رقابت پکن – واشنگتن

از سال‌ها پیش رقابت یا بهتر بگوییم رویارویی چین و آمریکا آغاز شده است و در دوران ریاست جمهوری ترامپ بر شدت این تنش‌ها افزوده شد.

ترامپ اقداماتی برای محدود کردن دسترسی شرکت های فناوری چین به محصولات و خدمات شرکت های آمریکایی انجام داد و نیز بر صدها میلیارد دلار کالاهای صادراتی چین تعرفه اعمال کرد. پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا این پرسش را مطرح کرد که آیا روابط دو کشور بهبود پیدا خواهد کرد یا نه؟

فعلا پاسخ این سوال منفی است. واقعیت این است که چین و آمریکا به عنوان بزرگ ترین اقتصادهای جهان، درحوزه های گوناگون رقیب هستند و بایدن اعلام کرده مقابله با توسعه نفوذ پکن در جهان را از طریق همکاری با هم پیمان های آمریکا ادامه خواهد داد. برخی تحلیلگران معتقدند بایدن در این حوزه موفق تر از ترامپ خواهد بود؛ زیرا رویکرد او به همکاری های بین المللی مثبت است و هم پیمان های اروپایی و غیراروپایی آمریکا برای همراهی با بایدن آماده هستند. البته کشورهای اروپایی مشتاق سرمایه گذاری چین هستند.

یکی از حوزه های رویارویی چین و آمریکا، فناوری است. چین قصد دارد از وابستگی خود به آمریکا درحوزه فناوری بکاهد و از دید تحلیلگران، این به معنای ایجاد دو سیستم مجزا درحوزه فناوری و نیز مالی است. پیش بینی شده است در آینده جهان شاهد دو اینترنت، اپلیکیشن های مجزا، سیستم عامل های متمایز و… خواهد بود و کاربران، شرکت ها و حتی کشورها باید تصمیم بگیرند که با کدام سیستم کار کنند.

در مطالب حاضر به جنبه های مختلف رویارویی چین و آمریکا، مساله تایوان، برنامه چین درحوزه فناوری و… اشاره شده است.

تقسیم جهان مجازی
متیو کارنی / ای بی سی نت

شنژن که در دهه ۱۹۸۰ یک روستای کوچک و آرام ماهیگیری با حدود ۱۰۰ هزار نفر جمعیت بود، اکنون به شهری بسیار بزرگ با آسمانخراش های متعدد تبدیل شده که ۵/ ۱۲میلیون نفر در آن زندگی می کنند. دفتر مرکزی بسیاری از شرکت های بزرگ فناوری چین از جمله شرکت هوآوی در این شهر قرار دارد. یکی از دست اندرکاران تولید تجهیزات الکترونیکی مستقر در شنژن می گوید: «هواکیانگ بی، بزرگ ترین بازار محصولات و قطعات الکترونیکی جهان است و شما در آن می توانید قطعات موردنیاز خود برای ساخت هر ابزار الکترونیکی را پیدا کنید.»

با آنکه برای مدتی طولانی آمریکا در حوزه صنعت الکترونیک و فناوری برتری داشته، اما چین به سرعت در حال نزدیک شدن به آمریکاست و این امر حاصل سرمایه گذاری عظیم پکن در حوزه هوش مصنوعی، رباتیک، اینترنت نسل پنجم و ششم، ریزتراشه ها و فناوری های نظارتی است. جو بایدن برای احیا و نوسازی بخش تحقیق و توسعه آمریکا قصد دارد ۳۳۰ میلیارد دلار اختصاص دهد. او گفته است: «رقابت استراتژیک آمریکا با چین چیزی از مبارزه برای برتری در سده حاضر کم ندارد.» آنچه به جنگ سرد در حوزه فناوری معروف است، به سرعت در حال تبدیل شدن به حوزه حیاتی رقابت بین چین و آمریکاست. مقابله آمریکا با توسعه توانایی ها و نفوذ چین در حوزه های گوناگون از سال ها پیش آغاز شده است.

