چین در حال تسخیر اقتصاد اروپا

براساس داده‌های آماری سازمان آمار آمریکا طی 20 سال اخیر رقم صادرات کالایی آمریکا به اتحادیه اروپا از 168 میلیارد دلار در سال 2000 به 336 میلیارد دلار در سال 2019 رسیده است که نشان از رشد دوبرابری دارد.

در همین مدت میزان صادرات اتحادیه اروپا به آمریکا هم از 227 میلیارد دلار در سال 2000 به 515 میلیارد دلار در سال 2019 و 145 میلیارد دلار در سال 2020 رسیده و اگر آثار کرونا را در نظر نگیریم، صادرات اتحادیه اروپا به آمریکا نیز رشد 3.2 برابری را تجربه کرده است.

مرکز ثقل اقتصاد جهان درحال انتقال از جهان غرب به قاره آسیا با محوریت چین است. ازاین‌رو، مساله شیوه تعامل با قدرت نوظهور چین همواره یکی از موضوعات موردتوجه قدرت‌های بزرگ بوده است. چین متناسب با منافع ملی خود تلاش می‌کند مکانیزم‌های مناسب برای توسعه اقتصادی اتخاذ کند. با وجود گسترش موج ملی‌گرایی در دنیای غرب و به‌خصوص در سیاست خارجی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، چین تلاش می‌کند از مزایای شعار اصلی لیبرالیسم یعنی تجارت آزاد استفاده کند. اما در سمت دیگر، اتحادیه اروپا به‌عنوان یکی از بلوک‌های بزرگ اقتصادی جهان، با تحولاتی که رخ داده، ضمن بازنگری جدی در سیاست‌های تجاری خود مبنی‌بر افزایش سهم آسیا در اقتصاد جهانی، بسته‌های جدیدی را ارائه کرده که محوریت آنها دیگر «اول آمریکا» نیست. آمارها نیز نشان می‌دهد طی دو دهه اخیر درحالی سهم آمریکا از تجارت اتحادیه اروپا از 47درصد در سال 2000، به 30درصد در سال‌های اخیر رسیده که در این مدت سهم چین با تجارت اتحادیه اروپا از 9درصد به 33درصد رسیده است.

  ظهور قدرت‌های آسیایی و تغییر رویکرد اروپا

اتحادیه اروپا یکی از بزرگ‌ترین بلوک‌های اقتصادی جهان محسوب می‌شود که با جمعیت ۴۴۶ میلیونی خود ۱۶ درصد اقتصاد جهانی را در اختیار دارد. براساس آمار صندوق بین‌المللی پول، اقتصاد اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۱ با بیش از ۱۷ تریلیون دلار تولید ناخالص ملی پس از ایالات متحده آمریکا در جایگاه دوم قرار دارد. تجارت روزانه کالا و خدمات در اتحادیه اروپا حدود ۱۶ میلیارد دلار برآورد می‌شود که چیزی حدود ۳۵ میلیون شغل را ایجاد کرده است. به دلیل این حجم بالای تجارت، مقامات اتحادیه اروپا اهتمام ویژه‌ای به موضوع تجارت دارند و چند سال یک‌بار سیاست‌های تجاری اتحادیه را مورد ارزیابی دوباره قرار می‌دهند. براساس ارزیابی که از تحولات جهانی و منطقه‌ای و چالش‌های پیش روی اتحادیه اروپا دارند، سیاست‌های جدیدی را برای حل این چالش‌ها تدوین و پیشنهاد می‌کنند. بر این اساس، کمیسیون اتحادیه اروپا در فوریه ۲۰۲۱ سیاست جدید تجاری اتحادیه اروپا را با عنوان بازنگری سیاست تجاری باز، پایدار و جسورانه اعلام کرد. اتحادیه اروپا با این سیاست جدید خود را برای دگرگونی‌های اقتصادی و بی‌ثباتی ژئوپلیتیک در چشم‌انداز ۲۰۳۰ آماده می‌کند. این دگرگونی اقتصادی، ناشی از افزایش سهم آسیا در اقتصاد جهانی، تشدید چالش‌های اتحادیه اروپا و چین درباره تغییرات اقلیمی و تحولات تکنولوژیک در عرصه ارتباطات جهانی است. به‌طور خاص، برداشت اروپا این است که جهان در معرض تحول اساسی ناشی از ظهور قدرت‌های آسیایی است و اروپا به دلیل نزدیکی جغرافیایی، در معرض تصمیم‌های جدید برای تعامل با این مراکز جدید قدرت جهانی است. بر این اساس، راهبردهای سیاسی و اقتصادی اروپا را صرفا نمی‌توان براساس تفکر به جامانده از جنگ سرد و بر محور تهدیدانگاری روسیه تنظیم کرد. کشورهای آسیایی ازجمله چین و هند به قدرت سیاسی و اقتصادی بزرگی تبدیل شده‌اند و اروپا برای تعامل با آنها باید راهبرد خود را به‌روز کند.

