تقابل دولت چین و غول‌های فناوری آینده این کشور را به کدام سمت می‌برد؟

حزب حاکم بر چین قصد دارد با مقابله با شرکت‌ها و بخش‌های فعال در حوزه فناوری، ساختار آن‌ها را مطابق خواسته خود تغییر دهد و آن‌ها را در مسیری هدایت کند که به شکوفایی بیشتر اقتصاد و افزایش رفاه حال شهروندان منجر شود؛ اما آیا چنین تصمیمی واقعاً درست و سازنده است؟

چین در دو دهه اخیر پیشرفت بسیار خوبی در حوزه فناوری داشته و میزان تجارت الکترونیکی شرکت علی‌بابا الکترونیک فعالیت می‌کند دو برابر آمازون است. شرکت تنسنت که در ضمیمه ارائه خدمات شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های گروهی، تجارت الکترونیک، بازی‌های چندنفره آنلاین، آنتی‌ویروس و خدمات ارزش‌افزوده مخابرات فعالیت می‌کند، محبوب‌ترین اپلیکیشن جهان با یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون کاربر در جهان را طراحی و ایجاد کرده است.

تحول عظیم در حوزه فناوری در چین به ایجاد تحولی عظیم و گسترده در چشم‌انداز بلندمدت فعالیت‌های اقتصادی داخل کشور نیز کمک کرده است، زیرا مسئولان امر چینی به لطف دستیابی به فناوری‌های مختلف توانسته‌اند فراتر از حوزه تولید حرکت کنند و وارد حوزه‌های جدیدی مثل بهداشت و درمان دیجیتال هوش مصنوعی شوند. در ضمن پیشرفت شگفت‌انگیز چین در حوزه فناوری می‌تواند زمینه پیشی گرفتن این کشور از آمریکا را نیز فراهم کند.

بزرگ‌ترین شرکت‌های فناوری چینی

رویارویی دولت چین و بخش‌های فعال در حوزه فناوری

جین پینگ، رئیس‌جمهور چین، اقدامات مقابله‌کننده و سرکوب‌کننده‌ای را علیه صنعت ۴ هزار میلیارد دلاری کشورش آغاز کرده که با توجه به پیشرفت بسیار خوب این کشور در حوزه‌های مختلف فناوری، واقعاً حیرت‌آور است. در حال حاضر بیش از ۵۰ اقدام نظارتی علیه جرم‌های ادعایی شرکت‌های مختلف که به آن‌ها متهم شده‌اند، انجام شده است.

این جرائم شامل موارد مختلفی می‌شود؛ از قانون مقابله با انحصارطلبی گرفته تا نقض قانون ارائه اطلاعات. تحریم‌های مرتبط با ممنوعیت‌های دولتی و جرائم نقدی قیمت سهام‌ها را به‌شدت تحت تأثیر منفی قرار داده و هزینه‌ای در حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار را به سرمایه‌گذاران تحمیل کرده است.

هدف کوتاه مدت شی جین پینگ از انجام چنین اقدامات سختگیرانه‌ای، مقابله با سرمایه‌داران بزرگ و کاهش سرمایه آن‌ها و همچنین مسلط شدن مراجع نظارتی بر بازار سرکش دیجیتال است؛ اما هدف اصلی حزب کمونیست چین ایجاد تغییر بنیادین در ساختار صنعت‌های درگیر با فناوری در این کشور و شکل دادن مجدد آن‌ها بر اساس طرح‌های مورد نظر افراد صاحب قدرت در این کشور است. مسئولان چینی امیدوارند چنین رویکردی باعث پیشرفت بیشتر چین در حوزه فناوری و زمینه‌ساز ایجاد بستر رقابت شود و این رقابت به نفع مشتریان شود.

اصول سیاست جغرافیایی نیز می‌تواند مسئولان را به انجام اقدامات سرکوب‌کننده و قهری بیشتر تحریک و روند انجام آن‌ها را سریع‌تر کند. محدودیت چین در دسترسی به سخت‌افزارهای تهیه‌شده توسط شرکت‌های امریکایی و استفاده از آن‌ها، لزوم انجام فعالیت‌های ضروری برای افزایش سطح خودکفایی در بخش‌های بسیار با اهمیت و راهبردی مثل تولید قطعات نیمه‌رسانا را بیش‌ازپیش برای مسئولان چینی آشکار کرده است.

درصورتی‌که انجام اقدامات مقابله‌کننده در حوزه شبکه‌های اجتماعی  و شرکت‌های تهیه‌کننده بازی‌های کامپیوتری و موارد مشابه، مهندسان و برنامه نویسان با استعداد را در مسیر درست هدایت کند، افزایش تولید سخت افزار نیز می‌تواند برای این کشور منفعت‌بخش باشد؛ البته نباید فراموش کنیم که اقدامات مقابله کننده در حوزه فناوری ریسک بسیار بزرگی است و ممکن است نه‌تنها باعث شکوفایی بیشتر فناوری در چین نشود، بلکه باعث وارد شدن آسیب‌های بلندمدت به روند رشد اقتصادی و سازمانی چین شود.