واشنگتن فناوری نسل پنجم اینترنت شرکت هوآوی را در آمریکا ممنوع کرده و ممنوعیت مجازی بر شرکت های آمریکایی تامین کننده نرم افزار و قطعات برای شرکت های فناوری چین اعمال کرده است. سال پیش ترامپ اپلیکیشن «تیک تاک» را در آمریکا ممنوع کرد و علتش آن بود که احتمال داشت این اپلیکیشن داده های شخصی کاربران آمریکایی را به نفع حزب کمونیست چین به سرقت ببرد. اما تحلیلگران هشدار داده اند که این گونه اقدامات صرفا دیوار آهنین دیجیتالی را که بین غرب و چین وجود دارد، مستحکم تر خواهد کرد. از دید این تحلیلگران جهان در حال تقسیم شدن به دو اکوسیستم مجازی فناوری است و هر یک از آنها دارای اینترنت، سخت افزار، ارتباطات و پلت فرم های مالی خود است.

رئیس بخش استراتژی فناوری دویچه بانک می گوید: «در جنگ حوزه فناوری شما با دو مجموعه کشورها با دو استاندارد رقیب مواجه هستید. چه در حوزه محاسبات با رایانه شخصی و ارتباطات و چه در حوزه هر چیز دیگری که با تجهیزات الکترونیکی کار می کند دو استاندارد وجود خواهد داشت.» سال ۲۰۱۹ مارک زاکربرگ مدیر شرکت فیس بوک در جمع مخاطبان خود از دانشگاه جورج واشنگتن یک هشدار را مطرح کرد. او گفت: «چین در حال ایجاد یک جهان آنلاین است که در غرب کسی با آن آشنا نیست و آن جهان پلت فرم ها و ارزش های خاص خود را دارد. چین درحال ایجاد اینترنت خود است که ارزش های خاص خود را دارد و دیدگاه خود درباره اینترنت را به دیگر کشورها صادر می کند.» پلت فرم های چینی شبکه های اجتماعی نظیر ویچت، علی بابا و موتور جست وجوگر بایدو فضای مجازی مجزا از فضایی که فیس بوک، آمازون و گوگل پدید آورده اند ایجاد کرده اند. جیمز گرین، مسوول پیشین امور تجاری سفارت آمریکا در چین می گوید: «جدایی اینترنت چین از اینترنت غرب از یک دهه پیش آغاز شده است. به دلایل ثبات داخلی، چینی ها تصمیم گرفته اند اینترنت این کشور باید از اینترنت جهانی جدا باشد.

به عقیده من رهبران چین به این نتیجه رسیده اند که فناوری هایی وجود دارند که آنها مایل نیستند در کنترل خارجی ها باشند، بنابراین در حال حذف و ایجاد فناوری های خاص خود هستند.»

پلت فرم هایی نظیر گوگل و فیس بوک در چین ممنوع شده اند و این ممنوعیت همگام با ایجاد «بازار حفاظت شده» برای شرکت های فناوری چین اعمال شد. واکنش دولت ترامپ یعنی آنچه درباره شرکت هوآوی انجام شد از دید بسیاری از تحلیلگران یک واکنش طبیعی بود. حرکت چین در مسیر ایجاد اکوسیستم فناوری خاص خود ادامه یافته و به پلت فرم های اینترنت محدود نمانده است. بلکه سیستم های عامل، ساختار سی پی یو، شبکه های ارتباطات ماهواره ای و سیستم های پرداخت را نیز شامل می شود . یک نکته مهم این است که تحریم های دولت ترامپ علیه شرکت هوآوی سبب شده این شرکت مجبور شود سیستم عامل خاص خود را برای تلفن های همراه ایجاد کند و نیز این شرکت مدتی است تولید گوشی بدون ریزتراشه های آمریکایی را آغاز کرده است. تحلیلگر دویچه بانک می گوید: «شکاف دیجیتالی کنونی بین غرب و چین سبب خواهد شد به زودی مصرف کنندگان، شرکت ها و حتی کشورها مجبور شوند یکی از دو سیستم را انتخاب کنند. برای مثال به احتمال زیاد استفاده کنندگان از گوشی مجبور خواهند بود، برای داشتن اپلیکیشن های وی چت و جی میل دو گوشی داشته باشند. بدون شک جنگ در حوزه فناوری تلفاتی از هر دو طرف خواهد داشت و لطماتی بزرگ به جهان وارد خواهد کرد.» در تحقیقات دویچه بانک، هزینه جنگ فناوری طی ۵ سال آینده ۳۵۰۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است.

رقابت در حوزه سیستم مالی نیز شدت پیدا خواهد کرد. یک روش کلیدی که آمریکا بر سیستم مالی جهان کنترل دارد، سیستم پرداخت بین المللی سوئیفت است. هر روز ۵ هزار میلیارد دلار از طریق این سیستم جابه جا می شود. اگر بایدن بخواهد می تواند دسترسی بانک ها و شرکت های چینی را به این سیستم و بازارهای مالی جهان مسدود کند و این به معنای واردشدن لطمات بسیار بزرگ به اقتصاد چین است. چین مدتی است برای از بین بردن این وابستگی و تهدید درحال برنامه ریزی است و ایجاد یوآن دیجیتالی یکی از مولفه های مهم این برنامه است. هدف، بین المللی کردن این سیستم جدید و قطع اتکا به دلار آمریکا و سیستم سوئیفت است.

نظارت بر قراردادهای دوجانبه
کتی استچ فرک/ وال استریت ژورنال

کمیته سرمایه گذاری خارجی در آمریکا (Cfius) که یک کمیته سطح پایین دولتی برای بازبینی قراردادهای تجاری از لحاظ امنیت ملی است، اخیرا مورد توجه ویژه قرار گرفته است و این تمرکز حاصل برنامه دولت آمریکا برای رقابت با چین است. این کمیته به دنبال دریافت اطلاعات مربوط به فعالیت های سرمایه گذاری خارجی از نهادهای مشابه در کشورهای هم پیمان آمریکاست و توجه بیشتری به اولویت های بایدن از جمله تضمین کارآیی زنجیره تامین دارد. ماه گذشته میلادی این کمیته از اجرای برنامه تصاحب شرکت «مگناچیپ» کره جنوبی از سوی سرمایه گذار چینی جلوگیری کرد و تا انجام بررسی های لازم، این برنامه اجرا نخواهد شد. در دوره ریاست جمهوری ترامپ از این کمیته برای بررسی مسائل مربوط به حریم خصوصی کاربران برای اپلیکیشن «تیک تاک» استفاده شد. در آن دوره همچنین این کمیته به بررسی سرمایه گذاری های چین در بخش فناوری آمریکا مشغول بود. گسترده تر شدن ماموریت این کمیته به آن معناست که کمیته یاد شده که زیرنظر وزارت دارایی آمریکاست، یک نهاد مهم در برنامه های دولت بایدن برای مقابله با چین یعنی دومین اقتصاد بزرگ جهان است.

یکی از مقامات پیشین وزارت دارایی آمریکا که بین سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ در مدیریت این کمیته مشارکت داشت می گوید: «تصمیم هایی که آنها درباره هر قرارداد اتخاذ می کنند، تحت تاثیر دیدگاه دولت در زمینه امنیت ملی قرار دارد.» این کمیته طی بخشی بزرگ از دوران فعالیت خود صرفا قراردادهایی را بررسی می کرد که داوطلبانه به آن ارجاع می شد. از دوران ریاست جمهوری باراک اوباما به تدریج بر حوزه فعالیت این کمیته و اهمیت آن افزوده شد زیرا دولت اوباما نسبت به اقدام شرکت های چینی به خرید طیفی از شرکت های آمریکایی فعال درحوزه فناوری حساس شده بود. در دوره ریاست جمهوری ترامپ بر اهمیت این کمیته افزوده شد. سال ۲۰۱۸ کنگره اختیارات این کمیته را گسترش داد، طوری که کمیته یاد شده می تواند قراردادهایی که به آن ارجاع نشده را از لحاظ زیان هایی که به طور بالقوه برای امنیت ملی آمریکا دارند بازبینی کند.  اقدام کمیته سرمایه گذاری خارجی در آمریکا درباره شرکت مگناچیپ یکی از نمونه های فعالیت های این کمیته است. این کمیته اعلام نکرده چرا قصد دارد موضوع تصاحب شرکت کره ای از سوی یک شرکت خصوصی چین را بررسی کند. سهام مگناچیپ در بورس نیویورک عرضه شده و واقعیت این است که واشنگتن به شدت تمایل دارد برتری آمریکا و هم پیمان های این کشور بر چین در حوزه نیمه هادی ها حفظ شود. مقامات شرکت مگناچیپ می گویند قرارداد تصاحب این شرکت جزو  مواردی نیست که لازم باشد کمیته یاد شده آن را بررسی کنند، زیرا عملیات های شرکت در کره جنوبی انجام می شود و تقریبا تمامی پرسنل و فروش آن در آسیا و آلمان انجام می شود.  یکی از اعضای پیشین کمیته سرمایه گذاری خارجی در آمریکا می گوید: «بایدن درحال متمرکزتر کردن اقدامات برای جلوگیری از افزایش توان چین درتولید نیمه هادی ها  است. او نه تنها سریع تر اقدام خواهد کرد بلکه مورد شرکت مگناچیپ نشان می دهد او درحال گسترش فعالیت کمیته به کشورهای هم پیمان آمریکاست.» دولت آمریکا همچنین مشغول کار روی ایجاد یک روند برای به اشتراک گذاری اطلاعات در باره سرمایه گذاری های بالقوه مشکل ساز با هم پیمان های خارجی آمریکاست. یکی از کانال های این اشتراک گذاری، شورای مشترک تجارت و فناوری آمریکا و اتحادیه اروپاست. این شورا ماه پیش در سفر بایدن به اروپا تاسیس شد. آمریکا همچنین درحال گسترده تر کردن همکاری ها برای نظارت بر سرمایه گذاری ها با شرکای خود یعنی گروه کشورهای ژاپن، هند و استرالیاست.  یک نکته مهم دیگر این است که هم پیمان های آمریکا در اروپا و دیگر مناطق جهان درحال تقویت نظارت های خود بر قراردادهای خارجی هستند. تاکید آمریکا بر اهمیت موضوع و اشتیاق چین به تصاحب شرکت های خارجی دو عامل این روند است. سال پیش در آلمان قانونی به تصویب رسید که طبق آن به دولت اجازه داده شد سرمایه گذاری در صنایع کلیدی به ویژه درحوزه هوش مصنوعی، نیمه هادی ها و محاسبات کوانتومی را مسدود کند و این مسدود شدن به دلیل نگرانی های امنیت ملی انجام می شود. از سوی دیگر در ژاپن قانونی به تصویب رسیده که از سرمایه گذاران خارجی می خواهد قبل از به تملک درآوردن یک درصد یا بیشتر از شرکت های بورسی این کشور به شکل رسمی این اقدام خود را اعلام کنند. قبلا شرکت های سرمایه گذار خارجی اگر قصد تصاحب بیش از ۱۰ درصد یک شرکت را داشتند باید چنین روندی را طی می کردند. استرالیا در سال های اخیر بر نظارت خود بر سرمایه گذاری های خارجی افزوده و اختیاری فراگیرتر برای مسدود کردن قراردادها به دلایل امنیت ملی دارد. مقرراتی که ابتدای سال جاری تصویب شد از سرمایه گذاران خارجی می خواهد برای سرمایه گذاری در زمین یا شرکت هایی که از دید دولت حساس هستند، صرف نظر از ارزش سرمایه گذاری، مجوز بگیرند. اوایل سال جاری مقامات دفاعی استرالیا بازبینی یک قرارداد مربوط به سال ۲۰۱۵ را آغاز کردند. طبق این قرارداد، بر مبنای توافق اجاره ۹۹ ساله، به شرکت چینی شاندونگ لندبریج مجوز بهره برداری از بندر داروین استرالیا داده شده است.  هنوز مشخص نیست این سیستم های جدید چطور با هم کار خواهند کرد. بایدن ماه گذشته در سفر به اروپا موضوع چین را مطرح کرد، اما واکنش های متفاوتی از سوی رهبران گروه ۷ اقتصاد ثروتمند دریافت کرد. این کشورها مشتاق سرمایه گذاری چین هستند. ترامپ نیز هنگام اعمال فشار بر دیگر دولت ها برای قطع ارتباط با شرکت هوآوی چین با واکنش ها و نتایج گوناگون و غیریکپارچه مواجه شد. یکی از حقوقدانان آمریکایی می گوید: «دولت بایدن احتمالا پیشرفت بیشتری در این حوزه خواهد داشت زیرا او به روابط بین المللی توجه بسیار بیشتری دارد. بایدن درحال ایجاد انرژی بیشتر در این گونه روابط دوجانبه و چندجانبه است و روابط یادشده را یک اولویت می داند در نتیجه هم پیمان های آمریکا تمایل بیشتری برای همکاری با او دارند.» پیش بینی می شود در دوره ریاست جمهوری بایدن، کمیته سرمایه گذاری خارجی در آمریکا به بازبینی سختگیرانه قراردادهای حوزه فناوری پیشرفته، داده های شخصی و نیمه هادی ها ادامه دهد. قراردادهایی که مجوز می گیرند آنهایی خواهند بود که حریم خصوصی شهروندان در آنها حفظ می شود.

