وی دستور جنگ علیه تروریسم را صادر کند.
مناطق مرزی مانند شینجیانگ و تبت که تنشهای قومی در آنها وجود دارد از چند دهه پیش شاهد تدابیر امنیتی شدیدتری نسبت به سایر نقاط چین بودهاند.
اما به گفته کمیته رفع تبعیض نژادی سازمان ملل و گروههای حقوق بشری، چن کوانگوئو رئیس فعلی حزب در شینجیانگ اقدامات امنیتی را گسترش داده و سیستم نظارت، بازداشت و بازآموزی گستردهای را در شینجیانگ ایجاد نموده است.
مسئولان دولتی گفتهاند كه “پان تركیسم” و “پان اسلامیسم” این منطقه را تهدید می کند، و سعی داشتهاند تا با تغییر شیوه زندگی اویغورها، آنچه را که تاثیرات افراطگرایان مینامند محو کنند.
آنها اجتماعات بزرگ مردان جوان و اعمالی مانند سفر زیارتی انفرادی به مكه، روزه گرفتن، گذاشتن ریش بلند و داشتن روبنده (پوشیه) برای زنان را محدود نمودهاند.
گروههای حقوق بشری به تصاویر ماهوارهای استناد كردهاند که به گفته آنها تخریب یا بازسازی مساجد و دیگر مراکز سنتی اسلامی را نشان میدهد.
ولی مقامات دولتی میگویند اقدامات اخیر در جهت تخریب یا نوسازی مساجد کشور، به منظور بازگرداندن فضای آنها به ریشههای چینی و حذف ویژگیهای معماری خاورمیانه مانند گنبدها و منارههایی انجام شده است که بسیاری از آنها در دهه 1980 و 1990 (بعضا با منابع مالی تامین شده از خارج کشور) احداث گردیدهاند.
به گفته لی شیائوشیا از آکادمی علوم اجتماعی شینجیانگ، تعداد مساجد در این منطقه از زمان اوج خود یعنی 30 هزار مسجد در سال 1956 کاهش زیادی یافته و بسیاری از آنها در نابسامانیهایی مانند انقلاب فرهنگی دهه 1970 تخریب شدهاند.
اما وزارت امور خارجه چین ادعای تخریب مساجد در مقیاس گسترده را رد و اعلام کرده در سپتامبر 2020 در شینجیانگ 24 هزار مسجد وجود داشته و بر این اساس سرانه تعداد مساجد به ازای جمعیت مسلمان، از ترکیه هم بیشتر بوده است.
پکن ادعا میکند که کمپین شینجیانگ موفقیتآمیز بوده است. در گزارشی که سال گذشته در پیپل دیلی (نشریه وابسته به حزب) منتشر شد آمده است که بین سالهای 1990 تا 2016 هزاران حادثه تروریستی رخ داد، اما از 2016 تاکنون شاهد هیچ حادثهای نبودهایم.
در آوریل سال جاری وزارت امنیت عمومی گذشت چهار سال بدون هیچ حادثه تروریستی در کشور را جشن گرفت، اما به شبکه اردوگاههای بازداشت تاسیس شده در شینجیانگ هیچ اشارهای نکرد.
شی با اشاره به یک ضربالمثل چینی میگوید “به نظر میرسد که حزب کمونیست ترجیح میدهد صد نفر بیگناه به اشتباه مجازات شوند تا این که یک مجرم بدون مجازات بماند”.
گروههای مدافع حقوق بشر هم گفتهاند که بین سالهای 2017 تا 2019 حداقل یک میلیون نفر از اویغورها و سایر اقلیتهای عمدتا مسلمان مانند قزاقها به اردوگاه فرستاده شدهاند، و چین را به سوء رفتار شدید در داخل مرزهایش متهم میکنند.