طی 20 سال تجارت چین با اروپا 9 برابر شده است

براساس آمارهای وبسایت trademap میزان صادرات چین به اتحادیه اروپا طی 20 سال اخیر از حدود 45 میلیارد دلار در سال 2001 به 464 میلیارد دلار در سال 2020 رسیده که حکایت از رشد 10 برابری در این مدت است. طی این زمان میزان صادرات اتحادیه اروپا به چین از 36 میلیارد دلار در سال 2001 با رشد 7/7 برابری به 278 میلیارد دلار در سال 2020 رسیده اما طی 20 سال درحالی رقم تجارت آمریکا و اتحادیه اروپا با رشد 2.1برابری از 395 میلیارد دلار در سال 2000 به 852 میلیارد دلار در سال 2019 و 647میلیارد دلار در سال 2020 رسیده که در این مدت رقم تجارت اتحادیه اروپا و چین با رشد 9 برابری از 81میلیارد دلار در سال 2001 به 705 میلیارد در سال 2019 و به 742 میلیارد دلار در سال 2020 رسیده است.

  طی 20 سال تجارت آمریکا با اروپا 2 برابر شده است

براساس داده‌های آماری سازمان آمار آمریکا طی 20 سال اخیر رقم صادرات کالایی آمریکا به اتحادیه اروپا از 168 میلیارد دلار در سال 2000 به 336 میلیارد دلار در سال 2019 رسیده است که نشان از رشد دوبرابری دارد. در همین مدت میزان صادرات اتحادیه اروپا به آمریکا هم از 227 میلیارد دلار در سال 2000 به 515 میلیارد دلار در سال 2019 و 145 میلیارد دلار در سال 2020 رسیده و اگر آثار کرونا را در نظر نگیریم، صادرات اتحادیه اروپا به آمریکا نیز رشد 3.2 برابری را تجربه کرده است.

  تصرف نقطه به نقطه بازار اتحادیه توسط چین

براساس آمارهای اعلامی اداره آمار اتحادیه اروپا (یورواستات) صادرات اتحادیه اروپا طی سال ۲۰۲۰ با 9.4 درصد کاهش در مقایسه مدت مشابه با سال ۲۰۱۹ به 1932 میلیارد یورو رسید. همچنین واردات اتحادیه اروپا در همین مدت به 1714 میلیارد یورو بوده که نشان از کاهش 11.6 درصدی دارد. طبق گزارش یورواستات، طی سال 2020 آمریکا مهم‌ترین مقصد صادرات کالاهای اتحادیه اروپا بوده و سهم ۱۸ درصدی در اقلام صادراتی ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا داشته است. این آمار نشان می‌دهد طی سال گذشته 11درصد کالاهای اتحادیه اروپا به چین صادر شده اما درخصوص واردات از کل واردات 1714 میلیارد یورویی اتحادیه طی سال گذشته، حدود 22 درصد آن از چین و 12 درصد از آمریکا وارد شده است، به‌عبارتی طی سال گذشته از کل تجارت کالایی اتحادیه اروپا، حدود 15 درصد آن با آمریکا و 16 درصد آن با چینی‌ها بوده است.

اما نکته جالب‌توجه اینکه اگر نگاهی به روند تاریخی تجارت اتحادیه اروپا با کشورهای چین و آمریکا داشته باشیم، شاهد تغییر بسیار اساسی در سهم‌ها بین آمریکا و چین خواهیم شد. این تغییر سهم مبادلات تجاری اتحادیه با این دو کشور است، به‌طوری‌که در سال 2000 از کل مبادلات تجارت اتحادیه اروپا درحالی حدود 25 درصد آن با آمریکا و 5 درصد آن با چین بوده که این میزان تا سال 2010 به ترتیب 15 و 13 درصد و تا سال 2020 به 15 و 16 درصد رسیده  و به عبارتی از سال 2000 تا 2020 درحالی سهم آمریکا در تجارت اتحادیه اروپا از 25 درصد به 15 درصد کاهش یافته که در این مدت سهم چینی‌ها از تجارت اتحادیه اروپا از 5 درصد به 16 درصد رسیده است.

  دلایل نزدیکی اقتصاد چین و اتحادیه اروپا

چین به‌رغم تفاوت در بسیاری از زمینه‌ها ازجمله نقش پررنگ دولت در اقتصاد، یک شریک مهم استراتژیک برای اتحادیه اروپا به حساب می‌آید. همکاری و مشارکت متقابل در زمینه‌های مختلف از سرمایه‌گذاری و زیرساخت‌ها گرفته تا سیاست و امنیت سایبری می‌تواند برای هردو طرف کارآمد باشد. چین امروز، می‌تواند نقش مهمی در حفظ نظم و ثبات بین‌المللی و حاکمیت جهانی داشته باشد. این نقش نیازمند افزایش مسئولیت‌پذیری چین و همراهی با نظم بین‌المللی است. مسائلی که در قرن 21 زمینه‌ساز نزدیکی چین و اتحادیه اروپا به‌عنوان بازیگران مهم بین‌المللی شده رو‌به افزایش بوده و همکاری و مشارکت این دو را تبدیل به یک ضرورت کرده است. ضرورتی که طرفین آن را در بیستمین اجلاس سران در جولای 2018 به وضوح مورد تاکید قرار دادند. افزایش ناامنی و تنش‌ها در سطح بین‌المللی، حمایت‌گرایی، تغییرات زیست‌محیطی، تروریسم و بسیاری موضوعات دیگر منجر به تعهد مشترک طرفین به حفظ سیستم چندجانبه‌گرایی مبتنی‌بر قوانین بین‌المللی در مقابل سیاست حمایت‌گرایی به‌ویژه از سوی آمریکا شده است.  مشارکت استراتژیک چین و اتحادیه اروپا در سال 2003 پایه‌گذاری شد و بیستمین نشست آن در جولای 2018 در کنار امضای سند EU-China2020 نشانگر اوج تعهد طرفین به همکاری در موضوعات جهانی است. براساس این سند که سه حوزه را شامل می‌شود، اتحادیه اروپا انتظار دارد تا چین به‌عنوان یک شریک استراتژیک در سطح بین‌المللی عمل کند. باز شدن بازار چین، شفافیت، اعتماد و دستیابی به یک توافقنامه سرمایه‌گذاری، در حوزه سیاست خارجی و امنیت؛ اجرای استانداردها و قوانین بین‌المللی توسط چین، مبارزه با تروریسم و امنیت سایبری و در حوزه سوم درخصوص حاکمیت جهانی؛ مشارکت در برخورد با بحران‌های بین‌المللی همچون تغییرات آب‌وهوایی، مهاجرت و حقوق بشر  از اولویت‌های اتحادیه اروپا در این سند است.  به دنبال برگزاری بیستمین اجلاس سران چین و اتحادیه اروپا در جولای 2018، طرفین بیانیه مشترکی دادند که در مقایسه با قبل تاکید زیادی بر تقویت مشارکت و تعهدات طرفین در فضای جدید بین‌المللی دارد.

بیانیه مشترک بیستمین اجلاس چین و اتحادیه اروپا مجموعه گسترده‌ای از مسائل سیاسی، اقتصادی، امنیتی، زیست‌محیطی، فناوری و روابط مردمی در سه سطح دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی را شامل می‌شود که در نوع خود کامل‌ترین بیانیه مشترکی است که طرفین تاکنون بر سر آن توافق داشته‌اند که به نوعی نشانگر نزدیکی بیشتر آنها بعد از تصمیمات و سیاست‌های یک‌جانبه آمریکاست.

این بیانیه به اختصار بر موارد ذیل تاکید دارد:

1- در حوزه امنیتی: گسترش صلح و امنیت با تاکید بر جهانی چندقطبی، تنوع فرهنگی، برابری و توسعه جهانی؛ از طریق مشارکت و مشورت در مسائل دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی در سازمان‌ها و نهادهای منطقه‌ای و بین‌المللی با تاکید بر ایجاد یک سیستم شفاف و عادلانه با مرکزیت سازمان ملل، همکاری در موضوعات امنیتی از قبیل: «امنیت هسته‌ای و نظارت بر استفاده صلح‌آمیز از آن، ایجاد فضای امن سایبری، مبارزه باتروریسم و پولشویی، مبارزه با دزدی دریایی، مدیریت مقابله با بلایای طبیعی و زیست‌محیطی.»

2- در حوزه اقتصاد: تاکید بر مسئولیت مشترک برای حمایت از اقتصاد بازار آزاد، شفافیت و ایجاد فرصت برای شرکت‌های کوچک و متوسط، تقویت همکاری‌های گمرکی و مقابله با قاچاق؛ هماهنگی و همکاری در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی در چهارچوب سازمان‌های بین‌المللی به‌ویژه سازمان تجارت جهانی و G20 کاربرد ارز دوجانبه یورو- یوان در تبادلات تجاری و اقتصادی، گسترش همکاری‌ها در بخش‌های خدمات، صنعت، ارتباطات، حمل‌ونقل، زیرساخت‌ها و شبکه‌های ارتباطی بین آسیا و اروپا درمسیرهای زمینی، هوایی و دریایی.

3- در حوزه توسعه پایدار: توافق بر سر همکاری‌های فراگیر در موضوعات زیست‌محیطی، تغییرات اقلیمی و انرژی از طریق علوم و فناوری و همکاری تحقیقاتی بین چین و اتحادیه اروپا، درخصوص کشاورزی، آب و امنیت غذایی، انرژی‌های پاک، مدیریت حفظ محیط‌زیست و امنیت انرژی، برنامه‌ریزی توسعه پایدار شهری، مدیریت زیرساخت‌های شهری، استانداردسازی، همکاری‌های شهری و ایجاد پارک‌های فناوری.

4- در حوزه هوا فضا: تبادل اطلاعات، همکاری در صنعت فضایی و سیستم‌های ماهواره‌ای.

5- تاکید بر روابط مردم با مردم: سیاستگذاری فرهنگی، توریستی، آموزشی، تبادل اطلاعات گردشگری و اجرای پروژه‌های مشترک جهت تسهیل و توسعه روابط مردمی و جوانان.

6- در حوزه سیاسی: تاکید بر لزوم سیاستگذاری منطقه‌ای، همکاری‌های اقیانوسی و همکاری در توسعه جهانی.

  پی‌نوشت
رویا خضری، روابط اتحادیه اروپا با چین در دوران ترامپ، تابستان 1397، دوره 32، شماره 2.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *