چین دولتی است که طی دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، وام های متعددی به کشورهای کمونیست به عنوان متحدین خود اعطا کرده بود، اما اعطای وام خارجی به شیوه امروزی را از حدود سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد آغاز کرده است.
تله بدهی نوعی دیپلماسی میان بازیگران عرصه بینالملل است که به موجب آن، نهاد «الف» وام های متعدد و سنگینی را به نهاد «ب» – که عموما یک دولت است – اعطا می کند، با این انگیزه سوء که در صورت ناتوانی دولت «ب» در بازپرداخت، اهرم فشاری علیه دولت اخیر پیدا کند و به وسیله آن، سیاست های مورد نظر خود را در قلمرو آن دولت به اجرا بگذارد و امتیازات سیاسی و اقتصادی متعددی از دولت ناتوان در باز پرداخت وام اخذ کند.
در این مفهوم عام، بدهکار کردن دیگر کشورها به قصد منفی، قدمتی به بلندای دوران استعمار دارد. اما در معنای خاص، تله بدهی نخستین بار توسط «براهما چلانی»، نویسنده هندی، در سال ۲۰۱۷ برای اشاره به وام های خارجی چین به دیگر کشورها مورد استفاده قرار گرفت.
آمارها نشان می دهند که میزان دریافت وام خارجی در سطح جهانی رو به افزایش است؛ بطوری که تا سال ۲۰۱۵، حدود ۲۲ کشور به بحران بدهی خارجی رسیده و ۱۴ کشور نیز در معرض خطر ورود به این بحران قرار گرفته اند.
میزان بدهی کشورهای وام گیرنده اعم از بخش های عمومی و خصوصی، از ۱۱٫۳ هزار میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱، به ۱۳٫۸ هزار میلیارد دلار در سال ۲۰۱۴ رسیده است و این روند صعودی ادامه دارد.
چین دولتی است که طی دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، وام های متعددی به کشورهای کمونیست به عنوان متحدین خود اعطا کرده بود، اما اعطای وام خارجی به شیوه امروزی را از حدود سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد آغاز کرده است.
اغلب این وام ها در راستای تامین مالی پروژه های زیرساختی که سودآور بودن آن به تایید چین برسد، به کشورهای در حال توسعه اعطا می شود و همین امر تا حدود زیادی، اختیار دولت وام گیرنده در نحوه هزینه کرد وام را محدود می کند.
در بررسی متن اصلی برخی قراردادهای اعطای وام چین به کشورهای مختلف، به قیود و شرطهای یکسانی در این اسناد بر می خوریم که همگی در راه حفاظت حداکثری از منابع مالی چین در دیگر کشورها در قرارداد گنجانده می شوند.
از جمله این قیود، می توان به قید «محرمانه بودن»، «ایجاد حساب وثیقه برای ضمانت وام»، «عدم پرداخت متقابل»، «شرط ثبات» و «خروج از قرارداد به علت تغییرات سیاسی» اشاره کرد.
برای مطالعه کامل این گزارش پژوهشی، اینجا کلیک کنید.