تفاوت‌های چین و شوروی
فاراه استاکم/ ن نیویورک تایمز

در دهه ۱۹۹۰ هنگامی که شوروی سابق دچار فروپاشی شد، آمریکایی ها این تحول بزرگ را جشن گرفتند زیرا آنها این فروپاشی را پیروزی کاپیتالیسم بر کمونیسم، آزادی بر خودکامگی و دموکراسی بر سیستم تک حزبی قلمداد کردند. فرض ما این بود که بازی تمام شده و ما برنده شده ایم، ما به پایان تاریخ رسیده ایم. ما تصور می کردیم چین نیز که از پیش برخی اصلاحات مبتنی بر بازار آزاد را اجرا کرده، پس از مدتی به سمت سیستمی شبیه سیستم آمریکایی حرکت خواهد کرد. آمریکایی ها تجارت با چین را عادی کردند و با حوصله منتظر «گورباچف چین» بودند. اما این انتظار خیلی طولانی شده است. چندی پیش حزب کمونیست چین صدمین سالگرد تاسیس خود را جشن گرفت. اکنون شی جین پینگ رهبر این حزب است و او درسی بسیار متفاوت از فروپاشی اتحاد شوروی فراگرفته است. از دید او اتحاد شوروی نه به این دلیل که کمونیسم محکوم به فروپاشی است بلکه به این دلیل که مقامات حزب کمونیست فاسد شده و پایبندی خود را به اصول کمونیسم از دست داده بودند دچار آن سرنوشت شد.

آقای شی سال ۲۰۱۳ به عنوان رهبر حزب، یکی از نخستین وعده هایی که داد این بود که هرگز اجازه نخواهد داد، چین به سرنوشت شوروی دچار شود. بحث بر سر این موضوع که کدام سیستم بهتر است از میان نرفته است. در واقع این بحث حالا به دور بعدی کشیده شده است.  اما ایالات متحده به جای آنکه رقابت با چین را یک بازی برنده- بازنده تصور کند، می تواند روشی را برای رقابت برگزیند که شامل سرمایه گذاری ها در داخل باشد یعنی آنچه باید همواره انجام می شده است. حزب کمونیست چین از سال ۱۹۴۹ بر این کشور حاکم بود، یعنی طولانی تر از هر حزب سیاسی دیگر در جهان به استثنای حزب کمونیست کره شمالی. حزب کمونیست چین نه تنها عمری بیشتر از شوروی داشته،  بلکه زمینه توسعه اقتصادی کشور را فراهم کرده و این توسعه بسیار فراگیرتر از توسعه ای است که در شوروی مشاهده شد. هنگامی که حزب کمونیست چین قدرت را در این کشور به دست گرفت،  تنها ۲۰ درصد جمعیت سواد داشتند و اکنون این رقم به ۹۷ درصد رسیده است. سرانه تولید ناخالص داخلی به بالاتر از ۱۰ هزار دلار رسیده است درحالی که در سال ۱۹۶۰ این رقم ۹۰ دلار بود.

از سوی دیگر انتظار می رود اقتصاد چین سال ۲۰۲۸ از اقتصاد آمریکا بزرگ تر شود. همه گیری کرونا سبب شده سرعت حرکت اقتصاد چین برای عبور از اقتصاد آمریکا بیشتر شود. چین درحال سرمایه گذاری برای بالا بردن قدرت نظامی خود است و نخستین پایگاه نظامی خارجی خود را در جیبوتی تاسیس کرده است. اما قدرت اقتصادی این کشور بسیار مستحکم تر است. چین درحال تبدیل شدن به بزرگ ترین وام دهنده در جهان است. یعنی میزان وامی که چین به کشورها می دهد بالاتر از مجموع وام هایی است که دو نهاد بین المللی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی پرداخت می کنند. دیوید شامبو، نویسنده چند کتاب درباره چین از جمله کتاب جدید «رهبران چین، از مائو تا کنون» می گوید: «اکنون نباید گفت چین درحال ظهور است. چین ظهور پیدا کرده است.» ورود چین به صحنه جهان به عنوان یک قدرت بین المللی سبب نگرانی آمریکا شده است. دولت بایدن آشکارا اعلام کرده که چین بزرگ ترین چالش ژئوپلیتیک قرن ۲۱ است. چند هفته پیش دموکرات ها و جمهوری خواهان تا اندازه ای توانستند بر تنفری که از هم دارند غلبه کرده و قانون نوآوری و رقابت سال ۲۰۲۱ را تصویب کنند. طبق این قانون، سرمایه گذاری ها درحوزه تحقیقات و آموزش عالی افزایش می یابد. از سوی دیگر در نشست اخیر اعضای ناتو، «نفوذ رو به رشد» چین چالشی برای این ائتلاف توصیف شد. این گونه موضع گیری ها نگرانی هایی درباره آغاز جنگ سرد جدید و هولناک به وجود آورده است. این نگرانی منطقی است، زیرا رقابت رو به رشد ممکن است از کنترل خارج شود و خساراتی غیرقابل تصور به وجود آورد.

اما اگر این رقابت به درستی مدیریت شود، می تواند برای ایالات متحده، چین و کل جهان مفید باشد. احتمالا بهترین توصیف از این شکل رقابت، سال ۲۰۱۲ از سوی بایدن صورت گرفت. او به آقای شی گفت: «ما آمریکایی ها از رقابت استقبال می کنیم. رقابت بخشی از دی ان ای ماست و شهروندان ما را به سوی رفع چالش ها سوق می دهد.» اگر تنها یک موضوع باشد که کشور کاپیتالیستی ما باید بداند این است که رقابت مفید است. انحصارها زمینه های تنبلی و افول را فراهم می کنند. این گفته در اقتصاد صحیح است و درحوزه برتری ژئوپلیتیک نیز این قاعده صادق است. جایگاه ابرقدرت بودن سبب شده آمریکایی ها آمال و آرزوهای «کشورهای جنوب» را نادیده بگیرند و نیز در جنگ های فاجعه بار در افغانستان و عراق میزان بالای منابع مالی را هدر دهند. ابرقدرت بودن این باور را در آمریکا ایجاد کرده که دموکراسی و کاپیتالیسم سرنوشت نهایی تمامی بشر است و این واقعیت چنان آشکار است که ما حتی دیگر لازم نیست، استدلالی برای این باور خود مطرح کنیم. به این ترتیب ما تصور کردیم می توانیم بدون سرمایه گذاری در آموزش و… که سبب سلامت و قدرتمندی دموکراسی ها می شود، به حیات خود ادامه دهیم. رقابت اقتصادی با چین می تواند راهی به سوی احیای آنچه همواره سبب قدرت آمریکا بوده فراهم کند.

اگر رقابت با چین سبب شود ما در آمریکا سرمایه گذاری بیشتری درحوزه آموزش و تحقیقات علمی بکنیم، اگر سبب شود ما ترتیبی دهیم تا تاب آوری زنجیره تامین مان افزایش یابد و اقتصادمان بیش از حد به یک یا چند منبع وابسته نباشد و اگر سبب شود در آمریکا بحث عمومی درباره نحوه افزایش رونق برای تمامی شهروندان، نه فقط برای جمعی کوچک شروع شود، این رقابت بسیار مفید است. اگر سیاست چین درحوزه کرونا سبب شود ایالات متحده به زرادخانه واکسن ها برای دیگر کشورها تبدیل شود، یعنی همان چیزی که بایدن وعده داد، این یک بازی برد- برد خواهد بود و اگر در تلاش برای مقابله با برنامه ۱۲۰۰ میلیارد دلاری جاده ابریشم قرن ۲۱ چین که هدف آن توسعه زیرساخت ها در سراسر جهان است، کشورهای غربی اعطای وام بیشتر به اقتصادهای درحال توسعه، البته با نرخ بهتر بهره را شروع کنند، آنگاه کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین بالاخره می توانند به رونق دست پیدا کنند. دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه جورج واشنگتن که درحوزه حزب کمونیست چین تخصص دارد می گوید: «اگر رقابت با چین به تغییرات مثبت در آمریکا و جهان منجر شود، آنگاه این رقابت بسیار مفید خواهد بود. در این معنا، رقابت با چین فرآیندی سودمند است. مشکل اینجاست که این رقابت به موضع گیری های نژادی و ملی گرایانه سرایت می کند و البته جنبه نظامی آن بسیار واقعی است.» نکته جالب توجه این است که همزمان با شدت یافتن این رقابت، چین و آمریکا با مسائل مشابه دست به گریبان هستند: نابرابری فراگیر، تولیدکنندگانی که در حال ترک دو کشور به سوی کشورهای با سطح پایین تر دستمزدها هستند، خسارت زیست محیطی و… ما باید درهای ارتباط را باز نگه داریم و هر جا امکان داشت همکاری کنیم تا چالش های مشترک از میان برود. شاید روزی فرا برسد که این رقابت بین المللی سبب شود رهبران چین عمیق تر به منبع واقعی رونق و نوآوری بیندیشند و درهای سیستم خود را به روی تبادل آزادانه تر ایده ها بگشایند. واقعیت این است که موفقیت حزب کمونیست حاصل ایدئولوژی کمونیسم نیست، بلکه حاصل توانایی این حزب در سازگار کردن بازار آزاد با وضعیت چین است. چین به دلیل سیاست های مائو که مالکیت خصوصی را از میان برد و جنگ بی پایان را با متخصصان تحصیل کرده آغاز کرد، به یک قدرت بزرگ جهانی تبدیل نشده است. آن سیاست ها تبعات منفی و فراگیر در پی داشت. در واقع چین موفقیت خود را مدیون اصلاحاتی است که پس از مائو از سوی دنگ شیائوپینگ انجام شد. دنگ درهای سیستم را به روی مالکیت خصوصی، توجه به دیدگاه مردم و تصمیم گیری های عمل گرایانه باز کرد. در آن دوره تصمیم گیری ها نه بر مبنای ایدئولوژی بلکه بر مبنای واقعیت ها و نتایج انجام می شد.

اگر سیستم آمریکا بین دموکرات ها و جمهوری خواهان دست به دست می شود در چین قدرت بین کسانی که به دنبال افزایش کنترل بر مردم و اقتصاد هستند و کسانی که خواهان اختیارات بیشتر هستند دست به دست می شود. آقای دنگ جزو گروه دوم بود و قصد داشت بهترین روش ها را از دیگر کشورها بیاموزد. اما آقای شی جزو گروه نخست است که به سرکوب مخالفان، عقبگرد درحوزه اصلاحات و رویه های استبدادی اقدام کرده است. اعضای شاخه او درحزب کمونیست عمدتا برای آنکه پی ببرند چه کارهایی را نباید انجام داد به بررسی وضعیت کشورها می پردازند. آنها درباره خیزش عربی و انقلاب های رنگی در جمهوری های شوروی سابق مطالعه کردند تا بفهمند چگونه باید از رخ دادن تحولات مشابه در چین جلوگیری کرد. وقتی آنها کشف کردند کارآفرینان معمولا طرفدار انقلاب هستند، طبقه درحال ظهور کاپیتالیست چین را به عضویت حزب کمونیست درآوردند. وقتی آنها فهمیدند انزوای اقتصادی شوروی سابق یک نقطه ضعف بود، ارتباط اقتصادی چین با اقتصاد جهان را گسترش دادند. در سال های اخیر ظاهرا آقای شی به این نتیجه رسیده که چیز جدیدی برای یادگیری باقی نمانده است. پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ و انتخاب ترامپ در آمریکا او اعلام کرد آمریکا درحال افول است. آقای شی ماه مارس گفت: «شرق در حال اوج گیری و غرب در حال افول است.» اما به عقیده من اگر ما برای ارتقای خود در حوزه های گوناگون سرمایه گذاری کنیم، چیزی در رقابت وجود ندارد که سبب ترس ما شود.