پیشرفت چشمگیر چین در حوزه فناوری

۲۰ سال پیش بعید به نظر می‌رسید که چین بتواند در آینده به چنین پیشرفت شگفت‌انگیز در حوزه فناوری دست پیدا کند. شرکت‌های مستقر در سیلیکون ولی شرکت‌هایی پیشتازی مثل علی‌بابا را تا زمانی که در حوزه تجارت الکترونیک به پیشرفت امروزی خود دست نیافته بودند، اصلاً جدی نمی‌گرفتند و آن‌ها را به دلیل ایجاد فناوری‌های کپی‌شده از فناوری‌های آمریکایی، از آمریکا اخراج کردند.

امروزه ارزش ۷۳ شرکت چینی بیش از ۱۰ میلیارد دلار است و اکثر آن‌ها مدیران و افراد اجرایی غربی یا تحصیل‌کرده در خارج را به خدمت گرفته‌اند. سرمایه‌گذاری عظیم پویا و ریسک‌پذیر در چین، باعث ایجاد شرکت‌های فناوری موفقی شده است. بیش از نیمی از استارتاپ های یونیکورن چین (استارتاپ هایی که ارزش آن‌ها بیش از یک میلیارد دلار است)، در حوزه‌هایی مثل هوش مصنوعی، کلان داده و رباتیک مشغول به کار هستند.

چالش‌های دشوار ایجاد تغییرات بنیادین در حوزه فناوری در چین

اقدامات مقابله‌کننده مسئولان چینی علیه فعالان حوزه فناوری، مثل جنگ ولادیمیر پوتین با گروهک سالاری (حاکمیت گروه کوچکی از افراد ناشایسته بر مردم که اصلاً در برابر مردم مسئول نیستند) در دهه ۲۰۲۰، اصلاً جنگ بین خودی‌ها و گروهی از افراد مخرب نیست؛ بلکه از معضلات نگران‌کننده برای قانون‌گذاران و سیاستمداران غرب، ریشه گرفته است.

این معضلات شامل گرایش بازار دیجیتال به انحصارطلبی و احتکار اطلاعات (بی‌میلی به از بین بردن اطلاعات ضروری یا حتی اطلاعات غیرقابل استفاده)، سوءاستفاده از تأمین‌کنندگان، استثمار کارمندان و تضعیف قدرت تشخیص خوب و بد در میان مردم می‌شود.

با شروع اصلاحات و آغاز اتخاذ سیاست‌های بازار آزاد توسط چین، اعمال سیاست‌های سختگیرانه و جدی به تعویق افتاد و حزب کمونیست حوزه مالی، مخابراتی و انرژی را به شدت تحت کنترل خود درآورد؛ اما از سوی دیگر زمینه شکوفایی و پیشرفته فناوری را نیزفراهم کرد.

پیشتازان عرصه فناوری و حوزه‌های دیجیتال به دلیل اینکه تقریباً هیچ مرجع قانون‌گذاری در مقابل آن‌ها وجود نداشت، با سرعت شگفت‌انگیزی رشد کردند. در حال حاضر تعداد کاربران اپلیکیشن متعلق به شرکت دیدی گلوبال (Didi global)، شرکتی فعال در حوزه ارائه خدمات حمل‌ونقل، بیش از جمعیت آمریکا است!

پلتفرم‌های بزرگ دیجیتال از آزادی خود برای زیر پا له کردن شرکت‌های کوچک‌تر سوءاستفاده می‌کنند. درضمن مانع فعالیت فعالان اقتصادی در بیش از یک پلتفرم شده‌اند. آن‌ها اساس‌ترین حقوق کارگرانی مثل پیک‌های غذارسان و کارمندان فعال در حوزه فناوری را زیر پا می‌گذارند. حاکمان حزب می‌خواهند به چنین سوءرفتارهایی پایان دهند؛ این هدف، هدف بلندپروازانِه‌ای محسوب می‌شود و سرمایه‌گذاران از آن حمایت می‌کنند؟

حال این سؤال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان به چنین هدفی دست یافت. چین در حال تبدیل‌شدن به یک آزمایشگاه سیاست است که در آن دولتی غیرقابل‌کنترل و غیر پاسخگو برای به دست آوردن کنترل زیرساخت اساسی قرن ۲۱، با بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان مقابله و مبارزه می‌کند. برخی از منابع کشور مثل زمین یا نیروی کار که دولت آن‌ها را عوامل تولید نامیده است، ممکن است به مالکیت عمومی مردم در بیاید.

درضمن ممکن است دولت پلتفرم‌های مختلف را ملزم به هم‌کنش‌پذیری با یکدیگر کند. منظور از هم‌کنش‌پذیری قابلیت پلتفرم‌ها برای کار کردن با یکدیگر است؛ بنابراین می‌توانیم بگوییم که پلتفرمی مانند وی چت نمی‌تواند مانع سایر رقبای خود شود. سیاست‌گذاری در مورد الگوریتم‌های پرکاربرد باید با دقت بیشتری انجام شود. تمام این موارد ممکن است آسیب‌زننده باشند، اما وضعیت بازار را بهتر خواهند کرد.