پکن بارها چنین اتهاماتی را رد کرده است. سال گذشته در یک گزارش دولتی آمده بود که از 2014 تا 2019، هر سال تقریبا 3/1 میلیون نفر در شینجیانگ “آموزش شغلی و حرفهای” دیدهاند.
کاهش فقر در دوره شی به عنوان یکی دیگر از اولویتهای منطقه در نظر گرفته شده است. به گفته وو چیانگ، تحلیلگر سیاسی مستقر در پکن، به نظر میرسد گزارشی که در آوریل 2021 منتشر شد و از “گامهای بلند” کشور در زمینه خروج اقلیتهای قومی از چنگال فقر خبر میداد، دلیل اصلی ناآرامیها در شینجیانگ را تروریسم نمیداند.
وو به ساوت چاینا مورنینگ پست گفته است “چیزی که پکن نمیخواهد به آن اعتراف کند این است که مشکل شینجیانگ در اثر فقر طولانی مدت به وجود آمده، نه تروریسم. به عبارت دیگر، آنچه که افراطگرایی مینامند ناشی از فقر، و از جمله ناشی از سرمایهگذاری ناکافی برای ایجاد زیرساختها، آموزش و غیره در منطقه است.”
چرا اتفاقات شینجیانگ اینقدر بحثبرانگیز است؟
این اختلافات در زمانی رخ داده که تنش بین چین با آمریکا و کشورهای غربی دیگر تشدید شده است.
چین ادعای کشورهای غربی مبنی بر نسلکشی را ناشی از انگیزههای سیاسی دانسته و آن را رد میکند، و تحریمهای آمریکا و اروپا تاثیر محسوسی بر سیاستهای پکن در منطقه نداشتهاند.
دسترسی به منطقه شینجیانگ محدود شده و در نتیجه بررسی صحت و سقم ادعاها مشکل است. صرفنظر از ملاقاتهای سازماندهی شده توسط دولت، که در آنها مسئولان چینی دیپلماتها و روزنامهنگاران را همراهی میکنند، سازمانها یا رسانههای خارجی که توانستهاند وارد شینجیانگ شوند گزارش میکنند که تحت نظارت دقیق قرار گرفتهاند و ماموران امنیتی همه جا در تعقیب آنها هستند.
این فعالان میگویند که قادر به تهیه ویزا و سفر آزادانه نیستند و نمیتوانند به افرادی كه در شینجیانگ با آنها صحبت میكنند اطمینان دهند که از اقدامات تلافیجویانه دولت مصون خواهند بود.
آدریان تسنتس، پژوهشگر آلمانی مستقر در آمریکا که تحقیقاتش محور بسیاری از ادعاها درباره سوء رفتار در شینجیانگ بوده، با مجموعهای از پروندههای قضایی از سوی پکن مواجه شده است. وی همچنین از ورود به چین یا فعالیتهای تجارتی در این کشور منع گردیده است.
محققان غربی به خاطرعدم دسترسی مستقیم، برای جمعآوری مدارک در مورد آزار و بد رفتاری با اویغورها و سایر گروههای اقلیت به اسناد دولتی علنی شده و علنی نشده چین، منابع دانشگاهی، گزارشات رسانههای دولتی و تصاویر ماهوارهای و همچنین مصاحبه با بازداشت شدگان سابق در اردوگاههای به اصطلاح بازآموزی متوسل گردیدهاند.
اما چین مصرانه اعلام میکند که خارجیها میتوانند آزادانه وارد شینجیانگ شوند. در ماه مارس وزیر امور خارجه این کشور، وانگ یی، بار دیگر از علاقمندان خارجی دعوت کرد تا از شینجیانگ بازدید نموده و به چشم خود ببینند که هیچگونه نسلکشی در آنجا اتفاق نمیافتد.
وانگ گفته “باید دید تا بتوان باور کرد، و [با دیدن واقعیات،] طبیعتا شایعهها فرو خواهد ریخت”، و افرادی که به این منطقه نرفتهاند را به انتشار “اخبار جعلی” متهم نموده است.