شی جینپینگ معمولاً با عنوان تشریفاتیاش یعنی «گوجیا جوشی» یا «رئیس کشور» خطاب قرار میگیرد؛ عنوانی که معمولاً در انگلیسی [و زبانهای دیگر] «رئیسجمهور» ترجمه میشود. اما جایگاه شی به عنوان دبیرکل حزب کمونیست چین است که او را در رأس رهبری این کشور قرار میدهد.
قانون اساسی حزب به دبیرکل اختیار آن را میدهد که جلسات دایرههای داخلی خود حزب، «کمیتهی دائم دفتر سیاسی» هفتنفره و «دفتر سیاسی» 25 نفره را تشکیل دهد.
دبیرکل همچنین مسئول دبیرخانه نیز هست؛ نهاد حزبیای که بر ایدئولوژی، تبلیغات، انتصابات پرسنل، و شماری دیگر از حوزههای سیاستی حزب نظارت میکند.
از سال 1993 به بعد، دبیرکل عموماً رئیس و مدیر هیأترئیسهی «کمیسیون مرکزی نظامی» نیز بوده است. به این ترتیب، قدرت در سه بخش حزب، دولت و ارتش، یکپارچهسازی شده است. البته استثنائاً بین سالهای 2002 و 2004، در حالی که «هو جینتائو» دبیرکلی حزب کمونیست چین را به عهده گرفته بود، «جیانگ زِمین» به مدت دو سال همچنان رئیس کمیسیون مرکزی نظامی باقی ماند.
با این وجود، دبیرکل از همان ابتدا عالیرتبهترین مقام در حزب کمونیست چین نبوده است. این حزب طی 100 سال گذشته شاهد تحولات زیادی در ساختار رهبری خود بوده است.
اولین دبیرکل حزب کمونیست چین چه کسی بود؟
«چِن دوشیو» انقلابیِ چینی، اگرچه از زمان تأسیس حزب کمونیست چین در سال 1921 نقش برجستهای در رهبری آن داشت، اما تازه سال 1925 بود که به طور رسمی به عنوان اولین دبیرکل این حزب انتخاب شد؛ سه سال پس از آنکه «ژوزف استالین» سِمت مشابهی را در اتحاد جماهیر شوروی برای خودش ایجاد کرد.
پس از سال 1945، وقتی «مائو تسهتونگ» به ریاست کمیتهی مرکزی، یا ریاست حزب، رسید و بیش از سه دهه حاکمیت بیرقیب وی آغاز شد، یک سِمت جدید توانست جای دبیرکلی را به عنوان عالیرتبهترین جایگاه در حزب کمونیست چین بگیرد.
دو جایگاه «دبیرکلی» و «ریاست حزب» تفاوت ظریفی با هم دارند. جایگاه رئیس حزب اندکی بالاتر از هیأت رهبری تعریف شده، در حالی که دبیرکل بخشی از این هیأت محسوب میشود.
پس از ناپدید شدن سِمتهای دبیرکلی و ریاستجمهوری طی سالهای اول «انقلاب فرهنگی» چین (دوران دهسالهی آشوب سیاسی که مائو سال 1966 آغازگر آن بود) نفوذ جایگاه ریاست حزب کمونیست بیشتر نیز شد.
همان سال، «دِنگ شیائوپینگ» دبیرکل وقت حزب، از چشمها افتاد و برکنار شد. دو سال بعد، «لیو شاوچی» رئیسجمهور وقت، که ابتدا او را جانشین مائو میدانستند، توسط خود مائو یک تهدید تلقی شد و او را از حزب اخراج کردند. به این ترتیب، کرسی ریاستجمهوری دوازده سال خالی ماند.
آیا خصوصیات شخصیتی یا جایگاه رسمی اهمیت دارند؟
با وجود آنچه که گفته شد، قدرتِ رئیس حزب تا حد زیادی به فردی بستگی داشت که این سمت را به عهده میگرفت. مائو وقتی رئیس حزب بود حرف آخر را دربارهی همه چیز خودش میزد و میتوانست هر کسی را به راحتی برکنار کند؛ از جمله دبیرکل و رئیسجمهور را.
با این حال، «هوا گوئوفِنگ» جانشین مائو، سال 1976 زمانی که قدرت را در دست گرفت، از حمایت کامل رهبری حزب برخوردار نبود و از آنجایی که از پیوستن به جریان اصلاحات بازارمحور در چین خودداری کرد، 5 سال به حاشیه رانده شد.
مائو سال 1976 فوت کرد؛ و جایگاه ریاست حزب نیز سال 1982 منحل شد؛ چراکه رهبران حزب اتفاقنظر کامل داشتند که فرآیند تصمیمگیری باید دستهجمعیتر باشد تا حزب دوباره به آشفتگی روزهای آخر مائو برنگردد.
طی دههی 1980، دبیرکلی حزب عمدتاً یک عنوانِ روی کاغذ بود. دبیرکل حزب صرفاً مسئول اجرای سیاستهای بزرگترهای حزب بود؛ بهویژه سیاستهای دِنگ که پس از فوت مائو قدرت را مجدداً به دست آورده بود.
عنوان رئیسجمهور نیز در این دوره تا حد زیادی صرفاً صوری بود، زیرا دِنگ به عنوان رئیس کمیسیون مرکزی نظامی (سِمتی که تا بعد از سرکوب معترضان طرفدار دموکراسی در سال 1989 در میدان «تیانآنمِن» آن را حفظ کرد) فرماندهی ارتش را نیز به عهده داشت.
سال 1989، جیانگ ریاست کمیسیون مرکزی نظامی را از دِنگ و دبیرکلی حزب را از «جائو زیانگ» تحویل گرفت. وی چهار سال بعد، تبدیل به اولین دبیرکل حزب کمونیست چین شد که رئیسجمهور نیز بود. و این سرآغاز رویهای شد که تا امروز نیز ادامه دارد.
دبیرکل چهقدر قدرت دارد؟
اصولاً تصمیمات حزب با رأی سادهی اکثریت اعضای کمیتهی دائم دفتر سیاسی اتخاذ میشود، که همیشه تعداد اعضایش فرد است. کمیته دائم در حال حاضر هفت عضو دارد، اما تعداد اعضای قبلاً تغییراتی داشته و تا 11 نفر نیز رسیده است. مشهور است که جیانگ، دبیرکل حزب بین سالهای 1989 و 2002، گفت: «من به عنوان رئیس [کمیتهی دائم] فقط یک رأی دارم.»
با این وجود، نقش دبیرکل حزب به شکل مبهمی تعریف شده است. به عنوان نمونه، محدودیتی برای تعداد دورههای دبیرکلی یک فرد وجود ندارد و قوانین مکتوبی هم برای انتخاب جانشین دبیرکل نوشته نشده است.
در نتیجه، تقریباً هر کدام از دبیرکلهای حزب طی چند دههی گذشته، مسیر متفاوتی را برای رسیدن به عالیرتبهترین جایگاه در حزب طی کردهاند: جیانگ پس از تصمیمِ دِنگ برای برکنار کردن جائو زیانگ، که تفکرات اصلاحطلبانه داشت، یکباره به این سِمت ارتقا پیدا کرد. این در حالی است که هو جینتائو یک دهه عضو کمیتهی دائم بود و نهایتاً سال 2002 دبیرکل حزب شد. از طرف دیگر، شی صرفاً 5 سال عضویت کمیتهی دائم را در کارنامه داشت و سال 2012 یک پله ارتقا پیدا کرد.
دبیرکل چه زمانی کنارهگیری میکند؟
بازنشستگی از دبیرکلی نیز قوانین ثابتی ندارد. جیانگ پس از کنارهگیری از دبیرکلی در سال 2002، دو سال دیگر هم رئیس کمیسیون مرکزی نظامی ماند. هو که اولین دورهی دبیریاش در حزب تحتالشعاع جیانگ قرار گرفت، سال 2012 یکباره از همهی سِمتهایش کنارهگیری کرد.
همین باعث شد شی بتواند همزمان مسئولیت حزب، کشور و ارتش را به دست بگیرد.
با توجه به اینکه هیچکس به عنوان جانشین شی در کرسی دبیرکلی حزب معرفی نشده و سال 2018 محدودیت تعداد دورههای ریاستجمهوری هم برداشته شد، انتظار میرود شی با برگزاری بیستمین جلسهی کنگرهی حزب کمونیست چین در سال 2022، سومین دورهی ریاستجمهوریاش را آغاز کند.
گمانهزنیهایی وجود دارد مبنی بر اینکه شی ممکن است نقش ریاست حزب را دوباره احیا کند. در این صورت، وی رسماً یک رتبه بالاتر از دستگاه تصمیمگیری جمعی حزب قرار خواهد گرفت. هیچکس نمیداند اگر شی چنین تصمیمی بگیرد آیا مانعی جلوی پایش وجود دارد یا نه.
منبع: scmp