تاثیرات منفی اقدامات مقابله‌‌کننده علیه فناوری

البته نتایج خوب اقدامات مقابله‌کننده دولت چین در مقابل شرکت‌های فناوری نباید ما را دچار اشتباه کند. چنین اقداماتی برای مقابله با دنیای فناوری در چین قدرت بی‌پروای حزب حاکم را ثابت می‌کند. در گذشته اولویت‌های حزب قربانی منافع شخصی اشخاصی افراد فاسد داخلی می‌شده است و جذب سرمایه خارجی و کارآفرینی محدودیت‌هایی را برای این حزب ایجاد کرده بود.

اکنون افراد حزب احساس جسارت می‌کنند و قوانین مختلفی را به‌سرعت وضع و آن‌ها را با تعصب زیادی اعمال می‌کنند. نهاد رگولاتوری تکامل‌نیافته چین در حال جولان دادن است. تعداد اعضای آژانس انحصارطلب اصلی این نهاد ۵۰ نفری یا همین حدود است؛ اما همین این افراد کم این اختیار را دارند که کسب‌وکارهای زیادی را به‌راحتی و به‌سرعت نابود کنند و شرکت‌ها هم باید تصمیمات این اعضا را بدون اعتراض و بی‌چون‌وچرا بپذیرند.

رهبران چین با موفقیت توانسته‌اند از قوانین غربی‌ها سرپیچی کنند. به نظر می‌رسد آن‌ها قدرت قانون‌گذاری و ایجاد محدودیت خود در صنایع درگیر با فناوری را ابزاری برای اصلاح و پالایش رویکردهای سیاست‌گذاری در مورد سرمایه‌گذاری دولتی می‌دانند.

در واقع می‌توان گفت که هدف آن‌ها ایجاد طرحی برای ترکیب کردن رفاه و موفقیت اجتماعی با کنترل، به‌منظور حفظ ثبات چین و حفظ قدرت حزب است. در واقع حزب با آغاز روند کاهش جمعیت چین می‌خواهد میزان تولید را با هدایت دولتی افزایش دهد و در نظر دارد این هدف را با روش‌هایی مثل اتوماسیون سازی کارخانه‌ها یا ایجاد خوشه‌های بزرگ شهری محقق کند.

با این وجود تلاش برای تغییر شکل فناوری در چین هنوز هم می‌تواند به سادگی در مسیر اشتباهی قرار گیرد و می‌تواند باعث مردد شدن سرمایه‌گذاران خارجی برای ورود در چین شود. در ضمن این موضوع می‌تواند مانع ارائه خدمات مختلف و ایجاد استانداردهای فناوری در سطح جهانی در سراسر جهان در قرن بیست و یکم شود (آمریکا در قرن بیستم به چنین هدفی دست یافت).

بدون تردید آثار هر گونه رشد چین در زمینه‌های مختلف فناوری در خارج از مرزهای این کشور نیز مشاهده خواهد شد. خطر بزرگ دیگر این است که سرکوب صنایع عجین ‌شده با فناوری، روح کارآفرینی و اشتیاق برای ورود به این حوزه را از بین می‌برد.

با روی برگرداندن اقتصاد از سوق دادن بخش‌های مختلف به ارائه خدمات، اقدامات خودجوش ریسک‌پذیر که موردحمایت بازار سرمایه هم هستند، اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند.

بسیاری از سرمایه‌داران بزرگ شرکت‌های خود را رها کرده‌اند و در جمع‌های مهم برای تصمیم‌گیری یا پرسش و پاسخ نیز حاضر نمی‌شوند؛ البته افرادی که خواهان موفقیت هستند، قبل از اینکه راه این افراد را در پیش بگیرند، تمام جوانب را در نظر می‌گیرند؛ زیرا اقدامات مقابله‌کننده هزینه سرمایه‌گذاری را افزایش داده است.

در حال حاضر بزرگ‌ترین شرکت‌های فناوری چینی در معاملات فروش خود در مقایسه با شرکت‌های آمریکایی، به ازای هر دلار ۲۶ درصد تخفیف می‌دهند. دولت چین استارتاپ‌هایی مانند مینو (Minnoews) را که با ایجاد اپلیکیشن مسیریاب به‌نوعی از کسب‌وکار تاکسی اینترنتی دیدی بهره می‌برد، به‌عنوان اهداف اصلی خود برای ضربه زدن انتخاب کرده است. این اقدامات سرکوب‌کننده باعث می‌شود استارتاپ‌ها تصور کنند موردحمله شدید قرار گرفته‌اند. به هر حال تأثیر یا عدم تأثیر رشد فزاینده فناوری در چین بر رشد خلاقیت هنوز هم در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *