سهم چین در بازار فناوری در هفت بخش اندازهگیری شده شاخصهای جهانی از کمتر از ۴ درصد در سال ۱۹۹۵ به ۲۱٫۵ درصد در سال ۲۰۱۸ رسیده است. این صنایع و بخشها شامل: خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات، رایانه، محصولات الکترونیک و نوری، تجهیزات الکترونیک، ماشینآلات و تجهیزات، تجهیزات وسایل نقلیه موتوری و سایر وسایل حملونقل و محصولات داروی میشود.
در همین حال ایالاتمتحده شاهد کاهش سهم بازار خود در این هفت بخش از ۲۴ درصد در سال ۱۹۹۵ به ۲۲٫۵ درصد در سال ۲۰۱۸ بوده است. با حذف فناوری اطلاعات و سایر خدمات اطلاعاتی، سهم نسبی آمریکا از تولید صنعت پیشرفته در سطح جهان با نزدیک به ۱۶ درصد کاهش از ۹۶٫۲ در سال ۱۹۹۵ به ۸۰٫۴ درصد در سال ۲۰۱۸ رسید.
به عبارتی هرچقدر چین سهم بیشتری در این صنایع به دست آورده، از سهم آمریکا کاسته شده است.
پکن مبالغ هنگفتی را برای توسعه صنایع پیشرفته خود بهمنظور برآورده کردن استانداردهای غربی و کاهش وابستگی به واردات اختصاص داده است، موضوعی که در بحبوحه تلاشهای واشنگتن برای مهار پیشرفت فناوری چین، فوریت بیشتری پیدا کرده است.
بیشترین رشد چین در تجهیزات الکتریکی بوده و بیش از یکسوم بازار جهانی را در اختیار داشته است. این کشور در حوزه تولید خودرو نیز در سال ۲۰۱۸ با در اختیار داشتن ۲۵ درصد بازار بینالمللی، در جایگاه نخست جهان قرار گرفته است این در حالی است که ایالاتمتحده کمترین سهم را در این حوزه داشته است.
دومین اقتصاد جهان در حوزه تولیدات دارویی نیز پیشرفت داشته و پس از آمریکا و آلمان در جایگاه سوم جهان قرار گرفته است.
چین در یکی از رقابتیترین حوزهها یعنی تولیدات الکترونیک، نوری و رایانهای که شامل نیمهرساناها هم میشود در سال ۲۰۱۸ از آمریکا پیشی گرفت و ۲۵ درصد سهم بازار را در اختیار گرفت درحالیکه آمریکا سهم ۲۳ درصدی و کره ۱۱ درصد را داشت.
ضعیفترین بخش چین در تولید سایر تجهیزات حملونقل بود، اما پکن به دنبال تغییر این جایگاه با صرف میلیاردها دلار برای قهرمان ملی هوانوردی خود یعنی شرکت هواپیمایی تجاری چین (Comac) است. این شرکت تولید دهنده C919 است، جت مسافربری با بدنه باریک که برای رقابت با بوئینگ ۷۳۷ و A320 ایرباس تولید شده است.
افزایش سهم تولید فناوری پیشرفته در اقتصاد ایالاتمتحده – که در نتیجه “سیاستهای تجاری گرایانه” آن به چین کشیده شده است – به ویژه در تولید نیمههادیها و هوش مصنوعی به امنیت اقتصادی و ملی کمک میکند.
اگر واشنگتن میخواست که صنایع پیشرفته همان سهمی را از اقتصاد ایالاتمتحده تشکیل دهند که این کشور از تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP) دارد، تولید باید سالانه ۹۹ میلیارد دلار افزایش مییافت. برای برابری با چین، تولید باید ۴۲ درصد یا ۶۷۹ میلیارد دلار در سال افزایش یابد.
انتقال ایالاتمتحده از زیر میانگین جهانی در تولید صنایع پیشرفته به حداقل ۱۵ درصد بالاتر از میانگین جهانی، تغییر بزرگی را به همراه خواهد داشت. این امر کسری تجاری آمریکا را به میزان چشمگیری کاهش و وابستگی آمریکا به چین را به میزان قابلتوجهی کمتر میکند و در عین حال پیشرفت چین را کاهش میدهد؛ اما واقعیت این است که هزینه اقتصادی نداشتن تولید قوی در حوزه فناوری پیشرفته در بلندمدت بسیار بیشتر از هزینه بازسازی آن خواهد بود.
سیاست صنعتی چین برای مدت طولانی محل مناقشه ایالاتمتحده و دیگر کشورهای غربی بوده است.
واشنگتن چین را به اقدامات تجاری ناعادلانه، از جمله سرقت مالکیت معنوی، انتقال اجباری فناوری، عدم دسترسی بازار برای شرکتهای آمریکایی و استفاده از یارانههای دولتی که زمینه بازی نابرابر را برای شرکتهای خارجی ایجاد میکند، متهم کرده است.
در همین حال، چین نیز ایالاتمتحده را به تلاش برای محدود کردن رشد خود بهعنوان یک قدرت اقتصادی جهانی متهم کرده است.
چین در زمینه حمایت از سیاست صنعتی از هر کشور دیگری بیشتر هزینه میکند. در سال ۲۰۱۹، چین حداقل ۱٫۷۳ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را برای کمک به صنایع خود هزینه کرده است. این رقم بیش از دو برابر کره جنوبی است که دومین کشور هزینه کننده در این حوزه است. با مقیاس دلاری، چین بیش از دو برابر آمریکا برای توسعه صنایع خود هزینه میکند.
ایالاتمتحده میتواند در این زمینه نگاهی به آلمان داشته باشد که تولید خود را در صنایع پیشرفته به عنوان نسبتی از تولید ناخالص داخلی از ۲۷ درصد بیشتر از میانگین جهانی در سال ۱۹۹۵ به ۷۴ درصد بیشتر در سال ۲۰۱۸ افزایش داده است. صنعت وسایل نقلیه موتوری آلمان به عنوان سهمی از اقتصاد این کشور، سه برابر میانگین جهانی و صنعت ماشینآلات آن ۲٫۵ برابر میانگین جهانی است. آلمان در خدمات اطلاعاتی از ایالاتمتحده عقبتر است، اما همچنان در سال ۲۰۱۸ به بیش از ۲۶ درصد از میانگین جهانی افزایش یافته است.
آلمان مدتهاست که الگوی موفقیت در تولید پیشرفته بوده است – از برنامههای آموزش حرفهای برای کارگران گرفته تا مدل مشارکتی تحقیق و توسعه، با وضوح هدف بین صنعت و دولت؛ بنابراین ایالاتمتحده حداقل در مورد سیاستها، میتواند موفقیتهای آلمان را تکرار کند؛ اما تا به امروز چنین انتخابی نداشته است.
اگر سیاستگذاران ایالاتمتحده همچنان به عقبنشینی ادامه دهند، ایالاتمتحده میتواند در این دهه به نقطهای بی بازگشت برسد، جایی که این کشور مزیت رقابتی را برای همیشه در بیشتر بخشهای صنایع پیشرفته از دست خواهد داد.