تایوان در کانون نزاع
ین نی لی / سی ان بی سی

دیپلمات پیشین سنگاپور می گوید: «تایوان خطرناک ترین مولفه در روابط بین چین و آمریکاست. اما بروز یک جنگ بین دو کشور غیرمحتمل است. طی دوره جنگ سرد بین شوروی سابق و آمریکا که چهار دهه طول کشید، بازدارندگی هسته ای سبب شد صلح بین دو طرف حفظ شود. احتمالا در موضوع تایوان نیز همین عامل از بروز جنگ جلوگیری خواهد کرد.» طبق نظریه بازدارندگی هسته ای، وحشت از آنکه یک کشور برای تلافی حمله کشوری دیگر از سلاح هسته ای استفاده کند، از حمله کشور خارجی جلوگیری می کند. پکن ادعا می کند تایوان- که یک جزیره خودمختار و دموکراتیک است- باید به چین بپیوندد و اگر لازم باشد از زور استفاده خواهد کرد. حزب حاکم کمونیست چین که چندی پیش صدمین سالگرد تاسیس خود را جشن گرفت، هرگز بر تایوان حاکمیت نداشته است. در چند سال اخیر آمریکا به تایوان نزدیک تر شده و این اقدام زمینه خشم چین را فراهم کرده است.

چین معتقد است تایوان هیچ حقی برای داشتن دیپلماسی مستقل از چین ندارد. نخست وزیر پیشین استرالیا می گوید: «متحد کردن تایوان با چین یک پروژه ناتمام حزب کمونیست چین است. ارتش چین سال ها است برای بازگرداندن تایوان به حاکمیت چین برنامه ریزی کرده است و اگر شی جین پینگ اواخر سال آینده بار دیگر به رهبری حزب کمونیست چین انتخاب شود، ممکن است ارتش چین برای اجرای این برنامه خود اقدام کند.» شی جین پینگ که از سال ۲۰۱۳ رئیس جمهوری چین بوده به احتمال بسیار زیاد بار دیگر به این سمت انتخاب خواهد شد، زیرا محدودیت دوره های ریاست جمهوری در این کشور حذف شده است. نخست وزیر پیشین استرالیا در مصاحبه با خبرگزاری سی ان بی سی گفت: «به اعتقاد من در آینده شاهد دورانی خواهیم بود که در آن پکن مسوول بررسی گزینه ها برای متحد کردن تایوان با چین خواهد بود. در واقع اواخر دهه حاضر و اوایل دهه بعد نوعی اتحادیه سیاسی به وجود خواهد آمد. این رویداد یک رویداد خطرناک خواهد بود.» تحلیلگران معتقدند ریسک رویارویی نظامی بین چین و آمریکا بر سر تایوان درحال افزایش است. رئیس موسسه خاورمیانه در دانشگاه ملی سنگاپور می گوید: «هر زمان ممکن است اتفاقی رخ دهد اما هر دو طرف یعنی چین و آمریکا حداکثر تلاش خود را خواهند کرد تا اگر رویارویی رخ داد، محدود باقی بماند.»  دو هفته پیش آمریکا و تایوان مذاکرات تجاری خود را که برای مدت های طولانی متوقف شده بود، از سر گرفتند. این گفت وگوها که طبق توافق نامه چارچوب تجارت و سرمایه گذاری انجام می شود، آخرین بار در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما انجام شده بود. تایوان اعلام کرده امیدوار است دو طرف به تدریج به سمت توافق تجاری حرکت کنند البته مشخص نیست آیا بایدن با حصول چنین توافقی موافق است یا نه. تایوان به عنوان عضو سازمان تجارت جهانی حق دارد با دیگر اعضای این سازمان مذاکرات تجاری انجام دهد. در گذشته چین از مذاکرات تجاری تایوان با سنگاپور و نیوزیلند حمایت کرده است. اما از دید چین، مذاکره بین آمریکا و تایوان قابل قبول نیست. البته پکن معتقد نیست این مذاکرات به معنای حمایت آمریکا از استقلال تایوان است.

منبع:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *